پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): وقتی مختصات ژنتیکی حتی تا نسلها ادامه مییابد، هیچ تردیدی نیست که "نطفه و لقمه" نیز تأثیر مستقیمی در ساختار شخصیتی، اخلاقی و رفتاری انسان میگذارد، چنان که تعلیم و تربیت و بافت محیطی نیز تأثیر مستقیم دارند.
اما اینها همه یک سری علل هستند که هر کدام معلولهای خود را به وجود میآورند؛ اما گاه یک علت تامه وجود دارد که میتواند تمامی آن علل را کنار زده و خنثی نماید. از جمله این علل تامه، "اراده و اختیار" در هر کسی میباشد.
هر انسانی، عقل و فطرت دارد، چنان که نفس حیوانی و نفس مُسَوّله و امّاره نیز دارد و اختیار با خودش است که تابع کدام باشد.
البته همانطور که اشاره نمودید، شرایط برای کسی که از نطفه حرام متولد شده و یا با لقمهی حرام رشد کرده، یا در محیط فاسد تربیت یافته، بسیار مشکلتر میشود و این ظلمی است که دیگران در حق او روا داشتهاند؛ مثل کسی شراب بنوشد و فرزندش کور به دنیا آید، و یا سایر شرایط سلامت خود و جنین را رعایت نکند، و فرزندش علیل و یا با قلب و کبد بیمار به دنیا آید.
خب، حالا این سؤال شما پیش میآید که پس تکلیف او در پذیرش حق، مؤاخذه و سؤال و کیفر و جزا چگونه خواهد بود و عدالت در مورد او چگونه رعایت خواهد شد؟
●- خداوند متعال در قرآن کریم، ضمن تأکید مؤکد و مکرر بر این که به هیچ کسی، حتی به اندازهی نخک هسته خرمایی ظلم نمیشود، سه اصل را مطرح نموده است که پاسخ این سؤال برای جویندگان میباشد:
1- «لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا / البقره، 286». یعنی خداوند هیچ کس را بیش از وسع و توانش مکلف نمینماید، و بدیهی است که سؤال فقط در برابر تکلیف میباشد.
2- «لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا / الطلاق، 7». یعنی خداوند هيچ كس را جز [به قدر] آنچه به او داده است تكليف نمىكند.
3- «استضعاف» - مستضعف، یعنی کسی که ضعیف نگاهداشته شده است. خداوند میفرماید که وقتی فرشتگان مرگ میخواهند جان یک عده را بگیرند، از آنها میپرسند که چگونه گذراندید؟ آنها زود میگویند: «ما مستضعف بودیم» یعنی اگر قصور و تقصیری بوده، اراده و اختیار ما نبوده است، اما فرشتگان به آنها میگویند: «مگر زمین خدا فراخ و وسیع نبود؟!»، یعنی اگر در جایی امکان رشد نداشتید، به جای دیگری میرفتید و خود را نجات میدادید؛ پس این بهانه جویی آنها مقبول واقع نمیگردد.
اما، بیتردید واقعاً یک عده، از زن و مرد و کودک، مستضعف واقع میشوند [مانند مثالی که آوردید]! خب خداوند متعال به احوال بندگانش آگاه است و چه بسا آنان را مورد مغفرت و رحمت خویش قرار دهد. لذا در ادامه فرمود:
«إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا» (النساء، 98)
ترجمه: مگر آن مردان و زنان و كودكان فرودستى كه چارهجويى نتوانند و راهى نيابند.
«فَأُولَئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا» (همان، 99)
ترجمه: پس آنان [كه فى الجمله عذرى دارند]، باشد كه خدا از ايشان درگذرد كه خدا همواره خطابخش و آمرزنده است.
استعداد:
همگان مستعد اصلاح شدن، رشد و کمال میباشند، چون همگان عقل، فطرت و اختیار دارند؛ هم چنین همگان استعداد خراب (فاسد) شدن دارند، چرا که همگان از نیازهای حیوانی بدن و نیز نفس حیوانی و وسوسههای درونی و بیرونی برخوردار میباشند؛ حال کار در امری برای یکی دشوارتر است و برای یکی آسانتر و هر کدام نیز به اندازه وسع و دادهها، مکلف و مسئول (مورد سؤال) میباشند.
وقتی انبیا و رسولان الهی به سوی مردم آمدند، اکثر قریب به اتفاق آنها به لحاظ نظری کافر و مشرک بودند و به لحاظ عملی نیز فاسد و مفسد بودند؛ چه بسا بسیاری از آنها از نطفه حرام متولد شده بودند و بسیاری نیز با لقمه حرام رشد یافته بودند؛ اما در عین حال عدهای ایمان آوردند، مجاهدت کردند و حتی به مقام شامخ شهادت دست یافتند، و بسیاری دیگر در کفر و شرک خود عناد و لجاج ورزیدند و در فساد و افساد خود اصرار نمودند! اکنون نیز همینطور است.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه