پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
دنبال تقویت "حسّ سخنوری" نباشید، چرا که میل به سخنوری، آن هم بدون هدف، دانش و ضرورت، ریشه در "هوای نفس و منیّت" دارد. چرا باید کسی میل به "سخنوری" داشته باشد، بدون آن که هدف و موضوع خاصی در نظر داشته باشد و در آن موضوع نیز مطالعات کافی داشته باشد؟!
حیا (شرم نمودن):
برخی، کمرویی و خجالتی بودن را با "حیا = شرم دورنی"، خلط موضوع و مبحث و مصداق میکنند و گمان میکنند هر کسی که با "حیا" بود، هر سخنی را نگفت، هر حرکتی را نکرد، از خیلی رفتارها مقابل، خداوند سبحان، امام زمان علیه السلام، بزرگترانی چون پدر و مادر و یا معلمان، و یا حتی دوستان و کودکان "حیا" نمود، خیلی کمرو و خجالتی است! لذا برای جبران نیز "بیحیایی" و "وقیح بودن" را جایگزین میکنند و هر کار قبیحی را عادیسازی میکنند!
این در حالیست که "حیا = شرم نمودن"، از فضایل اخلاقی و صفات نیکوی آدمیست؛ "حیا"، حالتی نفسانی است که نتیجهاش پرهیز از گفتارها و رفتاری ناپسند، و در نتیجه رسیدن به رشد، کمال، متانت، وقار و احترام میگردد.
"حیا"، یک شرم درونی است و کسی "حیا" میکند که به زشتی گفتار یا کرداری پیبرده باشد.
در آموزههای اهل بیت علیهم السلام، احادیث نورانی فراوانی دربارۀ فضیلت "حیا" وجود دارد، از جمله:
امام صادق عليه السّلام فرمودند:
1) «یا هشام! اَلْحَيَاءُ مِنَ اَلْإِيمَانِ وَ اَلْإِيمَانُ فِي اَلْجَنَّةِ وَ اَلرِّيَاءُ مِنَ اَلْجَفَاءِ وَ اَلْجَفَاءُ فِي اَلنَّارِ». (مشکاة الأنوار في غرر الأخبار، ج 1، ص 493)
- ای هشام! حياء از ايمان است،و ايمان در بهشت مىباشد، و ريا از جفاست و جفا در آتش است.»
در این حدیث، حضرت امام علیه السلام، به ریشهها و علل اشاره نمودهاند. پس "حیا" برخاسته از ایمان و "ریا" برخاست از جفا میباشد.
«یا هِشامُ! رَحِمَ اللّهُ مَنْ اسْتَحْیا مِنَ اللّهِ حَقَّ الْحَیاءِ: فَحَفِظَ الرَّأسَ وَما حَوى، وَالْبَطْنَ وَما وَعى، وَذَکَرَ الْمُوتَ والْبَلى وَعَلِمَ أَنَّ الْجَنَّةَ مَحْفُوفَةٌ بِالْمکاره، والنار محفوفة بالشهوات»( بحار الأنوار، ج۱ ص 142)؛
- اى هشام، خدا رحمت کند کسى را که نهایت حیا را در برابر خداوند رعایت کند: ذهن و آنچه (از تخیلات) در بر دارد کنترل نماید، مواظب شکم و آنچه در آن مىریزد باشد، مرگ و پوسیدگى در قبر را یاد کند، بداند که بهشت با سختىها در هم پیچیده شده است و آتش جهنم با شهوتها در آمیخته است.»
کمرویی و خجالتی بودن:
اما کمرویی و خجالتی بودنِ بیجا، بیاندازه و بیدلیل و منطق نیز خوب نیست، ضعف و نقصانی است که باید برطرف گردد؛ و بر طرف نمیگردد، مگر آن شخص علل را بداند و سپس تمرین کند.
ریشههای کمرویی و خجالت بیمورد در افراد و مصادیقش بسیار متفاوت است. ممکن است کسی به خاطر درونگرایی کمرو و خالتی باشد – و دیگری برای خود کوچکبینی – دیگری از ترس شکست در برابر دیگران و ... .
دانستن قدر خود و اظهار آن:
یکی از مهمترین و مؤثرترین راههای درمان خود کمبینی، این است که آدمی قدر [ارزش] نعماتی که خداوند متعال به او موهبت نموده را بداند و برای خود و در صورت لزوم برای دیگران بازگو نماید، چنان که فرمود: «وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ - و نعمتهاى پروردگارت را بازگو كن / الضحی، 11».
آنجایی که هدف خداوند متعال و شکر اوست؛ و تکبر، عُجب، ریا و فریب دیگران نیست – آنجا که ضرورت دارد و برای خداست، نه تنها هیچ اشکالی ندارد، بلکه گاه ضروری میشود که کسی بگوید: «من مسلمان - من اهل ولایت و امامت هستم - من قرآن کریم را با دقت میخوانم – من آن استعداد یا این ذوق را دارم و ... . چنان که فرمود:
«وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ» (فصلّت، 33)
ترجمه: چه كسى خوش گفتارتر است از آن كس كه دعوت به سوى خدا مى كند و عمل صالح انجام مى دهد و مى گويد: «من از مسلمانانم»؟!
●- یکبار تصمیم بگیرید نعمتهای آشکار و پنهانی که خداوند متعال به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به خودتان داده است را فهرستوار بنویسید، خواهید دید که وقت کم میآید، ذهن خسته میشود، اما نعمات تمام نمیشود؛ پس دلیلی برای خود کمبینی باقی نماند، منتهی نباید دچار، عُجب یا تکبر شد.
تمرین:
گاهی خودتان برای خودتان، نیم ساعت در مورد موضوع خاصی، با صدای بلند صحبت کنید – در خانه با اعضای خانواده، به تناسب خودشان، وقت و ذوق آنها صحبت کنید – گاه یک نظر خاص خود را به صورت خلاصه بیان کنید و اجازه دهید که همراهی یا نقد کنند - گاه برای کوچکترها صحبت مفیدی بکنید، گاه با دوستان راجع به یک موضوع خاص صحبت کنید ...، و البته در هیچ حال و کاری و در هیچ امری، "دعا" و مسئلت فیض و فضل از پروردگار را فراموش ننمایید، مشکل مرتفع میگردد ان شاء الله.
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
برای رفع کمرویی و خجالت، یا حتی تقویت حس سخنوری، چه راهکاری ارائه میدهید. ارتباطات اجتماعی من کم بوده و اکنون از این وضعیت آزار میبینم!
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/social/11166.html
کلمات کلیدی:
گوناگون