پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): با توجه به فرا رسیدن ماه شعبان، این پرسش و شبهه در فضای مجازی نیز بسیار فرافکنی میشود! البته در هر پیامی، یک مقدمهی جداگانه مطرح شده، اما پرسش نهایی یکی است و آن این که «امام زمان علیه السلام، چگونه بر همه نظارت دارند، چگونه میشنوند، چگونه ...»؟ یعنی مسئلهی اصلی، ایجاد شبهه در «چگونگی ارتباط متقابل امت با امام زمان علیه السلام» میباشد! بنابراین لازم است حتماً به نکات ذیل که با توجه به مقدمهی پرسش میباشد، دقت گردد:
بشری مثل شما:
آری، خداوند متعال فرمود: « قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ - بگو: همانا من بشری مثل شما هستم، به من وحی میشود / الکهف، 110» و این فرمان را در وحی قرآنی قرار داد، تا همگان مطلع گردند.
شاید در نگاه و محاورهی ما، واژگانی چون: بشر، آدم و انسان، یک معنا داشه باشد، اما در ادبیات و به ویژه کلام وحی چنین نیست؛ بلکه به معنا و مفهوم دقیق هر واژه توجه شده است.
چرا نفرمود که «بگو: من آدم یا انسانی مثل شما هستم»؟! چرا که در این آیه، مقصود به نوع خلقت است؛ یعنی از سنخ فرشتگان، جنیان، موجودات ناشناخته و ... نیستم، بلکه "بشر" هستم.
"بشر" در لغت، به معنای پوست است، البته نه الزاماً پوست بدن؛ بلکه همان "هیأت و ظاهر" هر چیزی. انسان به لحاظ بدن، نوعی حیوان است و تفاوتش همین است که در هیأت و ظاهرش دیده میشود.
آدم، از ریشهی «اُدم»، به رئیس و اسوه گفته میشود، لذا حضرت آدم علیه السلام، «آدمِ ابوالبشر» هستند. یعنی پدر موجود و نسلی به نام "بشر".
اگر این بنی آدم، که ابتدا بشری بیش نیست، در راستای هدایت الهی رشد نمود و به کمال رسید، "انسان" میشود؛ موجودی که در ضمن هم دچار "نسیان" میگردد، هم بسیار زود اُنس میگیرد.
به من وحی میشود:
پس همین که فرمود بگو: « يُوحَى إِلَيَّ – به من وحی میشود »، یعنی به لحاظ سنخ خلقت مثل شما هستم، اما به لحاظ مراتب رشد، کمال و انسانیت، بسیار والاترم که به من وحی میشود؛ اگر چنین نبود و ایشان نیز مثل سایر نوع بشر بودند، به هر بشری نیز وحی نازل میشد.
اشراف بر عالمیان:
چرا باید در قرآن کریم، « أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ » را بخوانند، اما « وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ - و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم / الأنبیاء، 107» و یا « وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ - و ما تو را جز بشارتگر و هشداردهنده براى تمام مردم، نفرستاديم؛ ليكن بيشتر مردم نمىدانند / سبأ، 28 » و ... را نخوانند؟!
حال، این انسانی که بشری مثل ما میباشد، چگونه رحمت برای عالمیان، بشیر و نذیر برای همگان، مخاطب وحی، خاتم الأنبیاء صلوات الله علیه و آله شده است؟!
ولایت:
"ولایت" یعنی همین. یعنی خداوندی که "ولایت" از آنِ اوست و فرمود « إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً »، این "ولایت" را در جانشین (نه جایگزین) خود، تسری میدهد و سپس به بندگانش میفرماید:
« إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ * وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ » (المائدة، 55 و 56)
ترجمه: ولىّ شما، تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آوردهاند: همان كسانى كه نماز برپا مىدارند و در حال ركوع زكات مىدهند * و کسانی که ولایت خدا و پیامبر او و افراد باایمان را بپذیرند، پیروزند؛ (زیرا) حزب و جمعیّت خدا پیروز است.
مراتب تجلی:
هر چه در عالَم هستی پدید آید، "تجلی" یا همان «اسم، آیه و نشانه»ی خالق متعال میباشد. اسمها و نشانههایی چون: علیم، حکیم، رحمن، رحیم، قادر، جمیل، جواد، کریم، غفار، ستار و ... در همگان تجلی دارد، منتهی "مراتب وجودی" آنها متفاوت است؛ چنان که نه تنها یک گیاه با حیوان - یک حیوان با انسان – یک کودک با جوان یا میانسال و ... متفاوت است، بلکه در میان انسانها (نوع بشر) نیز عاقل و جاهل – دانا و نادان – ضعیف و قوی – مؤمن و کافر – متقی و فاسد – عادل و ظالم و ...، در یک سطح و مرتبهی وجودی قرار ندارد و مساوی نمیباشند. چنان که فرمود: مردم را بگو (متذکر شو) که « هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ – آیا کسانی که میدانند، با کسانی که نمیدانند، مساوی هستند؟! / الزّمر، 9 »
بنابراین، حتی رسولان الهی علیهم السلام، [که همه از نوع بشر] هستند، از لحاظ مساوی نیستند و برخی نسبت به برخی دیگر، فضیلتهایی دارند « تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ ... – اینان رسولانند، برخى از آنان را بر برخى ديگر برترى بخشيديم / البقره، 253».
