پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): خوب است که از تفاوتشان پرسیدید؛ چرا که آنقدر به هم نزدیک هستند و در یک دیگر اثر مستقیم دارند، که بسیاری هر دو را یک چیز دانسته و به یک معنا، قلمداد مینمایند و حتی "اعتقاد" را نیز به همین معنا میدانند.
ایمان:
ایمان، همانطور که از اسمش پیداست، از "امن" گرفته شده است. یعنی کسی یا چیزی که انسان خودش را در پناه او، در امنیت ببیند.
بنابراین، اگر چه "مؤمن"، اسم خداوند متعال است، چرا که "امن" بودن، مستلزم برخورداری از کمال و غنا، در حد "سبوحیت" میباشد، یعنی هیچ گونه نقص، عیب، کاستی و نیستی که همه موجب نیاز میگردند، در او نباشد؛ و خداوند سبحان به خودش مؤمن است، یعنی کمال و غنا را از بیرون خود نمیگیرد، منزه و مبرای از نیاز است، هستی و کمال محض است و هر چه غیر اوست، مخلوق و بالتبع ناقص، فقیر و نیازمند است؛ از آنجا که خداوند سبحان "حق" است و انسان باید تجلی اسماء حق باشد، چون امنیت خود را در جرگه توحید و رحمت خدا میبیند، این اسم خدا در او تجلی میکند و به او نیز "مؤمن" گفته میشود.
اما، در معنای عام، هر کسی ممکن است امنیت خود را در پناه هر کسی و یا هر چیزی ببیند، پس "مؤمن" به او (آن) میشود و هیچ ضرورتی ندارد که گمان شود فقط به ایمان آوردندگان به خداوند متعال و معاد،"مؤمن" گفته میشود.
به این معنا، در قرآن کریم، به دفعات تصریح و تذکر داده شده و تعلیم گردیده است. به عنوان مثال: در میان آیات مربوطه، به دو دسته از ایمانهای باطل میشود اشاره نمود:
الف – ایمان به "جبت و طاغوت":
شیوع ایمان به "جبت و طاغوت"، بیشتر از شیوع سایر ایمانهای باطل میباشد، چنان که حتی بسیاری از اهل کتاب (مسلمان، مسیحی، یهودی و ...)، گرفتارش میشوند.
«أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا» (النساء، 51)
ترجمه: آیا ندیدی کسانی را که بهرهای از کتاب (خدا) به آنان داده شده، (با این حال)، به «جبت» و «طاغوت» ایمان میآورند، و درباره کافران میگویند: «آنها، از کسانی که ایمان آوردهاند، هدایت یافتهترند»؟!
به هر گونه بُتی [چیزی که هدف گرفته میشود، غایت آمال میگردد و به آن وابسگی محض پیدا میشود و همه گشایشها و نعمات از او دانسته میشود]، چه مجسمه باشد، یا هوای نفس، بُت گفته میشود. حتی پول و یا حتی علم نیز ممکن است برای برخی "بُت" شوند.
"طاغوت" به هر بتپرستی گفته میشود، چرا که همین بتپرستی [هر چند بتش چون ابلیس لعین، هوای نفس خودش باشد]، خود طغیان و گردنکشی در مقابل اوست.
بنابراین فرمود: برخی به "جبت و طاغوت" ایمان میآورند، اگر چه مسلمان و یا اهل کتاب باشند! و بدتر آن که به رغم موحد و اهل کتاب بودن، میگویند: «اینها از کسانی که به خدا ایمان آورده و به کمال حقیقی هدایت شدهاند، خیلی بهترند»!
