امام خمینی(رحمة الله) نهاد مقدس خانواده را از بنیادیترین، مهمترین، طبیعیترین و تأثیرگذارترین نهادهای اجتماعی میداند و دربارۀ آن میفرماید:
●- «نقش خانواده و خصوص مادر در نونهالان و پدر در نوجوانان بسیار حساس است. و اگر فرزندان در دامن مادران و حمایت پدران متعهد به طور شایسته و با آموزش صحیح تربیت شده و به مدارس فرستاده شوند، کار معلمان نیز آسانتر خواهد بود. اساساً تربیت از دامان پاک مادر و جوار پدر شروع میشود و با تربیت اسلامی و صحیح آنان استقلال و آزادی و تعهد به مصالح کشور پایهریزی میشود.»
●- امام یکی از مهمترین وظایف خانواده را نقش تربیتی آن میداند. این خانواده است که در آن باید اساس و بنیان صحیح تربیت، نهاده شود. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) دربارۀ نهاد مقدس خانواده چنین میفرماید:
«ما بنی بناء فی الإسلام أحبّ الی الله عزّ وجلّ من التزویج»؛در اسلام بنایی [نهادی] که نزد خداوند محبوبتر از ازدواج باشد، نهاده نشده است.
در مکتب اسلام نهاد خانواده جایگاهی منحصر به فرد و بیبدیل دارد که هیچ سازمان و نهادی نمیتواند کارآیی آن را داشته باشد.
●- جایگاه زن و مرد در نهاد خانواده
ارکان اصلی خانواده، مرد و زنی هستند که با پیوند زناشویی پایههای این نهاد را تشکیل میدهند. برای شناخت این نهاد ساده و در عینحال مهم و تأثیرگذار، بهتر است در قدم اوّل، نظر امام را نسبت به آن بدانیم؛ چون دانستن نظر ایشان که همان نظر اسلام است، دربارۀ زن و مرد، تأثیر زیادی در جایگاه آنان در داخل نظام خانواده دارد.
امام در این باره میفرماید:
«اسلام زنها را در مقابل مردها قرار داده؛ نسبت با آنها تساوی دارند. البته یک احکام خاص به مرد است که مناسب با مرد است، یک احکام خاص به زن است مناسب با زن است. این، نه این است که اسلام نسبت به زن و مرد فرقی گذاشته است».
از سخنان امام خمینی(رحمة الله) به دست میآید که ما در بحث خانواده، با دو انسان سروکار داریم که در اصل انسانیت هیچ فرقی با هم ندارند و همسانند، البته هرکدام ویژگیهای خاص خودشان را نیز دارند. زن و مرد در عین همسانی نوعی و انسانی، از ویژگیهای جسمی و روانی متفاوت برخوردار هستند. تفاوتها به گونهای است که وقتی در کنار هم قرار میگیرند، مکمل میشوند و از زن و مرد ناقص، خانوادهای کامل به وجود میآید.
امام علی(علیه السلام) میفرماید:
«لا يَزالُ النّاسُ بِخَيْرٍ ما تَفاوَتُوا، فَاِذَا اسْتَوَوا هَلَكوا / بحار الأنوار»؛ مادام که تفاوتها در میان مردم موجود باشد، خیر و صلاح مردم تضمین شده است و آن زمان که تفاوتها برداشته شود، هلاکت و نابودی مردم قطعی است.
بنابراین، پویایی، تکامل و سعادتمندی در تفاوتها است، بدین معنا که باید از تواناییهایی که منشأ آن، گرایشها و سلیقههای مختلف است، استفاده کنیم. اگر تمایزها را برداریم، دیگر زن و مرد بودن و تشکیل نهادی به نام خانواده معنا ندارد.
●- دقت در انتخاب همسر
دربارۀ گزینش همسر و ملاکهای آن از سوی معصومان(علیهم السلام) تأکیدات زیادی شده است و از آن جمله امام صادق(علیه السلام) میفرماید:
«اُنظر أین تضع نفسک و من تشرکه فی مالک و تطلعه علی دینک وسرک وأمانتک»؛نگاه کن که وجود و هستی خود را در کجا قرار میدهی، چه کسی را شریک زندگی، محرم راز و امانتدار خود قرار میدهی.
