ایرانپیان – یادداشت: مجله آلمانی فوکوس در مقالهای به قلم هارالد ویدارشاین با توجه به آغاز و شدت جنگ لفظی مقامهای سیاسی و نظامی ایران و [رژیم جعلی) اسرائیل، به مقایسه امکانات نظامی – تسلیحاتی این دو جبهه که خود آن را «دو قدرت نظامی برتر منطقه» میخواند پرداخته است و خبرگزاریهایی چون دویچه وله (DW ) نیز به انتشار و فرافکنی این گزارش مقایسهای اقدام نمودهاند.
در این مقایسهی ژورنالیستی از نگاه غرب، نادیدهها و ناگفتههای بسیاری وجود دارد که ذیلاً به برخی از آنها اشاره میگردد و البته لازم به ذکر است که علت این مقایسهها و فرافکنیها – هر چند امتیازاتی به ایران داده باشند – کاهش و تسکین ترس و وحشت اذهان عمومی از چنین رویدادی، به ویژه در اذهان عمومی اسرائیلیها میباشد که موجبات قدرت و محبوبیت بیشتر ایران را فراهم آورده است. چنان چه نتانیاهو در پاسخ به وحشت و هیاهوی ایجاد شده در اسرائیل گفته بود: این جنگ دو تا سه ماه بیشتر طول نخواهد کشید و حتی اگر حزب الله به کمک ایران بشتابد، بیش از 500 کشته از ما نخواهد داشت!
گفتهها و ناگفتهها:
دویچه وله: «ایران و اسرائیل قویترین قدرتهای نظامی منطقه هستند. ایران ۷۸ میلیون جمعیت دارد، درحالی که جمعیت اسرائیل به زحمت به هشت میلیون نفر میرسد.
ایرانپیان: بدیهی است که جمعیت، نقشی بسیار اساسی و تعیین کنندهای در یک جنگ و پشتیبانی از آن ایفا مینماید و جمعیت ساکن در اسرائیل تقریباً نصف تهران است. اما نویسنده اشاره نکرده است که که جمعیت 78 میلیونی ما همه ایرانی هستند، اما بخش قابل توجهی از جمعیت 8 میلیونی در فلسطین اشغالی، مهاجرین (اعم از فقرا یا مجرمینی) هستند که به میل و یا به زور به آن اراضی منتقل شدهاند. لذا نه تنها از نیرویی تحت عنوان «حب وطن، یا عِرقِ ملی، یا حسن ناسیونالیستی» که نقش تعیین کنندهای در مقاومت دارد بر خوردار نمیباشند، بلکه برای ماندن در شرایط بحرانی نیز هیچ لزومی نمیبینند. به همین دلیل در جنگ کوتاه 33 روزه هجمه و فشار عجیبی برای بازگشت به وطنهای اصلی خود بر رژیم اشغالگر وارد آوردند.
دویچه وله: از این گذشته ایران در سالهای اخیر زرادخانه خود را به شدت گسترش داده و نوسازی کرده است. واحدهای نیروی دریائی سپاه پاسداران و موشکهای شهاب ۳ نمونهای از این تجهیزات هستند .
ایرانپیان: ناوها و ناوچهها یا قایقهای تندرو و موشکهای شهاب 3 و یا ...، فقط بخشی از صنایع پیشرفته نظامی جمهوری اسلامی ایران است. اگر به دانستهها و نداستهها، به ویژه در صنایع الکترونیک که میتواند پهپاد امریکایی را سالم به زمین بنشاند دست یابند، متوجه خواهند شد که مسئله خیلی متفاوت با این محاسبات سطحی است.
دویچه وله: اسرائیل در مقابل به تسلحیات مدرن مانند فنآوری بالای هوایی خود تکیه دارد. از این گذشته این کشور کوچک به خاطر حفظ امنیت خود مجبور است از امکانات خود به نحو احسن استفاده کند. با بودجهای معادل ۱۶ میلیارد دلار این کشور نسبت به جمعیت خود بالاترین بودجه نظامی دنیا را داراست. همچنین با ۱۸۰ هزار سرباز ارتشی، به لحاظ نیروی انسانی نظامی تقریباً هم طراز با آلمان میباشد. این درحالی است که ایران یک میلیون سرباز دارد و بودجه نظامیاش ۹ میلیارد دلار است.
