پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): تبلیغ، امر بسیار مهم و مؤثری در جهتگیری مردم میباشد. تمامی هدایتها با "تبلیغ" صورت پذیرفته است، چنان که فرمود انبیا کاری جز تبلیغ ندارند و تمامی انحرافات نیز با "تبلیغ سوء" انجام پذیرفته و میپذیرد.
اما، تسامح و تساهل، به معنای "مدارا کردن و آسان گرفتن"، در مورد "فعل = کار" افراد صدق دارد، نه در مورد عقاید آنها.
عقیده یا عقایدی که طبق صریح آیات قرآن کریم، نه پیامبر صلوات الله علیه و آله میتوانند به کسی تحمیل نمایند «لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ - بر آنان تسلطى ندارى / الغاشیه، 22» و نه ابلیس لعین و سایر شیاطین میتوانند کسی را به زور منحرف سازند «إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ – همانا او هیچ تسلطی ندارد / النّحل، 99»، هیچ موضوعیتی برای تسامح و تساهل ندارد.
آیهی مبارکهی «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ» که برخی گمان میکنند میتوانند از آن برای خطاهای عملی سوء استفاده کنند، مربوط به همین "عقاید" میباشد و نه احکام عملی. چنان که بحث از "ایمان و کفر" درستی دارد که سبب استحکام میگردد؛ میفرماید «در این عقاید، اجباری نیست، چون راه رشد از گمراهی روشن شده است»:
«لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» (البقره، 256)
ترجمه: در (اصول اعتقادات) دين اكراه نيست (زيرا اذعان و باورهاى باطنى اكراه پذير نيست بلكه تابع دليل و برهان و ... میباشند و) بىترديد راه هدايت از گمراهى روشن شده است، پس هر كه به طغيانگر (شيطان و پيروانش) كفر ورزد و به خدا ايمان آورد حقّا كه به دستگيرهی محكم چنگ زده كه گسستن ندارد، و خداوند شنوا و داناست.
تبلیغ:
اما تبلیغ، اعتقادات نیست، بلکه یک "فعل = کار" است که در راستای اعتقادات و برای جذب دیگران صورت میپذیرد، حال خواه مستقیم باشد و یا غیر مستقیم – با زبان باشد، یا عکس و فیلم و یا با عمل – بر حق باشد و یا باطل – موضوعش اعتقادات باشد، یا سیاست و یا کالای تجاری.
در اینجا (مثل هر فعل دیگری)، اسلام قانون دارد، احکام دارد، باید و نباید دارد، جواز و ممنوعیت دارد. چرا که اسلام دین حق است و خداوند متعال اجازه نمیدهد که دعوت به باطل آزاد باشد و بندگانش را با تبلیغ به سوی باطل جذب نمایند. حال خواه موضوع تبلیغ، اعتقادات باطل باشد و یا اعمال و رفتارهای باطل که همگی مشمول و مصداق "گناه" میباشند.
بنابراین، اسلام عزیز، با عقاید نادرست، برخودری ندارد، جز آن که مسئولیت اسلامی، انسانی و عقلی دارد که با دلیل و برهان عقلی، متذکر گردد، حجت بیاورد و دعوت به اصلاح عقاید نماید، حال خواه او بپذیرد و یا نپذیرد؛ خداوند نیز همین روش را دارد، چنان که فرمود: «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا - ما راه را به او نشان داديم خواه شاكر باشد و پذيرا گردد يا ناسپاس/ الإنسان، 3»؛ اما دین حق، با تبلیغ باطل، به هر شکلش که باشد، حتماً برخورد دارد. یعنی باید داشته باشد و اگر حق تبلیغی بدهند، خطاست و در گناه آنان و ایجاد انحرافاتشان شریک هستند!
بدیهی است اگر ممنوعیت برای تبلیغ برای باطل [به هر شکل و شیوهای] و دعوت مردم به عقبگرد (ارتجاع) آزاد باشد، حق و باطل، عقل و جهل، عدل و ظلم، و پاک و ناپاک، مساوی میشوند و این با عقلانیت، حکمت و اخلاق منافات دارد، پس با شرع اسلام منافات دارد:
«قُلْ لَا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (المائدة، 100)
ترجمه: بگو: هرگز پليد و پاك (چه از روان انسانى باشد و چه از عقايد و اخلاق و عمل وى) يكسان نيستند هر چند زيادى پليدها تو را به شگفت آورد پس اى صاحبان خرد، از خدا پروا كنيد، شايد رستگار گرديد.
جهت آزادسازی تبلیغ، نمیتوان تفاوتی بین عقاید قایل شد؛ مثلاً گفت: «تبلیغ مسیحیت آزاد است، اما بهاییت آزاد نیست»، چون اگر مجاز باشد، باید برای همه مجاز باشد. حالا شاید یکی اعتقاد داشته باشد که قتل، جنایت، تجاوز، سرقت، دروغ، غیبت، تهمت، فتنه و ... کارهای بسیار خوبی هستند! آیا باید آزادی تبلیغ شفاهی یا عملی داشته باشد؟!
مشارکت و هم افزایی - پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی
پرسش:
آیا اساسا تسامح و تساهل مسلمین در مواجهه با عقاید مخالف مورد پذیرش است؟ استراژی اسلام در برابر عقاید دیگران و دادن حق تبلیغ به آنها چیست؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10152.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه