پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):

 متن و ترجمه‌ی بخشی از بیان حضرت امام باقر علیه السلام که در پرسش به آن استناد نمودید، به شرح زیر می‌باشد:

« إِذَا قَامَ قَائِمُ أَهْلِ الْبَیْتِ قَسَّمَ بِالسَّوِیَّةِ وَ عَدَلَ فِی الرَّعِیَّةِ، فَمَنْ أَطَاعَهُ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ، وَ مَنْ عَصَاهُ فَقَدْ عَصَى اللَّهَ، ... وَ یَحْکُمُ بَیْنَ أَهْلِ التَّوْرَاةِ بِالتَّوْرَاةِ وَ أَهْلِ الْإِنْجِیلِ بِالْإِنْجِیلِ، وَ بَیْنَ أَهْلِ الزَّبُورِ بِالزَّبُورِ، وَ بَیْنِ أَهْلِ الْقُرْآنِ بِالْقُرْآنِ ... . (بحار الأنوار : 52 / 350)

ترجمه: هنگامی که قائم اهل بیت قیام نماید، [بیت المال] را مساوی تقسیم می‌کند و با عدالت در میان مردم [رفتار] می‌نماید؛ و بین اهل تورات با تورات، و اهل انجیل با انجیل، و اهل زبور با زبور و اهل قرآن، با قرآن حُکم می‌نماید.

●- بسیار مهم است که مقوله‌ی ظهور و قیام حضرت امام مهدی علیه السلام را امری ساده که در یک کلمه‌ای چون "ظهور یا قیام" خلاصه می‌شود، تلقی ننماییم، چنان که نباید از امر مهم و تعیین کننده‌ی "انتظار"، تلقی دست روی دست گذاشتن بنماییم.

ظهور امر مهمی است، قرار است که اولاً تمامی نظام‌های استکباری سلطه فرو ریزد، ثانیاً حکومت عدل الهی در جهان استقرار یابد و ثالثاً برای کمال عقلی، فهم قلبی و رشد علمی مردم و بالتبع تقویت هدایت و ایمان مردمان سرتاسر جهان، هیچ مانع آشکار و پنهان بیرونی باقی نماند.

بنابراین، سه مرحله‌ی طولانی، تحت سه عنوان را باید در نظر گرفت: ظهور و قیام – اسقاط نظام‌های منحرفِ سلطه و استقرار حکومت عدل الهی – و رشد مردمان (انسان و جامعه)؛ و بدیهی است که هر کدام از این سه مرحله، با علم و حکمت تدبیر شده و محقق می‌گردد و هیچ امری به صورت تصادفی و جادویی، واقع نمی‌گردد.

الف – حضرت امام مهدی علیه السلام، تنها امام مسلمانان و آن نیز شیعیان نمی‌باشند، بلکه بقیة الله، حجت الله، ولیّ الله و امام زمان هستند، برای تمامی انسان‌ها. پس برای نجات و هدایت و رشد همگان می‌کوشند، نه فقط شیعیان و مسلمانان!

ب – امام زمان علیه السلام، مأمور به تحقق بخشیدن اسلام عزیز در جهان می‌باشند، اما نه تنها در اسلام نفرموده که نباید به تورات و انجیل (به ویژه در میان اهلش) استدلال و استناد گردد، بلکه ضمن این به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله می‌فرماید که به اهل کتاب بگو: «بیایید تا در باور مشترک‌مان (توحید)، اتحاد نماییم»، در سرتاسر قرآن کریم نیز می‌فرماید: این کتاب تصدیق کننده‌ی همان کتابی است که شما دارید.

بنابراین، تعامل ابتدایی ایشان با اهل کتاب، بر اساس کتاب خودشان می‌باشد، البته نه این کتب تحریف شده، بلکه تورات و انجیلی که از سوی خداوند متعال نازل گردیده است. مگر پیامبر اکرم، سایر اهل بیت و به ویژه امام رضا علیه السلام، چنین ننمودند و با ادیان، مذاهب و فرق گوناگون، با استناد به کتب خودشان، مباحثه ننمودند؟!

ج – قضاوت و صدور حکم نیز که فقط در دعاوی مالی و حقوقی نمی‌باشد، [البته که وقتی حکومتی برقرار شد، همگان باید تابع قوانین آن حکومت باشد و بر دعاوی بر اساس آن خواهد بود]؛ بلکه مسیحی می‌گوید: «چون هنوز اسلام را نشناخته و نپذیرفته‌ام، طبق کتاب خودم، قائل به تثلیث هستم» و یهودی می‌گوید: «چون اسلام را نشناخته و نپذیرفته‌ام، طبق کتاب خودم، قائل به جسم داشتن خدا، بسته بودن دست خدا، فرزند داشتن خدا، یهودیان فرزندان خدا هستند و ... می‌باشم»! هر دو مدعی می‌شوند که اگر شما حجت خدا روی زمین هستید، طبق قرآن خودتان نیز نباید سایر انبیا و کتب الهی را انکار نمایید! آن وقت ایشان بر اساس انجیل و تورات، قضاوت و داوری می‌نمایند که در کجای آن کتب تثلیث آمده و پیامبر شما کی ادعای پدری یا فرزندی خدا را نموده، کی فرموده که دست خدا بسته است، کی فرموده که یهودیان فرزندان خدا هستند و ... .

اگر بگویند: در میان ما، شراب و زنا و قمار و ...، اشکال ندارد، کتاب‌شان را می‌آورد و می‌پرسد: «در کجای کتاب شما چنین آمده است»؟!  

د – چرا حضرات عیسی، خضر و الیاس علیهم السلام، همراه با برخی از اصحاب خود، رجعت داده می‌شوند و در کنار ایشان قرار  می‌گیرند؟! وقتی حضرت عیسی علیه السلام خودشان تشریف دارند، دیگر تحریف انجیل و تورات (که کتاب شریعت مسیحیان نیز می‌باشد)، چه امکانی دارد؟!

و – "چرا دین خاتم را نپذیرفتید و نمی‌پذیرید"، خودش یکی از مباحثی است که برای اهل کتاب، در سطح جهانی مطرح خواهد شد؛ بدیهی است که آنان با قضاوت بر اساس آیات قرآن کریم، مجاب نخواهند گردید و بر کتاب خود استناد می‌کنند؛ بنابراین کتاب خودشان آورده می‌شود و پرسیده می‌شود که «مگر نفرمود، منتظر پیامبر آخرالزمان باشید؟ مگر نفرمود که نام او او احمد است و ...؟!

اگر بگویند: این کتب اصلی در اختیار ما نبوده است، سؤال می‌شود که اولاً چرا کتمان و پنهان کردید؟ و ثانیاً شما که می‌دانستید (و با عقل نیز می‌فهمیدید) که آن چه امروز به نام تورات و انجیل (یا اناجیل) در دست دارید، تحریف شده است؛ پس چگونه یک کتاب تحریف شده را به خدا نسبت داده و پیروی کرده و می‌نمایید؟!

ز – تعصبات کلیسایی، از گالیله کشی گرفته تا مسلمان کشی در جنگ‌های صلیبی، تا حمله امریکا و اروپای مسیحی به تمام جهان اسلام، تا صهیونیسم گرایی به نام یهودیت، مجاز دانستن نسل کشی و بچه‌کشی مسلمانان و غصب سرزمین‌هایشان، جایز دانستن چپاول و بلوکه کردن اموال، تحمیل جنگ، ترور و تحریم اقتصادی و انواع و اقسام ظلم‌ها و فسادها، اموری نیستند که در قرون وسطی شکل گرفته باشند و در قرن 21 به اوج رسیده باشند؛ بلکه در زمان رسول اعظم، حضرت خاتم الانبیاء، صلوات الله علیه و آله نیز اکثر جنگ‌ها به تحریک و یاری یهود و مسیحی بود. پس از رحلت نیز اکثر فتنه‌ها، ترورها و تحریف‌ها، به دست همین دو جناح بود. امروز نیز همین طور است.