ایرانپیان: بودجه نظامی 16 میلیاردی اسرائیل، بودجه شرایط جنگی است. چرا که اسرائیل دائم در جنگ است. اما بودجه نظامی 9 میلیاردی ایران مختص شرایط عادی است و بدیهی است که در صورت بروز جنگ، میزان آن متغیر و سقف آن باز خواهد بود. مضافاً بر این که رقم کمکهای نقدی و غیر نقدی مردم [که در واقع بودجه نظامی محسوب میگردد] محاسبه نشده است و اساساً قابل محاسبه نمیباشد. و حال آن اسرائیل فاقد امکان و زمینه برای جذب چنین بودجهای و حتی یک دلار میباشد.
در ضمن یک میلیون سرباز ایرانی فقط به ارتش اختصاص دارد و حال آن که طبق آمار رسمی اعلام شده سربازان بسیجی سازماندهی شده بیش از دو میلیون نفر میباشند و سربازان بالقوه مردمی نیز قابل پیشبینی و محاسبه نمیباشد.
دویچه وله: هفته نامه فوکوس، در جدولی جنگافزارهای ایران و اسرائيل را مقایسه کرده است. در این جدول تعداد تانکهای جنگی اسرائیل و ایران به ترتیب ۳۵۰۰ و ۱۶۰۰ واحد، تعداد زرهپوشها در ارتش اسرائيل ۶۲۰۰ واحد و در نیروهای مسلح ایران ۱۵۰۰ واحد اعلام شده است.
ایرانپیان: به خاطر عدم برخورداری از مرز مشترک و دسترسی زمینی، حتی یک تانک و زره پوش اسرائیل در جنگ با ایران کار آیی ندارد.
دویچه وله: اسرائیل ۱۴۰ سکوی پرتاب موشکی و ۷۵۰ واحد مینافکن دارد، تعداد سکوهای پرتاب موشک ایران به ۲۰۰ واحد میرسد، اما این کشور حدود ۶ برابر اسرائيل( ۵ هزار) مینافکن دارد.
ایرانپیان: خوب الحمد لله. دست صنایع نظامی، به ویژه صنایع موشکی ایران درد نکند.
دویچه وله: تعداد سلاحهای ضدتانک اسرائيل ۹۰۰ و ایران ۱۴۰۰، سلاحهای ضد هواپیمایی سرائیل ۲۰۰ و ایران ۱۷۰۰ هستند. اسرائیل ۴۶۰ و ایران ۳۳۰ هواپیمای جنگی دارند. هلیکوپترهای اسرائیل ۶۸۰ و ایران ۳۶۰ عدد است.
ایرانپیان: بدیهی است که سلاحهای ضد تانک اسرائیل (هر چند کمتر است) مصرف زیادی نخواهد داشت، چون این جنگ احتمالی زمینی نخواهد بود. هلیکوپتر نیز با توجه به میزان سوخت و ارتفاع پایین قادر به پرواز در آسمان ایران نیستند. میماند هواپیمای جنگی که اذعان شد «سلاحهای ضد هواپیمایی اسرائیل ۲۰۰ و ایران ۱۷۰۰ هستند». مضافاً بر این که اسرائیلیها به جنگ و پدافند هوایی آشنایی ندارند، چرا که همیشه هواپیمای جنگی خود را در امنیتی مانند هواپیماهای مسافرتی به پرواز درآورده و مردم بیدفاع فلسطین، لبنان و نوار غزه را بمباران کرده و بازگشتهاند. اما ایران تجربه جنگ 8 ساله هوایی با میگهای روسی، فانتومهای امریکایی، موشکهای کروز فرانسوی و ... را داراست و از قدرت پدافندی غیر قابل مقایسهای برخوردار است. چنان چه به لحاظ کمّی نیز اذعان دارند: «سلاحهای ضد هواپیمایی اسرائیل ۲۰۰ و ایران ۱۷۰۰ هستند.»
دویچه وله: قایقهای سریعالسیر ایران ۵ برابر اسرائیل است: ایران ۲۰۰ و اسرائیل ۴۰ قایق جنگی سریعالسیر دارند. تعداد زیردریاییهای جنگی ایران به ۱۵ و اسرائيل به ۳ عدد میرسد. ایران هفت قایق مینگذار دارد و اسرائيل فاقد این قایقهاست.
ایرانپیان: بدون شرح.
دویچه وله: در مقابل اسرائیل ۱۰۰ موشک میان برد و کوتاه برد دارد و ایران تنها نیمی از این تعداد یعنی ۵۰ عدد داراست. تعداد موشکهای دوربرد اسرائیل ناروشن است و ایران فاقد آنهاست. اسرائیل نزدیک به ۲۰۰ موشک با کلاهک اتمی دارد. روشن نیست که ایران هم از این نوع موشک در اختیار دارد یا نه؟
ایرانپیان: البته فزونی تعداد موشکهای میان برد و کوتاه برد اسرائیل قابل تأمل است. اما با توجه به فاصلهای که مستلزم استفاده از موشکهای دوربرد میباشد، کارآمدی آنها چیستد و کجا را میخواهند هدف قرار دهند؟!
کلاهکهای اتمی نیز فقط به درد انبار و هزینه نگهداری میخورد. اگر این کلاهکها به درد شوروی سابق، یا امریکا در جنگهای ویتنام یا عراق، یا اسرائیل در جنگ 33 روزه با حزب الله لبنان خورده باشد، شاید در جنگ با ایران نیز به عنوان یک عامل قابل مطالعه باشد.
پس فقط میماند موشکهای دور برد، که تعدادش برای اسرائیل نامعلوم و برای ایران صفر اعلام شده است (؟!) به فرض که چنین باشد، آیا اسرائیل در مقابل موشکهای دست ساز حزب الله دوام آورد که بتواند در مقابل حملات موشکی ایران دوام بیاورد؟!
دویچه وله: آن چه نهایتاً تعیین کننده برتری در جنگ احتمالی میان اسرائیل و ایران است، نیروی هوایی است. چیزی که اسرائیل به شدت برای آن سرمایهگذاری کرده است. [اما] حتی با قویترین موشکها هم اسرائیل قادر به نابودی تإسیسات اتمی زیرزمینی ایران نیست. این موشکها تنها باید با استفاده از رادار، با دقت بالا و به کرات بر مراکز هستهای ایران اصابت کنند تا اثرگذار باشند. البته اسرائیل این موشکها را در اختیار دارد به علاوه صدها هواپیمای جنگی F-15 و F-16 که باید بتوانند به حریم هوایی به شدت محافظت شده ایران و مراکز بسیار دوردست هستهای با دفاع ضدهوایی بالا نفوذ کنند. (یعنی کار دشواری است که معلوم نیست بتوانند).
این که اسرائیل چند فروند از این هواپیماها از آمریکا دریافت کرده موضوعی بسیار محرمانه است. تعداد آنها ۴۶۰ عدد تخمین زده میشود. اسرائیل این جتها را مجهز به مخازن حمل سوخت اضافی کرده است. این کار باعث شده که جتهای جنگی اسرائیل بتوانند مسافتی طولانی پرواز کنند و فاصله ۱۵۰۰ کیلومتری با ایران را پشت سربگذارند.
ایرانپیان: همان طور که بیان شد اسرائیل و این قبیل کارشناسان، هنوز بین پرواز مسافرتی که در آن فاصله بین دو فرودگاه در نظر گرفته میشود با پرواز جنگی که ممکن است صدها کیلومتر تعقیب و گریز و نیز تغییر مسیر داشته باشد را نمیدانند.
نادیدهها و ناگفتههای اصلی:
همان طور که بیان گردید، این مقایسهها و آمارها، همه عوامانه و عوامفریبانه است. هر چند که در جمعبندی، ناتوانی اسرائیل از حمله به ایران را گواهی میدهند.
