باتوجه به آیاتی که بر "امنوا و عملوالصالحات" تأکید دارد؛ آیا درجهی ایمان بالاتر است یا عمل صالح؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات وشبهات (ایکس – شبهه): این پرسش مانند این است که بپرسند: «آیا ثبت نام در مدرسه و یا دانشگاه و قرار گرفته در زمرهی محصلین و دانشجویان بالاتر است و یا تحصیل و کسب و علم در آنها» - «آیا به عضویت یک گروه یا تیم درآمدن بالاتر است و یا فعالیت در آن» - «آیا باورِ اهمیت و ضرورت سلامتی بالاتر است، یا اقدام برای سالم ماندن و یا دفع بیماری و بهبود یافتنِ پس از بیماری» و ...؟
●- دقت نماییم که آدمی، هم روح دارد و هم جسم – هم عقل دارد و هم قلب – هم فکر دارد و هم تصمیم – هم اراده و عزم نیّت دارد و هم عمل؛ بنابراین، کار هر کدام در عین ارتباط با یک دیگر، مستقل و متفاوت میباشند؛ از عقل انتظار شناخت، تصدیق و حکم دارید، و از قلب انتظار فهم، باور و ایمان؛ و از بدن انتظار عمل. و دین کامل آن است که تمامی این جوانب و قوای انسانی را مورد توجه قرار داده و برای هر کدام تعریف و برنامه و دستور العمل حکیمانهی الهی داشته باشد.
●- اسلام عزیز، که جانب خداوند سبحان، علیم و حکیم، برای رشد و هدایت بشری وضع و ابلاغ شده است؛ نه دین درونگرایی و اوهام است و نه دین عملگرای صرف (پراگماتیسم)؛ بلکه ابتدا تمام انسان را به خودش معرفی نموده و سپس برای رسیدن به رشد و کمال، تحت تعلیم و تربیت (هدایت) قرار داده است و برایش معلم، مربی، راهنما، الگو و رهبر هم قرار داده است.
ایمان
"ایمان"، یعنی آدمی نسبت به کسی یا چیزی ابتدا شناخت پیدا کند و سپس گرایش یابد و سپس آنقدر به حقانیت و قدرت آن اعتقاد قلبی داشته باشد که خودش را در پناه آن در "امنیت" کامل ببیند. حال ممکن است که کسی به طاغوت بیرونی و یا هوای نفس درونی خودش، یا مظاهر دنیا چون ثروت، قدرت و سایر شهوات ایمان بیاورد، و یا کسی به خداوند سبحان و بازگشت به سوی او و حیات اخروی و ... ایمان بیاورد. بنابراین، "ایمان"، یک باور قوی و قدرتمندی است که به عمل هدف و جهت میدهد.
عمل
اما، عمل کاریست که آدمی در راستای رسیدن به اهداف خود انجام میدهد. خواه اهداف بلند و مثبتی داشته باشد و خواه اهداف پست و حتی مضر به حال خودش و جامعه داشته باشد! مثل این است که کسی ضرورت کسب علم را باور کرده باشد و حال در مقام عمل، تحصیل نماید و یا ضرورت سلامتی را باور کرده باشد، و حال برای حصول آن، خواب و خوراکش طبق اصول سلامت و بهداشت باشد و یا پیادهروی و ورزش نماید.
قبول شدن اعمال، به شرط ایمان
بنابراین، از آن جهت که "عمل" همیشه در جهت تحقق "هدف" صورت میپذیرد، آنگاه نزد پروردگار عالم، مقبول و مؤثر واقع میشود که هدف از کار او باشد و کار در چارچوب و راستای آن هدف [ایمان] انجام پذیرد.
به عنوان مثال: هدیهی یک شاخه گُل (به عنوان عمل)، نشان از محبت و یا تقدیر و تشکر دارد (هدف)؛ حال اگر کسی از روی عادت و یا حتی برای خودنمایی و یا احیاناً فریب و خیانت، یک شاخ گل به کسی بدهد؛ عمل او نزد طرف مقابل و حتی دیگران، چقدر میارزد؟
مثالی از ایمان و عمل در اسلام بیاوریم. جایگاه و ارزش نماز، در اسلام، ارتباط عبد با معبود و رشد و کمالی که سبب قرب او به محبوب شود چقدر است و چقدر بر آن تأکید شده است؟! گفته شد که نماز معراج مؤمن است، بازدارنده از زشتیهاست، ستون دین است، شناسنامهی مسلمانی است ...؛ اما در عین حال فرمود: «وای بر نمازگزاران ریا کار»! یعنی "وای بر کسانی که ایمان ندارند و به خاطر ریا و فریب دیگران، نماز را اقامه میکنند".
«فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ» (الماعون، 4 تا 6)
ترجمه: پس وای بر نمازگزارانی که * در نماز خود سهلانگاری میکنند * همان کسانی که ریا میکنند.
خداوند متعال در قرآن کریم تصریح دارد که عمل خوب، از زن و مرد، وقتی مقبول است که او "مؤمن" باشد:
«وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا» (النساء، 124)
ترجمه: و کسی که چیزی از اعمال صالح را انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که ایمان داشته باشد، چنان کسانی داخل بهشت میشوند؛ و کمترین ستمی به آنها نخواهد شد.