سمیع و بصیر:
بنابراین، اسمای الهی، در هر کس بیشتر تجلی نماید، او در مقام والاتری مظهر اسما و نشانههای الهی میباشد و البته "سمیع و بصیر" نیز از اسمای الهی است که در بندگانش تجلی مییابد.
فرشتگان، "سمیع و بصیر" هستند، چنان که برخی از آنان "مدبرات الامر" هستند – برخی دیگر اعمال ما را مینویسند – برخی دیگر دعای ما را به عرش الهی میبرند – برخی دیگر وحی را نازل میکنند و ... .
انسانها، "سمیع و بصیر" هستند؛ تا جایی که نه تنها صداهای مادی را میشنوند، بلکه مخاطب وحی قرار گرفته و به پروردگار خود « سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا » میگویند – هم چنین نه تنها در امور خود و جامعهی خود بصیر هستند، بلکه پشت پرده را تا قیامت میبینند، تا جایی که پرودگارشان آنها را « أُولِي الْأَلْبَابِ » و « أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ » توصیف مینماید.
بدیهی است که "انسان کامل"، همانگونه که "خلیفة الله و ولیّ الله" شده است، به حول و قوهی او، عین الله، سمع الله، ید الله ... و رحمة الله نیز میشود.
حیوانات، نیز "سمیع و بصیر" هستند؛ منتهی در حد حیات مادی و حیوانی و ظرف وجودی خودشان. لذا آن بشری که گوش دارد، اما "سمع" ندارد – چشم دارد، اما "بصیرت" ندارد و ... را مانند حیوان و غافل توصیف نمود.« كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ / الأعراف، 179».
امام زمان عجّ الله تعالی فرجه الشریف:
قطب عالم هستی، امام زمان، حضرت مهدی سلام الله علیه، چون دیگر امامان، "ولیّ الله" میباشند، بنابراین، مظهر اتمّ اسمای الهی هستند. یعنی اگر علم، حکمت، قدرت و سایر اسمای حسنای الهی، در تمامی موجودات عالم، به تناسب ظریفیت وجودی و رتبهی مقامی آنها تجلی دارد، ایشان حدّ اعلای این تجلی میباشند.
حال آیا آدمی "کم" را برای خود و سایر موجودات میپذیرید، اما در "زیاد" برای دیگران، تردید مینماید؟
قیاس متکبرانه:
از مشکلات اساسی نوع بشر، "قیاس متکبرانه" با "خود" است. اگر خودش به علمی دست یافت، میگوید: "برای دیگران نیز ممکن است"؛ اما اگر خودش دست نیافت، میگوید" «مگر ممکن است که دیگری به آن دست یابد»؟!
بشر، با همین مغز خود که فقط 10 درصدش را فعال نموده، اشراف علمی گستردهای به دست آورده و با اطلاعات خود از همین عالم ماده، دستگاهی ساخته که ستارگان دور دست، با فاصله بیش از یک میلیارد سال نوری را میبیند – ماهواره و گوشی ساخته که اندازهی یک کف دست است، اما میتواند افراد بسیاری را در آن سوی دنیا ببیند، صدایشان را بشنود و با آنها مکالمه نماید – ابر رایانهای ساخته که میتواند در دقیقه، میلیاردها اطلاعات را به صورت مستقل دریافت و حتی محاسبه نماید ...؛ اما میگوید: مگر ممکن است مغز کسی 30 درصد، 50 درصد و یا حتی 100 درصد فعال باشد؟ مگر ممکن است کسی بیش از "من" بداند و بتواند؟!
از اینرو، با توجه به عدم شناخت از یک سو و بغضی که نسبت به پروردگارش و پیامبران و اولیای او از سویی دیگر دارد؛ همین مقدار که خودش میداند و میتواند را برای اهل عصمت سلام الله علیهم نمیپذیرد! چه رسد به ولایت تامّه.
●- پس اگر یک انسان کامل، که به لحاظ نوع خلقتش، بشری مثل ما است، میتواند رحمة للعالمین باشد، جانشین او نیز [باذن الله] میتواند چنین باشد.
مگر در سورهی قدر نفرمود که روح و ملائکه نازل میشوند و از سوی خداوند متعال، تمامی مقدرات عالم را میآورند؟ خب، برای چه کسی میآورند؟ برای خلیفة الله، حجت الله، ولیّ الله و امام هر عصر.
مرتبط:
مجموعه پرسشها و پاسخهای مندرج در این پایگاه، درباره امام زمان علیه السلام
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش: به پیامبرش (ص) فرمود: بگو من بشری مثل شما هستم؛ پس چگونه ممکن است که امام زمان (ع)، 8 میلیارد انسان را ببیند و صدایشان را بشنود؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9185.html
کلمات کلیدی:
گوناگون امام مهدی شعبان