عدل إلهی - درس 3 / آیا خداوند سبحان به مقتضای عدل عمل میکند، یا هر چه کند عدل است - اهداف سیاسی در انکار عدل الهی؟!
بسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
مقدمه :
مبحث «عدل الهی»، در پاسخ یک پرسش بسیار مهم مطرح میشود که «آیا خداوند متعال عادل است یا خیر»؟ به حسب ظاهر، این پرسش به دور از هر مقدار علم و معرفت نسبت به خداوند سبحان میباشد، چرا که نقطۀ مقابل عدل، «ظلم» است و در واقع پرسش این میشود که «آیا خدا عادل است یا ظالم؟!» و چون ظلم از جهل و ضعف میباشد، نتیجه این میشود که خداوند عادل است، او سبحان است و هیچگونه ضعف، کاستی و عیبی به او راه ندارد؛ لذا هم خودش عادل است و هم به بندگانش فرموده که عادل باشید و در هر امری عدل را رعایت نمایید، نه به کسی ظلم کنید و نه اجازه دهید که به شما ظلم کنند.
هدف از انکار عدل، سرگردانی و ناامیدی بندگان میباشد
اما، واقع این است که منکران عدل الهی، در مورد خداوند سبحان، نمیگویند: «خدا ظالم است»، بلکه میگویند: «چون او خداست، هر چه کند، عدل است؛ نه این که به مقتضای عدل عمل میکند» و اگر بپرسید: «آیا ممکن است که بندۀ مؤمن و صالح خود را به جهنم ببرد؟» میگویند: «اگر ببرد نیز عین عدل است، چون او چنین نموده است!»
*- بیتردید چنین پاسخی، فقط یک جدل بیمنطق میباشد که دلیل متقنی نیز برای آن وجود ندارد؛ مضافاً بر این که نه تنها راه را برای انسان روشن نمیکند، بلکه همیشه آدمی را در سرگردانی و نگرانی و البته با غلبۀ یأس از رحمت خدا نگه میدارد؛ چرا که با خود میگوید: «چه بسا هر چه به معرفت و ایمان خود بیفزایم و هر چقدر خالصانه بندگی و اطاعت نمایم، و هر چقدر او را دوست داشته باشم، باز هم مرا به جهنم ببرد و متقابلاً دشمن خودش را به بهشت ببرد!»
●- همانگونه که در جلسات پیشین مطرح شد، دو نظریۀ «اختیار محض و جبر محض» که به اشاعره و معتزله نسبت داده شده است، سابقۀ دیرینهای دارد و هر دو نظرات یهود میباشند که از تحریفات و القائات کفار نفوذی به یهود نشأت گرفتهاند و هدف اصلی از انکار عدل، بیحکمت و فایده نشان دادن دین، پیامبر و کتاب خدا و نیز سرگردان و ناامید نمودن بندگان میباشد!
از کجا معلوم؟
در گذشتهها، شایعه و شبههای در میان مسلمانان جهان و از جمله ایرانیان فرافکنی و القا شده بود، مبنی بر این که: «شما چه میدانید، حق قضاوت هم ندارید، چه بسا آن مؤمنِ مجاهد به جهنم برده شود و آن فاسقِ فاسد، به بهشت برده شود!»
این دروغ آشکار، نه فقط انکار عدل خداوند سبحان و نفی صریح آیات قرآن مجید و حکم عقل بوده و میباشد، بلکه سبب گمراهی مردمان - نشناختن و باور ننمودن الگوهای برتر و ایجاد شک و تردید دربارۀ سرنوشت اخروی اولیاء الله، مؤمنان و صالحان از یک سو و تلطیف نگاه به کفار، مشرکان، ظالمان، فاسقان و فاسدان از سوی دیگر میباشد.