آیا هر مرد و زن به صرف اینکه یکی مرد و دیگری زن است، میتوانند با هم زندگی مشترکی داشته باشند؟
در پاسخ به این پرسش، امام خمینی(رحمة الله) میفرماید:
«اسلام، انسانساز است؛ میخواهد انسان درست کند. از قبل از اینکه شما ازدواج کنید، به زن گفته است چه مردی را انتخاب کن، به مرد گفته چه زنی را انتخاب کن... آنی که همه، همۀ قوانین دنیا از آن غفلت دارند، هیچ توجه به آن ندارند، اسلام به آن توجه دارد.»
●- امام به فرزندانشان سفارش میکردند که هوای مادرشان را داشته باشند:
«مادران گرچه همه نمونهاند، لکن بعض آنان از ویژگیهای خاصی برخوردارند و من در طول زندگی با مادر محترم تو و خاطراتی که از او ـ در شبهایی که با اطفال خود میگذراند و در روزها نیز ـ دارم، او را دارای این ویژگیها یافتم. اینک به تو ای فرزند و به سایر فرزندانم وصیت میکنم که کوشش کنید در خدمت به او و در تحصیل رضایت او پس از مرگ من، همانگونه که او را از شماها راضی میبینم در حال زندگی و پس از من بیشتر در خدمتش بکوشید.
●- محبّت و اظهار آن به همسر
مبنای تشکیل خانواده، علاقۀ درونی و عشق پاکی است که زن و مرد نسبت به یکدیگر پیدا میکنند. خداوند میفرماید:
)وَجَعَلَ بَینَکُم مَّوَدَّةً وَرَحمَةً(؛ و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد / الرّوم، 21.
پس مهر و محبّت میان همسران، از ارکان اصلی زندگی مشترک و خانوادگی میباشد. به عبارت دیگر، زندگی واقعی یعنی داشتن رابطه ای سرشار و لبریز از محبّت.
این بحث را در سیرۀ عملی امام خمینی(رحمة الله) که گوش به زنگ نیازهای روحی و روانی همسرش بود، پی میگیریم. نامۀ امام به همسرش سرشار و لبریز از محبّت است:
«تصدقت شوم، الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینۀ قلبم منقوش است.
عزیزم، امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حال] من با هر شدتی باشد، میگذرد، ولی بحمدالله تاکنون هرچه پیش آمد، خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم. حقیقتاً جای شما خالی است، فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظرۀ خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظرۀ عالی به دل بچسبد.
در هر حال، امشب، شب دوم است که منتظر کشتی هستیم. از قرار معلوم و معروف، یک کشتی فردا حرکت میکند، ولی ماها که قدری دیر رسیدیم، باید منتظر کشتی دیگر باشیم. عجالتاً تکلیف معلوم نیست، امید است خداوند به عزت اجداد طاهرینم، که همۀ حجاج را موفق کند به اتمام عمل. از این حیث قدری نگران هستیم، ولی از حیث مزاج بحمدالله به سلامت، بلکه مزاجم بحمدالله مستقیمتر و بهتر است. خیلی سفر خوبی است، جای شما خیلی خیلی خالیست. دلم برای پسرت قدری تنگ شده است. امید است که هر دو به سلامت و سعادت در تحت مراقبت آن عزیز و محافظت خدای متعال باشند. اگر به آقا و خانمها کاغذی نوشتید، سلام مرا برسانید. من از قِبَل همه، نایبالزیارۀ هستم. به خانم شمسآفاق سلام برسانید و به توسط ایشان به آقای دکتر سلام برسانید. به خاور سلطان و ربابه سلطان سلام برسانید.
منبع:
پرتال امام خمینی رحمة الله علیه
کلمات کلیدی:
رهبری