مصداق بارزش، همین غربزدگی و یا شرقزدگیهاست. با آن که خدا دارند، معتقد به قیامت میباشند، مسلمان، مسیحی، یهودی و یا پیرو سایر ادیان الهی هستند، کتاب خدا را در دست دارند، چه بسا نماز نیز میخوانند، روزه، حج و سایر احکام را نیز رعایت میکنند، باز هم "امنیت" خود را در پناه "جبت و طاغوتِ" زمان خود میبینند و در نهایت نیز میگویند: «این امریکاییها، اروپاییها، ژاپنیها، چینیها و ...، خیلی هم بهتر از مؤمنان میباشند»! و این "غریبه پرستی و خودناباوری"، سبب میگردد تا به نیروها و امکانات داخلی اعتماد نکنند، تلاش کنند خود را به "جبت و طاغوت" نزدیکتر کنند، نزد آنها محبوبتر واقع شوند، تا شاید در پناه آنها، امنیتی یابند!
ب – ایمان به اجنه (شیطانپرستی):
نوع دیگر از ایمانهای باطلی که در قرآن کریم بدان تصریح شده است، همان شیطانپرستی و ایمان به جن میباشد. اگر چه گروهها و فرقههای "شیطانپرست" در جهان بسیارند و البته در این نیمقرن اخیر نیز به صورت علنی در امریکا و اروپا، اعلام حضور، فعالیت و تبلیغات میکنند، و حتی نقاشیها و خالکوبیهایی (تَتوهایی) روی بدن یا لباس خود حک میکنند که نشان از شیطانپرستی آنها داشته باشد، و گروههای موسیقی، یا فیلمهای بسیاری در همین راستا میباشند، و حتی برخی با جراحی پلاستیک، چشم یا گوش خود را به شبیه صورت خیالی ابلیس لعین میکنند؛ اما برای معرفی شیطانپرستی نظری و عملی، در قالب یک تشکیلات بزرگ، باید به "فراماسون" اشاره نمود که سازمان و تشکیلات شیطانی برای سلطه و ادارهی جهان بشریت میباشد. بسیاری از سردمداران سیاسی و اقتصادی و حتی علمی و فرهنگی جهان، جهان وابسته به این تشکیلات میباشند، و حتی در بیشتر شهرهای بزرگ امریکا و اروپا، نمادی تحت عنوان "ستون شیطان"، در یک میدان بزرگ بنا شده است و ... .
پس شیطانپرستی و بندگی و عبادت شیطان، و نیز "ایمان به شیطان، که آحاد آن از جنس جن و انس میباشند"، نوع دیگری از ایمانهای باطل میباشد.
خداوند متعال در قیامت، ملائکه را میآورد و میپرسد: آیا شما اینها را به عبادت خود دعوت کردید و آیا اینها شما را میپرسیدند؟ آنها پاسخ میدهند؛ خیر، جنّهایشان را میپرستیدند، چون به آنها "ایمان" داشتند؛ یعنی خود را در پناه آنها در امینت میدیدند:
«قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنَا مِنْ دُونِهِمْ بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ» (سبأ، 41)
ترجمه: مى گويند منزهى تو سرپرست ما تويى نه آنها بلكه جنيان را مى پرستيدند بيشترشان به آنها اعتقاد داشتند.
پس، "ایمان"، مختص به ایمان به حق، که همان ایمان به الله جلّ جلاله و معاد میباشد، نمیگردد، بلکه به هر چیزی که آدمی خود را در پناه او در امنیت ببیند، اطلاق میگردد.
باور:
"باور"، همان اندیشههایی است که منجر به "اعتقاد" آدمی میشود، یعنی شناختی که با جان آدمی، گره بخورد، عقد و اعتقاد ایجاد مینماید.
بنابراین، میتوان گفت که مرحله نخست "تفکر" است [چه درست و چه نادرست]، سپس "شناخت" ایجاد میشود [چه صحیح و چه ناصحیح]، سپس "باور" پدید میآید، یعنی آن شناخت و علم چنان یقینی میشود که "عمل" بر اساس آن انجام میپذیرد (عقل عملی)، سپس این باور یقینی در قلب (جان)، جای میگیرد و "اعتقاد" میشود و سپس نوبت به "ایمان" میرسد. چنان که در مورد ادعای ایمان برخی از اعراب، فرمود: نگویید: ایمان آوردیم که ایمان هیچ گاه به قلبهای شما وارد نشد، بلکه بگویید: اسلام آوردیم. یعنی چیزی را شناختیم و باور کردیم و در عمل تسلیم شدیم.
بنابراین، شناخت و باور داشتن چیزی، هر چند صحیح و درست باشد، دلیل بر "ایمان" آوردن به آن (امنیت خود را در پناه آن دیدن) نمیگردد. به عنوان مثال:
●- ابلیس لعین، خودش وجود خدا و معاد را باور داشت و حتی برای انحراف بندگانش، به عزت خدا قسم خورد، اما ایمان نیاورد.
●- ما علم و باور یقینی داریم که ابلیس و سایر شیاطن جنّ و انس لعین هستند و با انسان دشمنی دارند؛ پس به آنها "ایمان" نداریم.
●- ما علم و باور یقینی داریم که نظام سلطه، به سرکردگی امریکا، مستکبر، ظالم و جنایتکار است؛ پس هیچ گاه امنیت خود را در پناه این نظام نمیدانیم و نمیبینیم.
●- ما علم و باور یقینی داریم که "علم"، نور عقل است و سبب شناخت، رشد و تعالی بشر میگردد، اما به موازات آن، علم و باور یقینی نیز داریم که "علم" به تنهایی "امنیتبخش" نمیباشد و اگر "تزکیه" مقدم بر آن نگردد، همین "علم" خودش "حجاب اکبر" میگردد و خودش ابزاری برای ظلم و جنایت میشود.
●- ما علم و باور یقینی داریم که "ثروت" یا همان بنیهی اقتصادی، چه برای فرد و چه برای جامعه و ملت، ضرورتی اجتنابناپذیر میباشد، اما الزاماً امنیت بخش نیست، چرا که همین نظامات سرمایهداری – امپریالیسم – کمونیسم و ... هستند که فقر و نکبت را بر جهان حاکم نمودهاند؛ پس ما "اقصاد را یک اصل مهم" میدانیم، اما "زیربنای" همه چیز و "ربّ العالمین" نمیدانیم، چنان که شهوت جنسی را مانند فروید و فریدویسم، زیربنای همه چیز و ربّ نمیدانیم.
پس ما به آنها "ایمان" نداریم، بلکه به "الله جلّ جلاله" ایمان داریم، ایمان ما به حق است و هر چه که حق باشد، اما "ایمان" آنها به همین چیزهاست « يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ »!
کفر:
نقطه مقابل ایمان، "کفر" است. پس کسی که به الله جلّ جلاله و حق و آن چه که حق است، ایمان میآورد، حتماً به جبت، طاغوت و آن چه که باطل است، کفر میورزد؛ و آن که به آنها ایمان میآورد، به خداوند متعال، معاد، اسلام، قرآن مجید و هر چه که حق است، کفر میورزد.
خداوند متعال، بندگانش را به ایمان به خودش و کفر به طاغوت دعوت میکند، و شیطان و شیاطین، انسان را به ایمان به طاغوت و کفر به خداوند متعال دعوت میکنند.
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا» ()
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید! به خدا و پیامبرش، و کتابی که بر او نازل کرده، و کتب (آسمانی) که پیش از این فرستاده است، ایمان (واقعی و بیشتر و عیقتر) بیاورید؛ کسی که به خدا و فرشتگان او و کتابها و پیامبرانش و روز واپسین کفر بورزد، در گمراهی دور و درازی افتاده است.
«كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ»(الحشر، 16)
ترجمه: کار آنها همچون شیطان است که به انسان گفت: «کافر شو (تا مشکلات تو را حل کنم)!» امّا هنگامی که کافر شد گفت: «من از تو بیزارم، من از خداوندی که پروردگار عالمیان است بیم دارم!»
مشارکت و هم افزایی (موضوع و نشانی لینک متن یادداشت)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
تفاوت ایمان و باور چیست؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9619.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 6502
- 9 بهمن 1397
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون