پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): ابتدا به متن و ترجمهی آیاتی که در سؤال مطرح شده است، توجه نماییم:
*- « وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لَا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَنْ دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ * وَإِذَا حُشِرَ النَّاسُ كَانُوا لَهُمْ أَعْدَاءً وَكَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ كَافِرِينَ » (الأحقاف، 5 و 6)
ترجمه: و كيست گمراهتر از آن كس كه به جاى خدا كسى را مىخواند كه تا روز قيامت او را پاسخ نمىدهد، و آنها از دعايشان بىخبرند؟ * و هنگامی که مردم محشور میشوند، معبودهای آنها دشمنانشان خواهند بود؛ حتّی عبادت آنها را انکار میکنند!
*- « قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا * فَقَدْ كَذَّبُوكُمْ بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسْتَطِيعُونَ صَرْفًا وَلَا نَصْرًا وَمَنْ يَظْلِمْ مِنْكُمْ نُذِقْهُ عَذَابًا كَبِيرًا » (الفرقان، 18 و 19)
ترجمه: (در پاسخ) میگویند: «منزّهی تو! برای ما شایسته نبود که غیر از تو اولیایی برگزینیم، ولی آنان و پدرانشان را از نعمتها برخوردار نمودی تا اینکه (به جای شکر نعمت) یاد تو را فراموش کردند و تباه و هلاک شدند * (خداوند به آنان میگوید: ببینید) اینها (که شما آنان را ولیّ خود گرفته بودید)، شما را در آنچه میگویید تکذیب کردند! اکنون نمیتوانید عذاب الهی را برطرف بسازید، یا از کسی یاری بطلبید! و هر کس از شما ستم کند، عذاب شدیدی به او میچشانیم »
الف – اگر دقت شود، در آیه اول بحث از «عبادت به غیر خدا» مطرح است و در آیهی دوم، بحث از «ولایت غیر خدا» مطرح میباشد. پس یک بدفرجامی و مؤاخذه برای این است که چرا جز خداوند متعال را معبود گرفتید و عبادت (بندگی) کردید؟! و یک بدفرجامی و مؤاخذه برای این است که چرا جز خداوند سبحان را «ولیّ» خود دانستید و ولایتش را گردن نهادید؟! اگر چه ماهیت هر دو امر، شرک به خداوند واحد و اَحد میباشد.
ب – کلمه گاهی معنی میشود، گاهی چگونگی آن شرح میشود؛ به عنوان مثال: همین کلمه عبادت که فرمودید: در مفردات، به معنای اوج تواضع آمده است؛ اما اگر سؤال شود که حالا این اوج تواضع، چگونه است و یا نمود آن چیست؟ گفته میشود: "اوج وابستگی". یعنی وقتی انسان کسی یا چیزی را والاتر و معظمتر از همه دانست، آن را هدف غایی خود میگیرد - وقتی همه چیز را از او دانست، او را ربّ (صاحب اختیار و تربیت کنندهی امور) دانست، غایت رشد و کمال خود را نیز "قُرب" به او میداند [تا ایجا بُعد نظری و اعتقادی]، و سپس اعمال و رفتار خود را متناسب با آن هدف، برنامهریزی کرده و برای رسیدن به آن هدف غایی تلاش و عمل مینماید، او [یا آن] را معبود گرفته و عبادتش (بندگی)اش میکند.
ج – وقتی انسان از جرگهی "توحید – وحدتگرایی" خارج شد، وارد عرصهی "کثرت" میشود و در این عرصه، اهداف، إلهها و معبودها، متکثر میشوند، اگر چه همه کاذب و باطل هستند. از این رو، قابل شمارش نمیباشند که کسی بتواند فهرست کند. هر چیزی یا هر کسی، ممکن است "إله و معبود" کسی واقع شود. خواه بت مجسمهای باشد، یا گوساله، یا فرعون، یا حتی هواهای نفسانی و شهوات و ...؛ چنان که در قرآن کریم، هم به عبادت بتها اشاره نموده است، هم به عبادت فرعونها، هم به عبادت هوای نفس:
« أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ » (الجاثیه، 23)
ترجمه: پس آيا ديدى كسى را كه هوس خويش را معبود خود قرار داده و خدا او را دانسته گمراه گردانيده و بر گوش او و دلش مُهر زده و بر ديدهاش پرده نهاده است؟ آيا پس از خدا چه كسى او را هدايت خواهد كرد؟ آيا پند نمىگيريد؟
د – "ولایت" نیز همین طور است؛ ولایت حقیقی از آن خداست، ولی هر کسی میتواند ولایت کاذبی را بپذیرد؛ از ولایت ابلیس لعین گرفته تا سایر شیاطین از نوع جنّ یا انس (مثل طاغوتهای زمان و گمراهان و گمراه کنندهگان)، تا ولایت هوای نفس خودش. چنان که در قرآن کریم، به تمامی این ولایتها نیز تصریح شده است.
