پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
معانی و واژگان واحدی، با معانی و تعابیر گوناگونی مورد استفاده قرار میگیرند، که گاه درست و گاه نادرست میباشند؛ لذا باید دید که مقصود از "سفر" و "آینده" و "سفر به آینده" چست؟
به عنوان مثال: اگر کسی در خواب رویایی ببیند و آن چه او دیده، یک روز یا هفتۀ بعد واقع شود، میگوید: «لابد آن شب به آینده سفر کرده بودم»! در حالی که هیچ سفری رخ نداده بود، بلکه خبری از آینده به او داده شده بود.
آیا حضرت یوسف علیه السلام که در عالم رؤیا دیده بود، خورشید و یازده ستاره به سوی او سجده میکنند، و یا فرعونی که در عالم رویا، هفت سال آبادانی و هفت سال قحطی را دیده بود، سفر به آینده کرده بود؟! خیر؛ بلکه به آنها اخباری از آینده داده شده بود.
در قرآن کریم، از آیندۀ نزدیک و دور بشر و حتی از محشر و قیامت و ... نیز خبر داده است، اما کسی خوانده و با خبر شده، سفری به آینده نکرده است.
دقت کنیم که معنای واقعی "زمان"، ساعتی پیش و یا ساعتی دیگر نیست؛ در قرآن کریم نیز میفرماید که گردش سیارات و پیدایش شب روز را برای این که بتوانید زمان را محاسبه کنید و بشمارید قرار دادم، نه این که شب، روز، ماه و سال یعنی "زمان".
«وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلًا» (الإسراء، 17)
ترجمه: ما شب و روز را دو نشانۀ توحيد و عظمت خود قرار داديم؛ سپس نشانۀ شب را محو كرده، و نشانۀ روز را روشنى بخش ساختيم تا (در پرتو آن،) فضل پروردگارتان را بطلبيد (و به تلاش زندگى برخيزيد)، و عدد سالها و حساب را بدانيد؛ و هر چيزى را بطور مشخّص و آشكار، بيان كرديم.
●- زمان، یعنی امتداد حرکت از یک نقطه به نطقه دیگر – یعنی "قبل و بعد". میگویید: «پیش از آن که به دنیا بیایم، در دنیا نبودم – پس از آن که در دنیا نبودم، متولد شدم»؛ این یعنی "زمان"، که حتی در عوالم دیگر و در بهشت و جهنم نیز وجود دارد. پیش از آن که وارد بهشت شوید، در محشر قرار میگیرید و پس از آن که در محشر قرار گرفتید، وارد بهشتی میشوید که پیشتر در آن نبودید.
●- بنابراین، "معجزه در زمان" نیز معانی گوناگونی دارد؛ چنان که به یک تعبیر، معجزات مادی انبیای الهی، خارج از علم و نظم حاکم بر طبیعت و عالم هستی نبودهاند، بلکه معجزهای در سرعت یک چرخه حرکتی بودهاند. مثلاً اگر ده سال لازم است تا هیزمهای آتش گرفته به گلستان مبدل شوند، در یک آن گلستان میشود، یا اگر یک میلیارد سال لازم است تا چوبی چون عصا، به خاک ... و بالاخره به مار تبدیل شود، در یک آن رخ میدهد.
بنابراین، چنان که بیان شد: زمان، دقیقه و ساعت و روز و سال نیست، بلکه زمان یعنی حرکت، یعنی "قبل و بعد". بنابراین اگر سرعت در زمان از حد طبیعی خارج شود، به آن معجزه میگویند. ●- در دعاها از خداوند متعال میخواهیم که سریع مستجاب کند، یعنی اگر یک چرخه ده ساله لازم است تا رخدادی پدید آید و مشکل حل شود، اسبابی پدید آورد که ده روزه یا یک روزه به انجام رسد و حتی میگوییم: «فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ»، یعنی: «از تو مسئلت داریم که به حق محمد و آله محمد صلوات الله علیهم اجمعین، فرج مشکلات ما را در طول زمان یک چشم به هم زدن و بلکه نزدیکتر، برسان».
پس معجزه در زمان، به این تعبیر که کوتاه کردن زمان یک حرکت باشد وجود دارد، چنان که میشود [و باید] در نماز به معراج رفت و بازگشت؛ اما تعابیر دیگرش عمدتاً خیالی هستند. چرا که در هر حال، آیندهای که نرسیده، در یک جای دیگری وجود خارجی ندارد که کسی به آن سفر کند؛ بشر حتی نمیتواند به گذشتهای که واقع شده، بازگردد، چه رسد به آیندهای که هنوز واقع نشده است؛ و در عوالم روحانی در زمین یا آسمانها و عرش الهی نیز "زمان" به تعبیر و به شکل مادی و طبعی ما وجود ندارد که کسی بتواند از زمان حال خارج شود و به گذشته و یا آینده سفر نماید؛ بلکه انسان میتواند نسبت به این دو برهه، مطالعه کرده و شناخت حاصل نماید.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه