پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): اگر درس خواندن از امور واجب باشد، مانند تکالیفی که باید انجام شود، یا آمادگی برای امتحان و یا علمی که باید در همین فرصت آموخته شود، پس واجب است و رحلت و غیر رحلت ندارد، اما اگر وقت آزاد است نیز کسب علم همیشه لازم و واجب است و از بهترین فرصتهایش همین ایام خاص میباشد. منتهی درس خواندن سبب غفلت از همه چیز نشود. می شود هر روز و به ویژه در چنین روزی، درس خواندن را پس از بسم الله، با صلوات بر محمد و آل محمد آغاز نمود تا برکت و اثر بهتری در زندگی داشته باشد.
"حرام" یعنی کاری که نباید انجام داد و "مکروه" یعنی کاری که انجام ندادن آن بهتر است.
اگر دینی یا مکتبی [چنان که بسیارند] مدعی شد که "عقلانیت از شیطان است" و یا "تعقل و تفکر گناه است" و یا باید آن را تعطیل نمود! و یا مدعی شد که در روزی از روزهای سال و حتی لحظهای از لحظات عمر، کسب علم حرام یا مکروه است، بدانید که نه تنها از جانب پروردگار علیم و حکیم نیست، بلکه این سخنان از یک "عقل سلیم" و "نیت پاک و انساندوستانه" نیز برنخاسته است!
●- مگر میشود خداوند خالق، علیم و حکیمی که برتری حضرت آدم علیه السلام را نسبت به سایر مخلوقات (حتی فرشتگانش) در "تعلیم علم به او" قرار داده و فرمود: «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا – و [خداوند] علم تمامی اسمها (نشانههایش) را به آموخت / البقره، 31» بفرماید که در روز یا ساعتی، کسب علم اشکال دارد؟!
●- مگر میشود خداوندی که حتی ستارگان را فقط برای زیبایی آسمانها نیافریده است، بلکه برای علمآموزی بشر خلق نموده است، بفرماید که کسب علم اشکال دارد:
«وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ» (الأنعام، 97)
ترجمه: و اوست كسى كه ستارگان را براى شما قرار داده تا به وسيله آنها در تاريكيهاى خشكى و دريا راه يابيد به يقين ما دلايل [خود] را براى گروهى كه مىدانند (علم آموختهاند) به روشنى بيان كردهايم.
●- مگر میشود دین الهی، که تأکید دارد اساساً انبیا را برای "تعلیم کتاب و حکمت" و آن چه انسان باید بداند و نمیداند فرستاده است، روز یا دقیقه یا حتی لحظهای را تعیین کند و بگوید: «کسب علم در این مدت اشکال دارد و یا مکروه است»؟!
«كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ» (البقره، 151)
ترجمه: چنان كه در ميان شما پيامبرى از خودتان فرستاديم تا آيات ما را بر شما تلاوت كند و [از زشتىها] پاكتان سازد و كتاب و حكمتتان بياموزد و آنچه را نمىدانستيد تعليمتان دهد.
●- مگر میشود خدایی که به پیامبر عظم الشأنش صلوات الله علیه و آله میفرماید که دعایت ازدیاد عِلمت باشد «وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا – و بگو: پروردگارا! بر علم من بیفزای / طه، 114»، کسب علم را برای روزی یا ساعتی یا حتی لحظهای، حرام یا مکروه قرار داده باشد؟!
هدف از کسب علم:
هیچ کاری وجود ندارد که انسان عاقل آن را بیحهت و بدون هدف انجام دهد، هر چند که ساعتی به ورزش، نرمش، تفریح، دید و بازدید و یا استراحت بپردازد. بنابراین، کسب علم که از اهمّ امور است و سبب رشد و فضیلت آدمی میگردد نیز باید مبتنی بر اهداف کوتاه مدت و دراز مدت عقلانی و بالاخره هدف والای معرفت و قرب الهی باشد. وگرنه تحصیل علم به خاطر اخذ مدرک و یا در نهایت قدرت ابزارسازی، بسیار کوچک و گذرا میباشد.
هدف از "کسب علم"، یافتن راه رشد، و رسیدن به کمال و قرب إلهی است، نه مبدل شدن آدمی به کتابخانهی سیار و یا حتی الاغ (حیوانی) که کتاب حمل مینماید! چنان که حتی دربارهی عالمان به کتاب تورات (و هم چنین است انجیل یا قرآن کریم و ...)، که به علمشان توجه و عمل نمیکنند، فرمود:
«مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» (الجمعة، 5)
ترجمه: کسانی که مکلف به تورات شدند ولی حق آن را ادا نکردند، مانند درازگوشی هستند که کتابهایی حمل میکند، (آن را بر دوش میکشد اما چیزی از آن نمیفهمد)! گروهی که آیات خدا را انکار کردند مثال بدی دارند، و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمیکند!
مقصد علم:
نباید فراموش نمود که "علم" نیز محدود به آن چه در کتب درسی آمده و یا صرفاً فیزیک و شیمی نیست؛ مضافاً بر این که "علم" فقط عنصر شناسی نیست، بلکه باید به آدمی در مسیر رشد و کمالش، خط و جهت بدهد. میفرماید: بدان که آخر علم، این است که تو بدانی إلهی جز او وجود ندارد؛ پس علم باید تو را آگاه سازد که به هیچ چیزی جز او، وابسته و دلبسته نگردی و چیزی را جز او هدف قرار ندهی: «فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ – پس بدان [این علم را داشته باش] که همانا إلهی جز الله وجود ندارد / محمد صلوات الله علیه و آله، 19».
تطبیق و توازن:
اما، در عین حال که کسب علم در هر حالی یا واجب است و یا مستحب، و هیچ گاه و در هیچ زمانی کسب علم حرام یا مکروه نمیباشد، باید دقت نمود که تطبیق، توازان (موزون بودن)، هارمونی، زمانشناسی، درک موقعیت، فرصت شناسی و ... نیز خودش علم و هنری است که سبب رشد انسان و جامعه میگردد.
به عنوان مثال: اگر در ظهر عاشورا، کسی گمان کند که فراگیری دو تا فرمول بیشتر از ریاضی، یا شیمی علم است، اما خواندن زیارت عاشورا و دقایقی درنگ در یک یا چند فراز آن علم نیست، اساساً از "علم" چیزی نفهمیده است!
رشد همه جانبه:
انسانی که سرش بزرگ شود، اما بدنش به تناسب بزرگ نشود، یا دستش دراز شود، اما قدش کوتاه بماند، و بالاخره آن که بدنش بزرگ شود، اما عقلش بزرگ نشود، یک انسان "ناقص" محسوب میگردد! هم چنین است اگر کسی رشد علمی (به ویژه علوم طبیعی) داشته باشد، اما مثلاً شعور، ادب و عاطفهی خود را خشکانده باشد، یا با کتاب ارتباط بگیرد، اما ارتباطش را با همگان، به ویژه با معلمان حقیقی خود قطع کند ... و خلاصه آن که "علوم متفاوتی را بیاموزد، اما آدم نشود"، یک انسان ناقص و رشد نیافته است. بنابراین نباید فراموش نمود که "معرفت، محبت، مودت، ارتباطات سالم و مفید معنوی، تفکر و تعمق در حوادث و علل پیدایش آنها و ...، همه "علم، درس و عبرت" میباشند که آدمی باید آنها را نیز فراگیرد، تا رشد کامل و موزونی داشته باشد.
اخلاق بزرگان:
علیمتر از پروردگار عالَم- که هر چه هست تجلی علم و حکمت اوست، وجود ندارد -؛ اما آدمی را به رحمت، محبت و مغفرت خود نیز متوجه مینماید – پس از خداوند علیم و حکیم، علیمتر از پیامبر اکرم و اهل عصمت علیهم السلام، که به علم الهی و لدنی تعلیم یافتهاند، وجود ندارد؛ اما نه تنها علم را خلاصه در کتاب و علومی چون فیزیک، شیمی، تاریخ، ادبیات و ... ننمودهاند، بلکه همیشه و در هر حالی، انسان بودن را به جمیع جهات و از جمله مِهر، محبت، مودت، عاطفه، روابط اجتماعی حسنه و ... تعلیم دادهاند.
در زندگی علمای بسیاری خواندهایم که در روزها و شبهای خاص (مثل شبهای قدر)، تدریس داشتهاند و یا تألیف کتاب خود را در چنین فرصتهایی آغاز نموده و یا در چنین زمانهای خاصی به پایان رساندهاند؛ اما این توجه به "تعلیم و تعلّم علم"، نه تنها سبب غفلتشان از امور و واجبات دیگر نگردید، بلکه توجهشان به این مهمات را عالمانهتر، بصیرانهتر و عاشقانهتر نموده است، لذا علمشان نیز سراسر "ذکر و عبادت" بوده است.
مشارکت و هم افزایی - خلاصهی پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
آیا درس خواندن در روز رحلت پیامبر، عاشورا و سالروز شهادت مکروه است؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10036.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
حقوقی و احکام