أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ

 «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ * بَلِ اللَّهُ مَوْلَاكُمْ وَهُوَ خَيْرُ النَّاصِرِينَ‌» (آل عمران، 149 و 150)

- ای كسانی كه ايمان آورده‌ايد! اگر از كسانی كه كافر شده‏‌اند اطاعت كنيد، شما را به عقب (ارتجاع جاهلی) باز می‏گردانند و سرانجام زيانكار خواهيد شد * بلكه ولى [سرپرست] شما، خداست؛ و او بهترين ياوران است.

***

این معنا، که یک قاعدۀ می‌باشد، در آیات دیگری نیز بیان شده است، مانند:

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ» (آل عمران، 100)

- ای كسانی كه ايمان آورده‏‌ايد! اگر از گروهی از اهل كتاب (که در حقیقت مشرکند) اطاعت كنيد شما را پس از ايمان به كفر باز می‏گردانند.

در این آیه فرمود: «فَرِيقًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ»، یعنی برخی از گروه‌های اهل کتاب، چرا که برخی از آنان موحد و مؤمن و برخی دیگر مشرک می‌باشند و فقط نام یک دین الهی را روی خود گذاشته‌اند!

مسلمانان نیز «اهل کتاب» می‌باشند؛ پس این آیه، شامل برخی از فرقه‌ها، مذاهب و گروه‌های مسلمان نیز می‌شود، که اسم مسلمان را روی خود گذاشته‌اند، اما به لحاظ نظری و عملی، مشرک می‌باشند و بیشتر آنان از گذشته تا کنون، مطیع نظامات اسکتباری و کفر سلطه بوده و هستند!

یک اصل و قانون کلّی

در این آیات، بحث از آخر کار و بهشت و جهنم نیست، بلکه سخن از نتیجۀ قطعی یک رویکرد در همین دنیا می‌باشد: «اگر از کفار و مشرکان اطاعت و تبعیت کنید، شما را به عقب بازمی گردانند و سبب ارتجاع شما می‌گردند.»

برخی در ضد تبلیغ علیه اسلام عزیز، می‌گویند: «این دینِ 14 قرن پیش است» و هیچ توجه ندارند که سابقۀ کفر، شرک، عصیان، جهالت و تکبر خودشان به مراتب بیشتر است و اگر ریشه‌یابی کنند، به حالات، مواضع و عملکرد ابلیس لعین در دشمنی با خداوند سبحان و انسان می‌رسد!

*- به تحقیق، کفار و مشرکین، نه هیچ نظریه و سخن جدیدی دارند و نه هیچ دعوت جدیدی، نه هیچ روش و ترفند جدیدی؛ لذا آن چه امروز مدعی می‌شوند، می‌گویند، دعوت و تبلیغ می‌کنند و یا عمل می‌نمایند، دقیقاً همان مواضع و روش‌هایی است که کفار و مشرکان در هزار، دو هزار، سه هزار سال پیش و بیشتر داشتند! حتی اگر به اصل و ریشۀ جهان‌بینی و اعتقادات مکاتب (ایسم‌های) معاصر توجه شود، معلوم می‌شود که همان گرایشات و باورهای کفار و مشرکان در قرون بسیار گذشته را دارند، چنان که بسیاری از شبهاتی که مطرح می‌کنند و یا روش‌هایی که برای مقابله با دین خدا و مؤمنان اتخاذ می‌کنند؛ دقیقاً همانهاست!

●- بنابراین، قاعدۀ کلّی و استثناء ناپذیر این است که اطاعت، تبعیت و تقلید از کفار، سبب عقبگرد (ارتجاع جاهلی) می‌گردد!

*- در ارتجاع جاهلی، «پیروی از گذشتگان (پدران و نیاکان)»، جایگزین پیروی از پیامبر خدا می‌گردد؛ اگر چه پدران، نادان و بی‌خرد (جاهل) بوده باشند! می‌گفتند و می‌گویند: «ما به دین پدران خود هستیم که هرگز به ما چنین نگفته‌اند!» چنان که امروزه نیز بسیاری می‌گویند: «ما باید به دین پدران خود در عصر هخامنشیان و ... باشیم»!

«‌وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ‌» (البقره، 170)

- و چون به آنها (به مشركين و كفار) گفته شود: از آنچه خدا فرو فرستاده پيروى كنيد، گويند: (نه،) بلكه از آنچه پدرانمان را بر آن يافتيم پيروى مى‌كنيم! آيا (پيروى مى‌كنند) هر چند پدرانشان چيزى را تعقّل نمى‌كردند و (به راهى) هدايت نمى‌يافتند؟!

*- در ارتجاع جاهلی، «قومیّت‌گرایی»، جایگزین «دین‌گرایی» می‌گردد. به عنوان مثالی آشکار، در سقیفه چه اتفاقی افتاد؟! سران چند قبیله، همین که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله در بستر احتضار دیدند، زیر سایبانی جمع شدند، بیعت خود را در غدیر خم شکستند و خلافت را غصب نمودند و این به سر مسلمانان آمد که شاهدیم!

*- در ارتجاع جاهلی، «نژاد پرستی» که سابقۀ بسیاری دیرینه‌ای دارد، جایگزین «خداپرستی» می‌شود! تمامی ارزش‌هایی چون: اخلاق، انسانیت و انسان‌دوستی، عدالت، حقوق بشر و ...، همه ملغی می‌گردند و «برتری نژادی» که البته تخیلی می‌باشد؛ اصل ثابت و ریشه قرار می‌گیرد!

سابقۀ «برتری نژادی» نیز به ابلیس لعین می‌رسد که گفت: «أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ - من [از آدم] برتر و بهترم، چون من را از آتش خلق نمودی و او را از خاک!» (ص، 76) - و حال آن که هیچ دلیلی وجود نداشت و ندارد که آتش از خاک، بهتر و برتر باشد؛ بلکه هوای نفس بر او غلبه کرد!

این همان درد بزرگی است که هنوز مداوا نشده، چنان که یکی از بزرگترین معضلات امریکا و سپس اروپا که سبب جنایات بسیاری شده و می‌شود، همین «نژاد پرستی» می‌باشد که می‌گویند: «نژاد سفید اروپایی» برترین انسان‌ها هستند و همه چیز باید مال آنان و برای آنان باشد!

*- در ارتجاع جاهلی، «منیّت - اصالت فرد»؛ جایگزین عبور از خودبینی، خودپسندی، خودخواهی (تکبر) و نگاه به دیگران و جامعه می‌گردد. انسانیت چنان کشته می‌شود که حتی خیرخواهی برای دیگران، مشروط و منوط به منافع شخصی می‌گردد!

 مکتب «اومانیسم» که امروزه مورد قبول، باور و پیروی نظامات سلطه و بسیاری از مردم جهان می‌باشد، همین است که می‌گوید: «آن چه ارزش دارد، خود فرد است و کمال هر فردی در رسیدن به لذات و منافع شخصی خودش می‌باشد!»

*- در ارتجاع جاهلی، «هوای نفس، شهوات و به ویژه شهوت جنسی»، جایگزین «عقل، قلب، اخلاق و حقوق فردی و اجتماعی» می‌گردد و «نَفس امّاره - امر کننده»، حاکمیت بر مملکت وجود شخص و جامعه را در اختیار خود می‌گیرد. در این عقبگرد (ارتجاع جاهلی)، عقل تعطیل است و بالتبع وحی، هیچ اعتباری ندارد، بلکه هر چه «نفس» فرمان دهد، همان است و آدمی با این عظمت، هوای نفس خود و دیگران را بندگی می‌کند‌!

به جوامع به اصطلاح متمدن امروزی بنگرید، آیا به جز هدف قرار دادن ارضای شهوات (شهوت قدرت، ثروت، شهرت و به ویژه شهوت جنسی)، چیز دیگری می‌بینید؟! به فرض که تحت عنوان «آزادی جنسی»، زنا را متعارف کرده باشند، اما چه لزومی دارد که دولت‌های بزرگی چون امریکا، انگلیس، فرانسه و ...، همجنس بازی و یا حتی جماع با حیوانات را به تصویب قانونی برسانند و یا جماع با محارم را تبلیغ کنند؟! چرا در غربی که آزادی جنسی دارند، تجاوز جنسی و آن هم تجاوز به اعضای خانواده و بدتر از آن، تجاوز به کودکان، به ویژه توسط اعضای خانواده یا خویشان نزدیک، بیشتر از همه جا، رخ می‌دهد؟! آیا این همان عقبگرد (ارتجاع جاهلی) نمی‌باشد؟! قوم لوط، بنیانگذار نهادینه کردن همجنس‌بازی بودند، و اقوام جاهلی در گذشته‌های دور، خود را مالک اولیۀ دختران خود می‌دانستند!

*- در ارتجاع جاهلی، «سلطۀ قدرت»، جایگزین «سلطۀ حق» می‌گردد؛ فراعنۀ زمان، ادعای اولوهیت و ربوبیّت (صاحب اختیاری و تربیت امور) می‌کنند و تنها تکیه‌گاه و توجیه آنان (قدرت) می‌باشد؛ حال یا قدرت اقتصادی، یا سیاسی، یا اقتصادی و یا خبری و رسانه‌ای و ...! آیا بزرگترین معضل مردمان امروز همین نیست؟! آیا این همان ادعای پوچ به اصطلاح ابرقدرت‌ها نمی‌باشد؟! جنگ‌ها، تحریم‌ها، ترورها، فتنه‌ها و نفوذها برای چیست؟!

●●- بنابراین، اطاعت از کفار و مشرکین، چه ملحد باشند و چه اهل کتاب، سبب عقبگرد (ارتجاع) می‌گردد؛ ارتجاعی سیاه و مُهلک؛ چنان که شاهدیم!

*- انسان‌ها و جامعه، یا به پیش می‌روند و یا به عقب برمی گردند و راه سومی وجود ندارد. آنان که به توحید و معاد، شناخت و ایمان دارند و از پیامبر خدا و امامانی که او فرستاده است و دین و کتاب خدا، اطاعت و تبعیت می‌کنند، به پیش می‌روند و به رشد و کمال می‌رسند؛ اما آنان که کفر و شرک می‌ورزند، حتماً از کفار اطاعت و تبعیت می‌کنند و به عقب برمی گردند!

پس، «اخلاق - مواضع نظری و عملی» مؤمن، چنین است که هرگز و در هیچ امر، موضوع، رویکرد و رفتاری، از کفار و مشرکین، اطاعت و تبعیت نمی‌کند، بلکه با اطاعت و تبعیت از رسول اکرم صلوات الله علیه و آله، مطیع امر خداوند سبحان می‌شود.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛

وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛

والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

 

 

کلمات کلیدی:  اخلاق   سوره آل عمران