پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): البته کلام خداوند علیم و حکیم و فعل خدا (که کلامش نیز همان فعل اوست) همه تجلی علم و حکمت اوست، لذا دلیل یا حکمت دارد.
همان طور که در سؤال اشاره نمودید، در بسیاری از آیات، ضمایر به صورت جمع به کار رفته است، مانند: «إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ – ما تو را فرستادیم» - «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ = ما به تو اعطا کردیم» - «إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ – ما انسان را خلق کردیم» (با دو ضمیر جمع در إِنَّا و نیز خَلَقْنَا) و هم چنین در برخی از آیات ضمیر مفرد (من) آورده شده است، مانند: «أَنَا اللَّهُ = من الله هستم» - «ادْعُونِي = بخوانید من را» - «فَإِنِّي = پس همانا من»
الف – معمولاً هر کجا حق تعالی جلّ جلاله از خود و در رابطهی با خود سخن میفرماید، ضمیر مفرد (من) به کار رفته است و شاید بیشترین تکرار ضمیر مفرد «من» در آیهی ذیل باشد که خطاب به حضرت موسی علیهالسلام است، هنگامی که به کوه طور و وادی طوی رفت و خداوند متعال با او سخن فرمود:
«إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» (طه، 14)
ترجمه: منم من (یا به درستی و یقین که منم) خدايى كه جز من خدايى نيست پس مرا پرستش كن و به ياد من نماز برپا دار.
در آیهی مذکور کلمات و ضمایر «إِنَّنِي» - «أَنَا اللَّهُ» - «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا» - «فَاعْبُدْنِي» و نیز «لِذِكْرِي»، همه ضمایر مفرد (من) هستند.
البته آیات دیگری نیز با ضمیر مفرد میباشند، مانند:
«إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ» (النّمل، 11)
ترجمه: ليكن كسى كه ستم كرده سپس بعد از بدى نيكى را جايگزين [آن] گردانيده [بداند] كه من آمرزنده مهربانم.
ب – معمولاً هر کجا سخن از فعل خدا در رابطه با خلق است، ضمیر جمع (ما) به کار رفته است، مانند:
«إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا» (الفتح، 8)
ترجمه: [اى پيامبر] ما تو را گواه و بشارتگر و هشداردهندهاى فرستاديم
«إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ» (الکوثر، 1)
ترجمه: ما به تو کوثر (چشکمه خیر کثیر) اعطا کردیم (بخشیدیم).
پس یک فرق اساسی در این دو دسته از آیات، سخن از ذات مقدس در رابطه با خودش و سخن از فعل ذات در رابطه با مخلوق میباشد.
ج – در سخن از فعل ذات، که متوجه خلق است، چند اصل رعایت شده است:
اول: اصول ادبیات عرب و اصول کلی محاوره در زبانهای متفاوت. در غالب زبانها رسم بر این است که ضمیر جمع، برای نشان عظمت، بزرگی، احترام و حتی سلطه بر مخاطب و یا موضوع نیز به کار میرود. چنان چه ما نیز در فارسی، معمولاً به مقام بزرگتر، به جای «تو»، از ضمیر «شما» استفاده میکنیم. اما وقتی خداوند را مخاطب قرار میدهیم، به رغم بزرگی و عظمت و کبریایی و سلطنت، ضمیر مفرد (مثل: ایاک نعبد – یا أنت) به کار میبریم، تا ضمیر وحدانیت را حفظ کرده باشیم، مضاف بر نزدیکی و صمیمیت.
لذا در آیاتی که مخاطب و موضوع مخلوقات هستند، ضمیر جمع (ما) به کار رفته است.
دوم: خلقت گاهی بدون وساطت هیچ اسبابی است یا به قولی بر قاعدهی «کن فیکون» میباشد که و به اصطلاح مربوط به «عالم امر» است، چنان چه میفرماید: درباره روح از تو میپرسند، بگو روح از امر پروردگار من است: «قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي».
امور دیگری در خلقت، با اسباب و وسایل بسیاری انجام میپذیرد، هر چند که فاعل خداوند متعال است. چنان چه آدم را از گِل آفرید و نسل او را از نطفه – علقه – مضغه و ... – یا مرگ را خدا میرساند و جان را او تحویل میگیرد، لذا میفرماید: «اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا – الله جانها را به هنگام مرگشان میگیرد – الزّمر، 42»، اما متذکر میگردد که این گرفتن جان، اسباب و وسایلی دارد، لذا در آیهای دیگر به آن اسباب و وسایل اشاره نموده و میفرماید: «يتوفّاكم ملك الموت - بگو فرشته مرگ جانتان را مىستاند – السجده، 11« و در آیهی دیگری میفرماید که این ملک الموت، فقط یک فرشته به نام حضرت عزراییل علیهالسلام نمیباشد، بلکه او جنودی و لشکریانی دارد و برای مرگ هر کس، فرشته مرگی گمارده شده است.
«اَلَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ فَأَلْقَوُاْ السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ بَلَى إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ» (النّحل، 28)
ترجمه: همانان كه فرشتگان جانشان را مىگيرند در حالى كه بر خود ستمكار بودهاند پس از در تسليم درمىآيند [و مىگويند] ما هيچ كار بدى نمىكرديم آرى خدا به آنچه مىكرديد داناست.
از این رو در بسیاری از آیات که به فعل خداوند متعال اشاره و توجه دارد، ضمیر جمع (ما) به کار رفته است، تا ضمن بیان عظمت و سلطنت و کبریایی باریتعالی، توجه را به قوانین علت و معلول و نیز سببها و اسباب در کارگاه آفرینش جلب نماید.
و البته حکمتهای دیگری نیز دارد.
کلمات کلیدی:
قرآن