اگر بودایی‌ها در میانمار مسلمانان را قتل عام کردند و کودکان را به سیخ کشیدند و روی آتش کباب کردند، به تحریک و جواز امریکا بود – اگر یهود صهیونیست، با شعار از نیل تا فرات، سرزمین فلسطین را اشغال کرده و خود را مالک تمامی سرزمین‌های مسلمانان می‌داند، به تحریک انگلیس بوده و اکنون نیز تحت حمایت امریکا و انگلیس که ادعای مسیحیت دارند، می‌باشد.

در هنگام ظهور [که شاید همین فردا باشد، یا هر زمان دیگری]، مسیحیت همین است و یهودیت همین. تمامی این ظلم‌ها با حمایت مردمی صورت می‌پذیرد و به نام دین توجیه می‌گردد. بنابراین بر اساس انجیل و تورات بین آنها قضاوت می‌شود که پیامبر و کتاب شما، کجا این جنایات را تجویز نموده بودند؟!

●- از مسلمانان به حکم قرآن کریم و سنت نبوی، می‌پرسند که مگر ادعای «لا إله الاّ الله» نداشتید، پس چرا همیشه صاحبان و مظاهر کفر را بندگی می‌کردید و چشم به لطف و کرم آنها داشتید؟ مگر ادعای «محمد رسول الله، صلوات الله علیه و آله» نمی‌نمودید، پس چرا فرستادگان غرب و شرق را تبعیت می‌نمودید؟ مگر ادعای وحیانیت قرآن کریم را نداشتید، پس چرا اندیشه، فرهنگ و سبک زندگی شما، در تمامی شئون فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، منطبق با مکاتب مادی و ایسم‌ها و دیکته‌های کفار بود؟ مگر ادعای مسلمانی نمی‌کردید؟!

از شیعه می‌پرسند: مگر «اشهد انّ علیّاً ولیّ الله» نمی‌گفتی؟ مگر مکرر ادعا نمی‌کردی که پیرو اهل بیت علیهم السلام هستی؟ پس چرا همیشه "امام، پیشوا، رهبر و الگوی تو"، همانها بودند که نظام سلطه به شما دیکته نموده و دستور داده بود؟

ای شیعه، تو مگر علی علی، فاطمه فاطمه، حسن حسن، حسین حسین و ... علیهم السلام نمی‌گفتی؟ مگر به ترور و شهادت آنها در راه احیای اسلام و قرآن اذعان نداشتی، پس چرا ولایت‌پذیر نشدی و حتی به بازی مشغول شدی و علیه ولایت، حرف زدی و گام برداشتی و اقدام نمودی؟!

ای شیعه، مگر مدعی نبودی که "منتظر" هستی؟ پس چرا گامی برای زمینه سازی در تعجیل ظهور امام و اسلام برنداشتی؟! آیا قرآن کریم به تو چنین آموخته و حکم داده بود؟!

در احادیث تصریح شده که حتی هنگام ظهور و مقابله با دشمنانی که طبق معمول، منطق انسانی ندارند و به سلاح و جنگ برای کشتار متوسل می‌شوند، عده‌ای از علما و فقهای اسلام، به ایشان معترض می‌گردند که «آیا دلیل و حجتی از قرآن کریم برای این مقابله شدید [که خون‌ریزی در پی دارد، دارید» و ایشان اقامه حجت و دلیل از قرآن مجید می‌نمایند.

●- هنوز که ظهوری نشده و قیامی صورت نپذیرفته است و فقط همه فهمیده‌اند که اولاً حتماً رخ خواهد داد و ثانیاً چه بسا نزدیک باشد، دشمنان به شدت ترسیده‌اند و توسط رسانه‌ها، تریبون‌ها و فضای مجازی، در اذهان عمومی این شبهه معترضانه را فرافکنی می‌کنند که «مگر امام زمان، حجت خدا و امام الرحمة نمی‌باشند، پس این روایات دال بر جنگ و خونریزی گسترده، یعنی چه؟ این چه امام و چه رحمتی است»؟!

گویی معنای رحمت این است که هر گاه به این طرف صورت شما سیلی زدند، طرف دیگر را بیاورید تا یکی دیگر هم بزنند؛ اگر تو سرتان زدند، لبخند زنان دست‌شان را ببوسید؛ اگر مال‌تان را خواستند، نوامیس مادی و معنوی خود را پیش کش کنید؛ اگر سرزمین‌تان را خواستند، جانتان را نیز تقدیم‌شان کنید و به استحمار، استعمار و استثمار درآیید، تا تجلی و مصداق رحمت باشید! آیا قرآن و اسلام چنین اجازه‌ای به انسان می‌دهد؟! عقل سلیم چه حکمی را می‌دهد و تصدیق می‌نماید؟!

نمی‌پرسند: «چرا وقتی حجت خدا ظهور می‌کند، طواغیت و فراعنه‌ی زمان و نظام‌های استکباری جهان، علیه ایشان می‌شورند و جنگ و خونریزی گسترده‌ای به راه می‌اندازند؟! بلکه می‌پرسند: «چرا ایشان مقابل می‌کنند»؟! چنان که نمی‌پرسند: چرا کفار و منافقین، با حمایت یهودی و نصاری، به غیر از تحریم‌ها و فتنه‌ها و ترورها، طی ده سال، شصت جنگ بر پیامبر اسلام و مسلمانان تحمیل کردند، بلکه می‌پرسند: «چرا ایشان اینقدر جنگیده است؛ پس اسلام را با شمشیر پیش برده است»؟!

●- در حال حال نگرانند و این نگرانی نیز برای این است که به خوبی و بیشتر از بسیاری از ما مسلمانان می‌دانند که این واقعه اتفاق خواهد افتاد، و این‌بار قرار نیست امیرالمؤمنین علیه السلام در محراب ضربت خورده و به شهادت رسند، و یا جگر امام حسن علیه السلام تکه تکه شود، و یا حسین بن علی و امام زمان علیهما السلام، به مسلخ کشیده شوند؛ بلکه انقلابی است که همه چیز را زیر و رو می‌کند.

در آن هنگام، بر اساس همین دعوت‌ها، قضاوت‌ها، استدلال‌ها و استنادها، حجت بر همگان تمام می‌شود و مردمان ضعیف شده، از هر دین و مذهب و آئینی به ایشان می‌پیوندند و فقط کفار، فاسقان، مجرمان و فاسدان هستند که رویارویی می‌کنند، اما این‌بار به هلاکت می‌رسند؛ چرا که دیگر پایان مهلت‌ها و فرصت‌هاست و این اراده‌ی خداوند متعال می‌باشد که از پیش خبر و وعده‌اش را داده است:

« وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ »

ترجمه: ما می‌خواهیم (اراده کرده‌ایم که) بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم!

« وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ » (القصص، 5 و 6)

ترجمه: و حکومت‌شان را در زمین پابرجا سازیم؛ و به فرعون و هامان و لشکریانشان، آنچه را از آنها بیم داشتند [ریشه کنی کفر، شرک و سقوط نظام‌های سلطه را] نشان دهیم!

بنابراین، حجت خدا، حجت را بر مسلمان، مسیحی، یهودی، زرتشتی، بودایی، هندو، پیروان ایسم‌ها و همگان تمام می‌کنند و سپس همگان را به "اسلام عزیز" دعوت می‌نمایند، و البته با کفار و فاسقان ظالم و زورگو که عادت به چاپیدن مردم دارند، مقابله می‌نمایند.

●- بنابراین، ایشان همگان را با حجت بالغه، دعوت می‌نمایند.

مشارکت و هم‌افزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)

پرسش:

امام باقر (ع) فرمودند که امام زمان میان اهل کتاب، با کتاب خودشان قضاوت می‌کنند؛ مگر مأمور به اجرای احکام قرآن و اسلام نمی‌باشند؟

پاسخ:

http://www.x-shobhe.com/shobhe/9374.html 

 

  

 

کلمات کلیدی:  قرآن   امام مهدی