اما واقعیت این است که اسرائیل هیچ گاه نمیتواند به صرف برخورداری از تعداد بیشتری هواپیما یا موشک دور برد، به کشور پهناور ما حمله کند. لذا برای تحقق این آرزو به دو عامل بسیار مهمتر از تسلیحات و نیروی نظامی احتیاج دارد که عبارتند از:
الف – حمایت مستقیم نظامی، سیاسی و مالی امریکا و متحدان غربی و احتمالاً عربیاش.
پ – استفاده از پایگاههای موجود در منطقه [مانند قطر یا بحرین].
حال سؤال می شود که:
اولاً: امریکا و متحدان غربی یا عربی، چه به لحاظ نظامی و چه به لحاظ مالی و سیاسی، به ویژه با توجه به بحرانهای شدید اقتصادی و پولی از یک سو – بحرانها و اختلافات عمیق و شدید سیاسی و حزبی داخلی و نیز مخالفت شدید اذهان عمومی در کشورهای خودشان از سوی دیگر، اساساً از امکان چنین حمایتی برخوردار میباشند؟! و آیا تا این حد فاقد عقل و شعور سیاسی – نظامی هستند؟!
ثانیاً: استفاده از پایگاههای موجود در کشورهای منطقه، به مثابهی رویارویی مستقیم نظامی آن کشورها با جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. کشورهایی که همه مجاور خلیج فارس هستند.
*- حال آیا امریکا، جهان غرب و متحدین عربی، تحمل وقوع جنگ در خلیج فارس را حتی برای مدت یک هفته دارند؟
*- اگر ناوهای هواپیمابر امریکا در خلیج فارس هدف موشکها یا حملات قایقهای تندرو قرار گیرند، چه اتفاقی در خلیج فارس و نیز تعاملات نظامی جهان رخ خواهد داد؟
*- آیا اگر فقط یک موشک به پایگاههای نظامی امریکا و اسرائیل در کشورهای مجاور مانند قطر یا بحرین اصابت نماید، بحران نفتی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و اجتماعی تمامی این کشورها را فرا نمیگیرد؟ به ویژه با توجه به این مهم که مردم این کشورها مترصد بهانه برای سقوط دولتهای دست نشانده و دیکتاتور خود هستند.
*- اگر صدور نفت و گاز قطر به اسرائیل حتی یک هفته قطع شود، چه اتفاقی میافتد؟
*- اگر صدور نفت و گاز به کشورهای اروپایی که از طریق خلیج فارس و تنگه هرمز انجام میشود فقط یک هفته قطع شود، چه تحولی در جهان و به ویژه در اقتصاد فرو ریختهی غرب رخ میدهد؟
*- اگر موج بیداری اسلامی در منطقه به صورت متحد و یک دست متوجه اسرائیل شود، چه سرنوشتی برای آنها متصور است؟ آیا جز این است که کلام امام خمینی (ره) مبنی بر «اگر هرمسلمانی یک سطل آب بریزد اسرائیل را آب می برد» محقق خواهد شد؟
*- ...
نکته:
*- دقت شود که شعارهای جنگی اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران، دست و پا زدنی برای حفظ بقا و آبروی ریخته [به ویژه پس از جنگ 33 روزه] است. میخواهد به اذهان عمومی در کشور خود، منطقه و جهان القا کنند که ما در امکان و قدرتی هستیم که حتی توان حمله نظامی به جمهوری اسلامی ایران را که به اذعان جهانیان بزرگترین قدرت منطقه است داریم! از این رو یک جنگ زرگری و نمایشی مسخره راه انداختهاند که اسرائیل مرتب مدعی شود ما میخواهیم حمله کنیم و امریکا بگوید: خیر، فعلاً اجازه نمیدهیم. راههای دیپلماتیک هنوز باقی است. و دیگران نیز تحلیل کنند که این جنگ به صلاح نیست. نه این که اسرائیل اساساً چنین امکان و قدرتی ندارد.
*- در مباحث مطروحه هیچ اشارهای به نیروی ایمان و روحیه مجاهدات و شهادتطلبی که بسیار قدرتمندتر از تسلیحات و نیروی نظامی صرف است نگردیده است، چرا که نمی شناسند و نمی فهمند. هر چند که در جنگ تحمیلی 8 ساله که ایران فاقد این امکانات بود، به خوبی تجربه کردهاند.