س 822 - علت خستگی و بی حالی در اعمال نیک چیست؟ + صوت (5:42 دقیقه)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
خستگی و بی حالی، دو حالت جداگانهاند و هر کدام میتواند علل خود را داشته باشد.
خستگی
بیتردید، تا کسی به کاری اقدام نکند، از آن خسته نمیشود، چون کاری انجام نداده است! ممکن است به کسی پیشنهاد شود که به جایی یا جلسه و میهمانی بیاید یا فلان کار را انجام دهد، او بگوید: «خستهام، نمیآیم یا انجام نمیدهم»؛ اما پیش از آن که حرکتی کند یا کاری انجام دهد، نمیتواند بگوید: «در این کار، یا از این کار خسته شدهام!»
از آنجا که خداوند متعال، کسی را بیش از آن چه به او داده مکلف ننموده: «لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا - خدا هيچ كس را جز [به قدر] آنچه به او داده است تكليف نمىكند» (الطلاق، 7) و هیچ کسی را بیش از آن چه در استطاعت و طاقت اوست مکلف نمیکند: «لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا - خداوند هيچ كس را جز به قدر توانايىاش تكليف نمىكند» (البقره، 286)؛ معلوم میشود که در اسلام و انجام اوامر الهی، هیچ سختی و خستگی وجود ندارد: «هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ - اوست كه شما را [براى خود] برگزيده و در دين بر شما سختى قرار نداده است» (الحجّ، 78)
البته باید به دو نکتۀ بسیار مهم توجه نمود: اول آن که تنبلی با خستگی فرق دارد و دوم آن که خستگی روح با بدن متفاوت است؛ چرا که بدن حتی اگر به گردش و تفریح نیز بپردازد، خسته میشود؛ لذا چه بسا مطالعه، تلاوت قرآن مجید، تلاش برای انجام هر کار خیری و حتی جهاد در راه خدا، بدن را خسته کند که با کمی استراحت، برطرف میگردد.
بی حالی
اما، بی حالی یا بی رغبتی، برای انجام هر کاری، از جمله عبادت خداوند سبحان و هر کاری خیری برای او که همه عبادت اوست؛ علل دیگری دارد که اصلش به «محبّت - دوست داشتن» برمی گردد، چرا که این محبّت است که انگیزه و شوق را ایجاد میکند و نیروی حرکت برای نزدیکتر شدن به محبوب را پدید میآورد؛ حال خواه محبوب، همان محبوب غایی باشد و یا محبوبهای مقطعی و واسطه؛ چنان که هر کسی زنده ماندن و سلامتی را دوست داشته باشد، خوردن و آشامیدن سالم را نیز دوست دارد -یا- آن که دیگری را دوست دارد، خدمت و جلب رضایت و خشنودی او را نیز دوست دارد و در این راستا خسته نمیشود - یا هر که خدا را دوست داشته باشد، عبادت و بندگی او طبق فرمانش را نیز دوست دارد، نماز و روزه و تلاوت قرآن مجید که کلام اوست را نیز دوست دارد، اولیا و محبّین او را دوست دارد و عاشق مجاهدت در راه خدا میباشد.
محبّ در تلاش برای جلب رضایت محبوب، هیچگاه احساس بی حالی، بی رغبتی و بی حوصلگی نمیکند؛ و همیشه با نشاط، سر حال، با شوق و انگیزۀ فراوان، متوجه محبوب میگردد؛ هر چند که ممکن است بدنش از انجام کاری خسته شود و مجبور به استراحت گردد تا خستگی بدن مرتفع شود.
بنابراین، هر گاه احساس بی حالی در بندگی دست داد؛ دل باید متوجه محبوب شود؛ محبّت، لطف و نعمات او را به یاد آورَد، توجه او به خودش را در نظر بگیرد، دعوت محبوب را بشنود که او را به سوی خودش میخواند؛ تا مشتاق، با انگیزه و نشاط و سر حال، در جلب رضایت و خشنودی او و نزدیکتر شدن و لقاء او بکوشد.
حدیث قدسی:
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند:
«قالَ اللّه ُ عزّ و جلّ لداوودَ عليه السلام: أحْبِبْني و حَبِّبْني إلى خَلْقي. قالَ: يا رَبِّ، نَعَم أنا اُحِبُّكَ، فكيفَ اُحَبِّبُكَ إلى خَلْقِكَ؟ قالَ: اذْكُرْ أيادِيَّ عِندَهُم، فإنَّكَ إذا ذَكَرْتَ لَهُم ذلكَ أحَبّوني.» (قصص الأنبياء : 205/266)
- خداوند عزّ و جلّ به داوود عليه السلام فرمود: مرا دوست بدار و نزد خلقم نيز محبوب گردان. عرض كرد: پروردگارا! من كه دوستت دارم، اما چگونه تو را نزد بندگانت محبوب گردانم؟ فرمود: نعمتهايى را كه به آنان دادهام گوشزدشان كن كه اگر خوبیهايم را يادآورشان شوى مرا دوست خواهند داشت.
و البته دقت شود که نعمات الهی، فقط مادیات و متاع دنیا نیست، بلکه نعمتهای غیر مادی، به مراتب مهمتر و بیشتر میباشند؛ مانند نعمت انسان خلق شدن - نعمت هدایت - نعمت ولایت - نعمت عبادت و ... .
مشارکت و همافزایی -لطفاً این پرسش و پاسخ را در راستای «جهاد تبیین»، برای دوستان به اشتراک بگذارید؛ متشکر.