بسم الله الرّحمن الرّحیم
اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم
«آزادی مطلق وجود ندارد»
مقدمه:
مهم است که آدمی بداند آیا از "آزادی محض" برخوردار میباشد؟ و اگر چنین نیست، در چه اموری آزادی دارد و محدودۀ آزادی او چیست؟
نه در به دنیا آمدن اختیار و آزادی داریم و نه در دور کردن مرگ از خود آزادی داریم و در انتقال به عوالم دیگر آزادی داریم! در حیات دنیوی نیز نه در تعیین جنسیّت خود آزادی داشتیم، نه در محل تولد، و نه به زمین و آسمان و آثار هر اتفاقی که میافتد آزادی داریم! نمیتوانیم گردش زمین، خورشید، ماه و ... در اختیار خود بگیریم، نمیتوانیم تعیین کنیم که چه زمانی باران ببارد، در کجا ببارد و چقدر ببارد! عناصر و سیستم داخلی بدن، از مغز گرفته، تا نخاع، قلب، سلسله اعصاب، گردش و نو شدن یا نشدن سلولها و ...، آزادی نداریم! پس چگونه میتوانیم ادعای آزادی نماییم و شعار "آزادی محض" سر دهیم؟!
درس 3 - آزادی مطلق (محض) وجود ندارد:
اصل آزادی و واژۀ آزادی، در هر زبان، فرهنگ و مکتبی، زیبا و دلنشین میباشد، و البته مستکبران، ظالمان و سلب کنندگان آزادی مردمان، بیشتر از دیگران واژۀ "آزادی" را مستمسک مطامع خود قرار دادهاند!
اما، حقیقت و واقعیت این است که "آزادی مطلق یا آزادی محض" نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد؛ لذا نه تنها به حکم عقل، بلکه در تمامی فرهنگها، ادیان، حقوق و ...، آزادیهای وضع شده توسط انسان نیز تعریف، حدود و ثغور دارد. همین قدر که میگویند: «آزادیهای شخصی تو تا آنجاست که به حقوق و آزادی دیگران تعدی نکنی و لطمه نزنی»، یعنی: «آزادی کامل، مطلق و محض، وجود ندارد و نمیتواند داشته باشد».
کسی میتواند "آزاد محض" باشد که خودش خالق، مالک و قادر (اندازهگذار) و البته "ربّ = صاحب اختیار و تربیت کنندۀ امور" باشد. بشری که حتی بر خودش مالکیت و قدرتی ندارد، چه رسد به عالَم هستی - نه میتواند گذشته و حتی یک لحظه پیش را برگرداند و تغییر دهد و نه میتواند یک لحظۀ آینده را تضمین کند - و خودش نیز در سلطۀ نظامات حاکم بر عالَم (علیت و ...) قرار گرفته است، کجا میتواند آزاد باشد؟!
آزادی، فقط در انتخاب است:
اگر دقت کنیم، چون ما چیزی را خلق نکردهایم و برایش ما اندازه نگذاشتهایم، و آثارشان نیز در اختیار ما نمیباشد، پس ما در هیچ امری اختیار و آزادی نداریم، مگر در امری که بتوانیم "انتخاب" کنیم؛ و انتخاب نیز آنگاه ممکن میشود که بین دو یا چند گزینه، بتوانیم یکی را برگزینیم.
کسی که یک دست لباس بیشتر ندارد، دیگر انتخابی ندارد که کدام را بپوشد – کسی که برای رفتن به شهری، فقط یک راه پیشرو دارد، دیگر انتخابی ندارد که از کدام راه برود؛ اما کسی که چند گزینه دارد، میتواند بین آنها یکی را انتخاب کند.
اما، دقت و توجه به این نکتۀ مهم لازم است که ما در نتایج انتخابهای خود نیز اختیاری نداریم و همه جبری میباشند. فرض کنید که کسی تشنه شده و میتواند بین آب گوارا، چای، نوشیدنی حلال و یا حرام، یکی را انتخاب کند؛ اما همین که یکی را انتخاب کرد و نوشید، دیگر هیچ اختیاری در تأثیرات آن در بدنش ندارد. کسی نمیتواند بگوید: «من ورزش و تفریح را انتخاب میکنم، تا ریاضیدان شوم» و یا بگوید: «من کفر، شرک، نفاق، ظلم و فساد را انتخاب میکنم تا در درجات انسانی رشد کنم و مقرب درگاه الهی شوم»!
انتخاب إله و معبود
●- "لا إله الاّ الله"، یعنی هیچ إلهی (قابل پرستشی) به جز الله جلّ جلاله وجود ندارد. "لا إله الاّ الله"، اثبات وجود خداوند سبحان نیست، بلکه نفی هر إله دیگری میباشد؛ اما در عین حال چون به آدمی عقل و وحی موهبت شده و کتاب هستی نیز پیش روی انسان گشوده شده، و آدمی از درون (هوای نفس) و برون (شیاطین)، دعوت به پرستش إلهها و معبودهای کاذب میشود، خداوند متعال به انسان امکان "انتخاب إله" داده است؛ پس او میتواند الله جلّ جلاله، یا بت، گوساله، طاغوت و یا حتی هوای نفس خودش را به عنوان إله خود برگزیند:
«أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا» (الفرقان، 43)
ترجمه: آيا ديدى كسى را كه هواى نفسش را إله خود برگزيده است؟! آيا تو مىتوانى وکلاتش را بر عهده گیری؟ (او را هدايت كنى (يا به دفاع از او برخيزى؟!)
و البته که این انتخابهای اختیاری، مساوی نیستند و هر کدام راه، مقصد و نتایج جبری دارد.
انتخابهای اختیاری و سرانجامهای جبری:
●- اما، مهم این است که فقط در انتخاب آزاد هستیم، و پس از آن که انتخاب نمودیم، نتایج و عواقبش در اختیار ما نیست، بلکه جبری میباشد. کسی که مخلوق یا متاع دنیا و یا هوای نفس خود و دیگران را إله بگیرد و به آنها وابسته شود و از آنها تبعیت و اطاعت کند، حتماً در دنیا گمراه و ذلیل میشود و در آخرت نیز معذب میگردد؛ و کسی که الله جلّ جلاله را إله خود برگزیند، در دنیا از حیات طیبه برخوردار میگردد و در آخرت نیز به فلاح و سعادت ابدی میرسد. اینها همه آثار و تبعات جبری برای یک انتخاب اختیاری میباشد.
«الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ * الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ» (الرّعد، 28 و 29)
- آنها كسانى هستند كه ايمان آورده اند، و دلهايشان به ياد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دلها آرامش مىيابد * آنها كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، پاكيزه ترين (زندگى) نصيبشان است؛ و بهترين سرانجامها.
«وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ» (المائدة، 86)
ترجمه: و كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند، همانها اهل دوزخند.
«وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ» (الحدید، 19)
- كسانى كه به خدا و رسولانش ايمان آوردند، آنها صدّيقين و شهدا نزد پروردگارشانند؛ براى آنان است پاداش (اعمال) شان و نور (ايمان) شان؛ و كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند، آنها دوزخيانند.
●●●- بنابراین، نه خود خویشتن را فریب دهیم و نه اجازه دهیم که دیگران (دشمنان) ما را فریب دهند! آزادی محض و مطلق وجود ندارد – آدمی فقط در برخی از انتخابهایش آزادی دارد – آثار، تبعات و نتایج انتخابهایش نیز جبری میباشد.
کلمات کلیدی:
اصول اعتقادات