*- دقت شود که خداوند متعال، خالق، مالک، إله و معبود حقیقی همگان است، اما در خصوص امر "ولایت" فرمود که فقط ولیّ مؤمنان میباشد « اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا »، چرا که "ولایت"، همان سرپرستی و دوستی تنگاتنگ است و اثر "ولایت خدا" این است که انسان را ظلمت به نور خارج میکند « يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ » و این توفیق و هدایت، فقط شامل حال ایمان آوردندگان به او میگردد؛ و اثر "ولایت"های کاذب [که کثرت دارند = وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ] نیز این است که انسان را از نور به ظلمت میبرند « يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ »، و این انحطاط نیز شامل کسانی خواهد شد که خودشان ولایت غیر خدا را گردن نهادند.
نتیجه:
یک - پس در آیهی اول میفرماید: هر آن چه را که انسان آن را معبود فرض نموده و به غیر از خدا، آنها را بندگی (عبادت) نموده میآورند، تا معلوم شود که آنها هیچکدام معبود حقیقی نبودند و چون در آنجا عابد (عبادت کننده) و معبود (آن چه مورد عبادت واقع شده)، هر دو در محضر حق و معبود حقیقی قرار گرفتهاند، نسبت به هم دشمن میشوند و البته مشرکین، عبادت آنها را انکار میکنند، تا شاید این انکار به حالشان سودمند واقع شود (که دیگر نمیشود).
*- عدهای از خورشید، ماه و ستاره، و یا بت سنگی و چوبی، و یا مجسمه گوساله یا خود گوساله گذشتند و حتی گفتند: ما ملائک الهی یا انبیاء و اولیای الهی را خدا (معبود) دانسته و آنها را عبادت میکردیم؛ در اینجا حتی ملائک و انبیا و اولیای الهی را میآورند و میپرسند: آیا شما اینها را به عبادت خود دعوت کرده بودید؟! و آنها انکار و تکذیب میکنند و میگویند تو خود بهتر از همه میدانی که ما هرگز چنین دعوتی نکردیم.
*- عدهای نیز بندگان ثروت، قدرت، شهوت (هوای نفس) شدند و یا حتی بندگی "علم" را کردند [همانهایی که به آنها علمزده اطلاق میشود]؛ و در آنجا میفهمند که اینها هیچ کدام غایت و ربّ نبودند، پس عبادت آنها را منکر میشوند.
دو – در باب ولایت نیز همینطور است، در آنجا ابتدا به کسانی که "ولایت"شان از سوی برخی بندگان پذیرفته شده، خواهند گفت: آیا شما این مردم را به "ولایتی جدا از ولایت خدا" دعوت کردید؟! آنها که از جانب حق تعالی به ولایت گمارده شده بودند، اذعان میکنند که هرگز آنها را به خود و یا غیر از تو دعوت نکردیم؛ و آنان که به دروغ ادعای ولایت در مقابل ولایت الهی داشتند (ابلیس، شیاطین، فراعنه، طواغیت، قدرتها و ...)، میگویند: دعوت حق به اینها رسید، اما خودشان دلشان میخواست که آن را نپذیرند و تابع ما گردند.
پس، به کسانی که جز ولایت حقهی الهی را گردن نهاده بودند، گفته میشود: در دنیا اینها را میخواندید، اینجا هم اینها بخوانید تا به شما کمک کنند و از عذاب الهی نجاتتان دهند؛ و چون نمیتوانند، عذاب بر شما حتمی میگردد.
سه – پس هر آن چه را انسان به جز خدا، معبود و إله خود گیرد، او را عبادت و بندگی میکند و هر چه یا هر کس را به جز در راستای ولایت الهی، ولیّ خود بگیرد، ولیّ او میشود، اگر چه ابلیس لعین باشد. منتهی چون اینها در حقیقت امر هیچ ولایتی ندارند، انسان را در دنیا از نور به ظلمت میبرند و در آخرت نیز دشمن همین تابعین خود میگردند و تابعین نیز دشمن آنان میگردند.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
*- با توجه به معنی عبادت (در مفردات) و آیات «احقاف، 5 و فرقان 19»، نمیتوان معبودهای دروغین را بتها یا آدمها فرض نمود، پس کیانند؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7803.html
کلمات کلیدی:
قرآن سوره فرقان سوره احقاف عبادت