پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): پاسخ او این است که صورت مسئلهی شما به طور کلی غلط است و صورت مسئلهی غلط، هیچ گاه به پاسخ درست نمیرسد!
الف – ابتدا با یک تکبر شدید، حکم قطعی میدهد که «خدا نه اثبات شده و نه رد شده است» و همان ابتدا این معنای را القا میکند! گویی ملاک اثبات و رد، فقط خودش میباشد! در حالی که وجود خداوند خالق و رب، بر هر عقل سلیمی، هر چند علم زیادی نداشته باشد، اثبات شده است و رد کردن وجود اوست که دلیل و برهان عقلی میخواهد.
اثبات وجود خدا، مثل این است که کسی مقابل دریا بایستد و در عین حال که به او مینگرد، بگوید: «وجود این دریا را به من اثبات کن»! این دیگر سفسطهای مبتنی بر عناد و لجاج است، نه یک بحث منطقی و عقلی! بنابراین، اگر در آیات قرآن کریم و یا مباحث عقلی و فلسفی نیز دلایل و براهینی اقامه میشود، یا "تذکر = یادآوری" است و یعنی چشمت را باز کن؛ یا تعلیم اصول تفکر منطقی و استدلال عقلی میباشد، نه الزاماً "اثبات"!
خداوند متعال نشانههای خود را در کتاب خلقت و کتاب وحی – در درون و برون و افقهای عقلی و علمی نشان داده و میدهد، تا حق بر همگان معلوم باشد، حجت تمام شود و کسی به دنبال اثبات نگردد. پس اگر کسی چشمش را بست و خودش را به نافهمی زد و پرسید: خدا کو؟ کجاست؟ دلایل اثبات وجودش چیست و ...؟ مشکل از خودش میباشد:
«سَنُرِیهِمْ آیاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یتَبَینَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَیءٍ شَهِیدٌ» (فصلت، 53)
ترجمه: به زودى [هر لحظه] نشانههاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مىدهیم تا براى آنان آشكار گردد كه او حق است؛ آیا كافى نیست كه پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است؟!
ب – بنابراین، از نظر منطقی، حق و درست همین است که مدعی شویم و بگوییم: «البته که خدا هست و این حقیقتی مشهود است، حالا هر کسی که انکار میکند، باید دلایل عقلی خود را اقامه نماید» - «قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ – بگو برهان خود را بیاورید، اگر راست میگویید».
منطق - حالا اگر کسی قبول نداشت، و یا حتی قبول داشت، اما میخواست دلایل بطلان نظرات منکران را در یک بحث منطقی ارائه دهد، هر دو حق دارند که بگویند: «خدا هست – خدا نیست» و سپس براهین خود را بیاورند. پس کسی که میگوید: «به لحاظ منطقی نباید جملههای "خدا وجود دارد" و "خدا وجود ندارد" را مدعی شويم»، اصلاً نمیداند که منطق یعنی چه و چیست؟
چ – هیچ کسی نمیتواند دیگری را مجبور به ایمان نماید، اگر چه پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله باشد و هیچ کسی نیز نمیتواند دیگری را مجبور به کفر نماید، اگر چه شخص ابلیس لعین باشد؛ این اختیاری است که به دنبال موهبت عقل و وحی، خداوند متعال به شخص انسان واگذار نموده است.
اما، کسی نگفته که «اگر ایمان آورید، ضرر نمیکنید و یا به نفع شماست»، چون چنین چیزی ممکن نیست، به چه چیزی ایمان بیاورد؟ به چیزی که قبولش ندارد؟! بلکه در قرآن کریم و سایر بیانات گفته شده که «اگر اسلام آورید، به نفع شماست، اگر چه هنوز ایمان نیاورده باشید» و فرق است میان ایمان و اسلام. یعنی اگر تسلیم امر و نهی الهی شوید، ضرر نمیکنید – اگر از پیامبر اکرم و اهل عصمت علیهم السلام پیروی کنید، ضرر نمیکنید. چرا که پیروی از علم و حکمت و نیز انسان کامل، نه تنها ضرر ندارد، بلکه مفید است. مثل این است که کسی علوم پزشکی را قبول نداشته باشد و به او بگویند: «در هر حال اگر به پزشک مراجعه کنی و تشخیص و تجویز او را بپذیری، نه تنها ضرر نمیکنی، بلکه به نفع توست».
«قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (الحجرات، 14)
ترجمه: عربهاى باديه نشين گفتند: «ايمان آوردهايم» بگو: «شما ايمان نياوردهايد، ولى بگوييد اسلام آورده ايم، امّا هنوز ايمان وارد قلب شما نشده است! و اگر از خدا و رسولش اطاعت كنيد، چيزى از پاداش كارهاى شما را فروگذار نمى كند، خداوند، آمرزندهی مهربان است».
●●●- بنابراین، ملاحظه میفرمایید که صورت مسئلهی مطروحه در سؤال، کلاً غلط بود و ساختارش بر مبانی نادرستی بنا شده بود! از ناحیهی خود ادعاهایی را آورده، صورتی را چپده و به اسلام نسبت داده و سپس همانها را رد کرده است و نامش را "منطق" گذاشته است!
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه