آیات 22 سوره الحدید را سادهتر توضیح دهید. اگر همه چیز از پیش در کتاب و لوح محفوظ نوشته شده است، پس اختیار چه میشود؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): متن و ترجمه آیه به شرح ذیل است:
«مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ» (الحدید، 22)
ترجمه: هيچ مصيبتى چه در (روى) زمين (از قبيل زلزله و قحطى و ناامنى) و چه در نفوس خودتان (نظير جراحت و مرض و مرگ) روى ندهد جز آنكه در كتابى (لوح محفوظ) پيش از آنكه آن را (زمين يا شما يا آن مصيبت را) خلق كنيم ثبت است، همانا اين (كار) بر خدا آسان است.
شاید در نگاه اول از این آیه برداشت «جبر» شود و بالتبع انسان با خود بگوید که پس «اختیار» کجاست و چه نقشی دارد؟ اما چنین نیست. بلکه «نه جبر است و نه تفویض، امریست بین این دو».
حال موضوع را مرحله به مرحله (که البته خلاصه بیان شده است) پیگیری نمایید:
الف – برخی گمان میکنند که مقصود از کتاب مکنون الهی، کتابی نوشته شده، شامل صفحاتی است بین دو جلد، مانند کتابهای ما، حال مقداری بزرگتر یا قطورتر! یا این که لوح محفوظ لابد یک صفحه فلزی، یا گچی یا کاغذی است که روی آنها چیزهایی نوشته شده است! و حال آن که قطعاً چنین نیست، بلکه به تدبیر مقدرات عالم هستی، بر اساس علم، حکمت و مشیت الهی بر میگردد.
ب – تمام عالم هستی بر اساس نظم علمی و حِکَمی – که تجلی علم و حکمت الهی میباشد – خلق شده است. نظام علیّ و معلولی از جمله اصول حاکم بر این نظم است، یعنی وقتی سلسله علل و علت تامّه برای پیدایش یک پدیده یا حادثه فراهم شد (قدر، تقدیر یا مقدرات)، پیدایش آن نیز حتی خواهد بود (قضا).
ج – کلّ عالم هستی و تمامی قوانین حاکم بر آن خلق خداست، پس چنین نیست که او نسبت به پیدایش پدیده و یا حادثهای علم نداشته باشد و پس از آن که حادث شد، علم پیدا کند. چرا که در چنین صورتی اولاً علم او ناقص خواهد بود – ثانیاً حدوث علم جدید به او راه پیدا میکند – ثالثاً نقشی در خلقت ندارد، بلکه پس از خلق آگاه میشود و... . لذا فرمود: همه چیز حتی قبل از خلق شدن در علم الهی حاضر است و چنین نیست که چیزی را مقدر (تقدیر یعنی اندازهگزاری) ننموده باشد و بعداً بر اساس شرایط مقدر نماید و نیز چنین نیست که چیزی خارج از علم ازلی او و بدون ارادهی او پدید آید یا حادث شود.
د – منتهی برخی گمان میکنند که اگر او همه چیز را میداند و یا مثلاً از سرنوشت ما آگاه است، معنایش این است که پس ما هیچ اختیاری نداریم. در حالی که علم او فقط به نتیجه اختصاص ندارد، بلکه به کلیهی علل و عوامل پیدایشها احاطه دارد که اختیار انسان و نقش آن نیز یکی از همان سلسله علل است.
به زبان سادهتر (به عنوان مثال): خدا میداند که انسان را چگونه آفریده است؟ میداند چه استعدادها، نقاط قوت و ضعفی دارد؟ میداند به او عقل (نبی درونی) و شعور و منطق داده است – میداند خوب و بدش را به او الهام میکند (فالهما فجورها و تقواها) – میداند که به او نعمت برخورداری از پیامبر، وحی، کتاب و امامی که الگو و رهبرش باشد داده است - میداند که به او قوهی اختیار و انتخاب نیز داده است ... و بالاخره میداند که او با قوهی اختیار و ارادهی خود کدام راه را انتخاب میکند؟ چه خواهد کرد و به چه نتیجهای [نتایج را نیز او مقدر و خلق کرده است] میرسد؟ لذا علم او و ثبت همه چیز در کتاب و لوح محفوظ او، منافاتی با اختیار و ارادهی عطا شده ندارد. مضافاً بر این که «لوح محو و انشاء» نیز وجود دارد که شرح آن مفصل است.
آیتالله جوادی آملی:
«جواب این است که تعلق علم ازلی خدا به افعال انسانها و تحقق معلومهای او در خارج و وقوع همه چیز برابر علم سابق پروردگار، حق است، لیکن با این توضیح که خداوند در ازل علم دارد فلان شخص در آینده با اراده ی خود فلان کار را انجام خواهد داد یا با اختیار خود آن را ترک خواهد کرد. خدا به همهی کارها، با حفظ مبادی و علل آنها آگاه است و از ازل میداند فلان خاک روی علل و عوامل طبیعی، «لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن». یا فلان حیوان روی میل طبیعی و غریزی، فلان کار را انجام میدهد و فلان انسان با ارادهی خود راه خیر را طی میکند و سعید میشود و دیگری با انتخاب خود راه تباهی را پیش میگیرد و شقی میگردد.
پس، تنها فعل انسان معلوم خدا نیست، بلکه فعل او همراه با مبادی تحقق آن معلوم خداست و علم ازلی خدا موجب جبر نمیشود، چنان چه خداوند دربارهی افعال خود، علم ازلی دارد و اختیار او محفوظ است.» (تفسیر موضوعی قرآن کریم : توحید در قرآن، ج1، ص 326) »
یک روایت:
نيز در توحيد و عيون، از حضرت رضا(ع) روايت شده است كه: وقتي در حضورش سخن از «جبريه» گفتند، فرمود: «آيا در اينباره، يك اصل به شما نياموزم كه در آن اختلاف نكنيد و هيچ كس با شما در آن مخاصمه نكند، مگر آنكه شكستش دهيد؟» ما گفتيم: تا نظر شما چه باشد. فرمود: «خداوند به اكراه عبادت نمیشود و نيز به غلبه معصيت نمیشود و بندگان را در ملك خود به حال خود وانگذاشته و آنچه را كه به ايشان تمليك فرموده، خودش هم مالك است و هرچه را كه در قدرت آنان قرار داده، خودش هم بر آن قادر است. پس اگر بندگان به بندگياش گردن نهادند، خداوند جلو آنها را نميگيرد و مانعشان نمیشود؛ و اگر به معصيت خدا دست زدند، اگر خدا خواست، بين آنها و معصيت حائل میگردد و اگر حائل نشود، آنها كار را خواهند كرد؛ ولی خدا آنها را داخل آن كار نكرده است.» بعد فرمود: «هركس حدود اين سخن را ضبط كند، بر مخالفان چيره خواهد شد.»
- تعداد بازدید : 7811
- 4 آبان 1392
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن سوره حدید
نظرات کاربران
اگر انسان اشرف مخلوقات روی زمین هست و اگر تمام موجودات زمین جهت انسان آفریده گردیده پس انسان به محض تولد باید اثرات خود بر آفریده ها را تا مرگ خود بگذارد و بنظر بنده چگونگی این اثرات در محلی ثبت میگردد. حتی تاثیر خلقت و حدود موجودات دیگر بر زندگی انسانها هم دارای ثبت و حساب هست
سایت - انسان قابلیت اشرف مخلوقات شدن را دارد، نه این که هر انسانی اشرف مخلوقات می باشد، چنان که فرمود برخی زا چهارپایان نیز گمراهترند! و اما راجع به اثر، هیچ چیزی در عالم وجود ندارد که آثار خودش را نداشته باشد و التبه که همه در نظام تکوین و ... ثبت شده و می شود.