ابطال اعمال
هم چنین میفرماید که "اعمال خوب کفار"، همه باطل میشوند:
«وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (الأعراف، 147)
ترجمه: و کسانی که آیات، و دیدار رستاخیز را تکذیب (و انکار) کنند، اعمالشان نابود می گردد؛ آیا جز آنچه را عمل میکردند پاداش داده میشوند؟!
حال چرا حتی اعمال خوب کفار باطل (حبط = نابود) میشود؟! چرا که اولاً برای خدا کاری نکردهاند که از او نتیجه و پاداشش را بخواهند و ثانیاً برای دنیای فانی کار کردهاند، پس کارشان نیز فانی میشود. یعنی ارزش و بقای هر کاری، متناسب با هدف و نیت از آن کار میباشد.
تقدم یا بالاتری
بنابراین، نباید "ایمان و عمل" را که هم سنخ نیستند، با هم قیاس کنیم و بپرسیم کدام بالاترند؛ بلکه باید بپرسیم: «کدام مقدم بر دیگری است»؟ و البته بدیهی است که "ایمان"، مقدم بر "عمل" میباشد، چرا که ایمان، به عمل، هدف و جهت میدهد و ارزش هر کاری، متناسب با هدف آن است. در یک جنگ میدانی، دو طرف میجنگند، تیراندازی میکنند و ...، اما یک جبهه بر حق است و جنگش جهاد میشود و جبههی بر باطل است و جنگش ظلم و جنایت محسوب میگردد.
فرض نمایید که یک کار مشخص را دو نفر، با دو هدف و نیت متفاوت و حتی متضاد انجام دهند! مثل کسی که برای رضای خداوند منّان به مردم خدمت میکند، با کسی که برای فریب مردم، جذب آرا، رسیدن به قدرت و ثروت و ...، خدمتی هم میکند!
شعار دادن نیز نوعی عمل میباشد. ممکن است کسی شعار بدهد، جملات خوبی هم در شعارهایش بگوید، از عدالت اجتماعی، امنیت، آزادی و ... دم بزند، اصلاً شعار "لا إله الاّ الله" بدهد؛ اما قصدش منافع شخصی خودش، حزب و گروهش و خیانت به مردم باشد؛ اما دیگری زیاد هم شعار ندهد، اما راستگو و صدیق باشد و در جهت تحقق آن چه شعار داده، عمل نماید. حال موفق بشود و یا نشود! کدام ارزشمند و مورد رضایت پروردگار عالم و حتی مردم خواهد بود؟
ممکن است که کسی، به خاطر معرفت بالا و ایمان به توحید، معاد، اسلام و ...، خیلی علاقمند به عبادت، خدمت، دستگیری از دیگران و ... باشد، عزم و نیت هم داشته باشد، اما امکاناتش را نداشته باشد! لذا همین نیت خوب را از او قبول میکنند، اگر چه هنوز عمل نکرده است؛ چنان که نه فکر و خیال، بلکه اگر ارادهی ظلم و فساد کند، اما در عمل موفق نشود، همین ارادهی باطل او را به حساب آورده و به بهشت راهش نمیدهند:
«تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ» (القصص، 83)
ترجمه: (آری،) این سرای آخرت را (تنها) برای کسانی قرارمیدهیم که اراده برتریجویی در زمین و فساد را ندارند؛ و عاقبت نیک برای پرهیزگاران است!
بنابراین، "شناخت خداوند" و ایمان به او و بازگشت به سوی او (معاد)، مقدم بر عمل میباشد.
در مثال میتوانیم بگوییم: «ایمان مانند باز کردن حساب بانکی است و عمل بمانند واریز کردن وجه در آن و افزایش پس اندازه و سپردهای است که سود هم به آن تعلق میگیرد»، حال فرض کنید که کسی حساب بانکی داشته باشد، اما هیچ مبلغی در حسابش نباشد و یا آنقدر کم باشد که نتواند با آن نیازهای خود را بخرد، چه رسد به این که از رفاه و آسایشی مطلوب برخوردار گردد.
بهشت مؤمن
ورود به بهشت ابدی، فقط سر انجام مؤمن است، چرا که فقط اهل ایمان وارد بهشت میشوند و البته که بهشت جای کفار، مشرکان، منافقان، ظالمان، فاسقان و فاسدان نمیباشد؛ اما از مؤمن میپرسند که «چه آوردی»؟! یعنی در حسابت چقدر داری؟! حالا اگر در حسابش (عمل) چیز زیادی نداشته باشد، او را به جهنم نمیبرند، چرا که مؤمن است؛ اما پاداش یک تلاش کننده و مجاهد فی سبیل الله را نیز به او نمیدهند.
پس، سرانجام و پاداش ایمان نیز با کارمزد و پاداش عمل متفاوت است. قرب، مقام، منزلت در نزد محبوب، همان پاداش ایمان و اخلاص است، و نعمات بهشتی، پاداش عمل صالحی که از روی اخلاص انجام شده باشد.
مشارکت و هم افزایی - پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی
پرسش:
باتوجه به آیاتی که بر "امنوا و عملوالصالحات" تأکید دارد؛ آیا درجهی ایمان بالاتر است یا عمل صالح؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10085.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 2308
- 14 آذر 1398
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون