/یادداشت: با دعوت به سوی خدا، مردم را بیدار و به سوی قیام علیه طواغیت بزرگ و کوچک فراخوانده و هدایت کرد تا همگان چون خودش مصداق واقعی ایمان به خدا و کفر به طاغوت گردیده و به ریسمان محکم الهی چنگ زنند. که: «فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها».
امروز او نیز از میان رفته است و برای کسانی که زمان او را درک کردهاند خاطرهها و برای کسانی که پس از عصر او آمدند و میآیند، وصیتنامهی الهی – سیاسیاش باقی مانده و خواهد ماند و چونان درّی درخشان، چراغ راهشان خواهد شد.
آن عبد صالح خدا، وصیت خود را با حدیث الثقلین آغاز میکند. چرا که «أُسْوَةٌ حَسَنَة»، یعنی بهترین و والاترین الگوی او، انسان کامل، اشرف مخلوقات، رحمة للعالمین و خاتم انبیا و رسل، حضرت محمد مصطفی (ص) بود و او «ثقلین»، یعنی کتاب خدا و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) را باقی گذاشت و بدان وصیت نموده بود.
نگاهی متفاوت به حدیث الثقلین:
اما معرفت و درک آن مرد خدا از حدیث الثقلین، [اگر چه همهی عقول و خردها را از فهم کنه آن عاجز میدانست] با غالب علما، دانشمندان و فرهیختگانی که این حدیث را خوانده و در آن اندیشهاند، متفاوت بود. لذا فقط در تبیین بسیار خلاصه و گذرایی از یک جملهی این حدیث نوشت:
«شاید جمله لَنْ یفْتَرِقا حتّی یرِدا عَلَی الْحوَض اشاره باشد بر اینكه بعد از وجود مقدس رسول الله ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ هرچه بر یكی از این دو گذشته است بر دیگری گذشته است و مهجوریت هر یك مهجوریت دیگری است، تا آنگاه كه این دو مهجور بر رسول خدا در «حوض» وارد شوند. و آیا این «حوض» مقام اتصال كثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریا است، یا چیز دیگر كه به عقل و عرفان بشر راهی ندارد. و باید گفت آن ستمی كه از طاغوتیان بر این دو ودیعه رسول اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ گذشته، بر امت مسلمان بلكه بر بشریت گذشته است كه قلم از آن عاجز است».
غم و دغدغهی امام (ره):
غم و دغدغه و درد او نیز بسان امام جدش امیرالمؤمنین و سایر ائمهی اطهار (ع) بود. ظلم طاغوتیان و انحراف مسلمین و مستضعفین. او این درد و غم و دغدغه را نیز برای همهی مسلمانان، شیعان و عدالتجویان عالم به ارث گذاشت و در وصیتنامهاش ادامه داد:
«اكنون ببینیم چه گذشته است بر كتاب خدا، این ودیعه الهی و ماترك پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ مسائل أسفانگیزی كه باید برای آن خون گریه كرد، پس از شهادت حضرت علی (ع) شروع شد. خودخواهان و طاغوتیان، قرآن كریم را وسیلهای كردند برای حكومتهای ضد قرآنی؛ و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را كه سراسر قرآن را از پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ دریافت كرده بودند و ندای اِنّی تاركٌ فیكُمُ الثقلان در گوششان بود با بهانههای مختلف وتوطئههای از پیش تهیه شده، آنان راعقب زده و با قرآن، در حقیقت قرآن را ـ كه برای بشریت تا ورود به حوض بزرگترین دستور زندگانی مادی ومعنوی بود و است ـ از صحنه خارج كردند؛ و برحكومت عدل الهی ـ كه یكی از آرمانهای این كتاب مقدس بوده و هست ـ خط بطلان كشیدند و انحراف از دین خدا وكتاب و سنت الهی را پایه گذاری كردند، تا كار به جایی رسید كه قلم از شرح آن شرمسار است» .
راه نجات:
اما، وصیت او به بیان توطئههای طواغیت و بیان ظلمها خلاصه نگردید، بلکه راه نجات را از سر آغاز تا انتها نشان داد و افزود:
«من اكنون به ملتهای شریف ستمدیده و به ملت عزیز ایران توصیه میكنم كه از این راه مستقیم الهی كه نه به شرق ملحد و نه به غربِ ستمگرِ كافر وابسته است، بلكه به صراطی كه خداوند به آنها نصیب فرموده است محكم و استوار و متعهد و پایدارً پایبند بوده، و لحظه[ای] از شكر این نعمت غفلت نكرده و دستهای ناپاك عمال ابرقدرتها، چه عمال خارجی و چه عمال داخلی بدتر از خارجی، تزلزلی در نیت پاك و اراده آهنین آنان رخنه نكند؛ و بدانند كه هرچه رسانههای گروهی عالم و قدرتهای شیطانی غرب و شرق اشتلم میزنند دلیل برقدرت الهی آنان است و خداوند بزرگ سزای آنان را هم در این عالم و هم درعوالم دیگر خواهد داد. «إنَّه ولی النِّعَم و بِیدِه ملكوتُ كلِّ شیءٍ».
و با كمال جِد و عجز ازملتهای مسلمان میخواهم كه از ائمه اطهار و فرهنگ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی این بزرگ راهنمایان عالم بشریت به طور شایسته و به جان و دل و جانفشانی و نثار عزیزان پیروی كنند. از آن جمله دست از فقه سنتی كه بیانگر مكتب رسالت و امامت است و ضامن رشد و عظمت ملتها است، چه احكام اولیه و چه ثانویه كه هر دو مكتب فقه اسلامی است، ذرهای منحرف نشوند و به وسواس خناسان معاند با حق و مذهب گوش فرا ندهند و بدانند قدمی انحرافی، مقدمه سقوط مذهب و احكام اسلامی و حكومت عدل الهی است. و از آن جمله از نماز جمعه و جماعت كه بیانگر سیاسی نماز است هرگز غفلت نكنند».
قدردانی از امت و افتخار به حضور در پیشگاه ملّت:
هر چقدر که از طاغوتها و طاغوتیان و اهل ظلم و نیز عمال و اذناب خارجی و داخلی آنان بیزار بود، به بندگان خدا، به مردم و به مستضعفین عشق میورزید. امتش را خوب شناخته بود و قدر آنان را میدانست. لذا در توصیف امت خود نوشت:
«من با جرأت مدعی هستم كه ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله ـ صلی الله علیه وآله ـ و كوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی ـ صلوات الله و سلامه علیهما ـ میباشند . آن حجاز كه در عهد رسول الله ـ صلی الله علیه وآله ـ مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمیكردند و با بهانههایی به جبهه نمیرفتند، كه خداوند تعالی در سوره «توبه» با آیاتی آنها را توبیخ فرموده و وعده عذاب داده است. و آنقدر به ایشان دروغ بستند كه به حسب نقل در منبر به آنان نفرین فرمودند. و آن اهل عراق و كوفه كه با امیرالمؤمنین آنقدر بدرفتاری كردند و از اطاعتش سر باز زدند كه شكایات آن حضرت از آنان در كتب نقل و تاریخ معروف است. و آن مسلمانان عراق و كوفه كه با سیدالشهدا ـ علیه السلام ـ آن شد كه شد. و آنان كه درشهادت دستْ آلوده نكردند، یا گریختند از معركه و یا نشستند تا آن جنایت تاریخ واقع شد. اما امروز میبینیم كه ملت ایران از قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاه و بسیج تا قوای مردمی از عشایر و داوطلبان و از قوای در جبههها و مردم پشت جبههها، با كمال شوق و اشتیاق چه فداكاریها میكنند و چه حماسهها میآفرینند. و میبینیم كه مردم محترم سراسر كشور چه كمكهای ارزنده میكنند. و میبینیم كه بازماندگان شهدا و آسیبدیدگان جنگ و متعلقان آنان با چهرههای حماسه آفرین و گفتار و كرداری مشتاقانه و اطمینانبخش با ما و شما روبهرو میشوند. و اینها همه از عشق و علاقه و ایمان سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام و حیات جاویدان . در صورتی كه نه در محضر مبارك رسول اكرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ هستند، و نه در محضر امام معصوم ـ صلوات الله علیه ـ. و انگیزه آنان ایمان و اطمینان به غیب است. و این رمز موفقیت و پیروزی در ابعاد مختلف است. و اسلام باید افتخار كند كه چنین فرزندانی تربیت نموده، و ما همه مفتخریم كه در چنین عصری در پیشگاه چنین ملتی میباشیم.»
خداوند متعال مقامش را رفیعتر و ما را پیرو راهش قرار دهد.
امام خمینی (ره): پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملكت شما آسیبی نرسد.