در این توصیف، نمیگویند: «طبق آیات قرآن کریم و حکم عقل، عاقبت مؤمنی که عمل صالح انجام میدهد، بهشت خدا و عاقبت کافر، مشرک، گناهکار و ظالم، آتش جهنم است»، بلکه با القای بدبینی نسبت به مؤمنان، میگویند: «از کجا معلوم، شاید آن مؤمن به جهنم برود» و با القای خوشبینی نسبت به منحرفان و ظالمان، میگویند: «از کجا معلوم، شاید به بهشت برده شود!»
بدیهی است که این نگاه، فقط به انسانهای عادی محدود نمیشود، بلکه اولیاء الله و دشمنان خدا را نیز شامل میگردد! چنان که حتی امروزه نیز عدهای میگویند: «از کجا معلوم، شاید خداوند ارحم الراحمین بخواهد ابوسفیان، معاویه، یزید، ابن ملجم و شمر و خولی را نیز بخشوده شده و آنها را به همراه پیامبر اکرم، امیرالمؤمنین، فاطمة الزهراء، امام حسن، سیدالشهداء امام حسین و سایر امامان و اولیای خودش، واردش بهشت نماید!»
این نگاه غلط، جدید نیست؛ چنان که اهل سنّت بر اساس حدیثی جعلی موسوم به «عَشَرۀ مُبشره - ده نفر بشارت داده شده»، معتقدند که ده نفر، هر چه قدر هم مؤمن یا کافر بوده باشند، و هر چقدر عبادت یا گناه، خیانت و ظلم کرده باشند، به بهشت میروند. این ده نفر عبارتند از: «1- ابوبکر بن ابی قحافه، 2- عمر بن خطاب، 3- عثمان بن عفان، 4- علی بن ابیطالب، 5- طلحه بن عبیدالله، 6- زبیر بن عوام، 7- سعد بن ابی وقاص، 8- سعید بن زید، 9- عبد الرحمن بن عوف، 10- أبو عبیدة بن الجراح»!
حال کافیست، سرگذشت و زندگی این افراد را بخوانید!
اهداف سیاسی
هیچ تردیدی نیست که فرافکنی این حدیث جعلی، فقط به خاطر اهداف ضد اسلامی و نیز اهداف سیاسی بوده است؛ و این حدیث جعلی، جهت نفی هرگونه دوستشناسی و دشمنشناسی و «تولی و تبری» ساخته شده است. وقتی گمان مسلمانان بر این شد که امیرالمؤمنین علیه السلام و بیعت شکنان غدیر خم و غاصبان حکومت الهی و نیز طلحه و زبیری که به روی ایشان [به رغم آن که خلیفه بود و طبق نظر اهل سنّت نیز مخالفت با خلیفه، حکم ارتداد، بغی و ظلم دارد] شمشیر کشیدند و حتی سعد بن ابی وقاص، نه احتمالاً بلکه یقیناً به بهشت میروند؛ دیگر چه چیزی از دین خدا، آیات قرآن مجید، اعتماد، صراط مستقیم، محشر، سؤال و جواب، رسیدن هر کسی به نتیجۀ مواضع و اعمالش ... و حکم عقل باقی میماند؟! و نتیجۀ عقلی این میشود که «العیاذ بالله، خداوند سبحان نیز عادل نمیباشد!»
همین اندیشه سبب میشود تا امروزه بگویند: «شما حق قضاوت ندارید، پس قضاوت نکنید! هرگز با یقین نگویید: سران نظامات سلطه و جنایتکاران علیه بشریت و ظالمان و متجاوزان به حقوق مردم و ...، اهل جهنم میباشند، چه بسا به بهشت برده شوند!» همین نظریه، امروزه تحت عناوینی چون «اومانیسم و پست مدرنیسم و ...» مطرح میشود و به مردمان میگویند: «نه فقط جنگهای ظالمانه، نسل کُشی، بچه کُشی و چپاول ملّتها توسط امریکا و اذنابش را محکوم نکنید؛ بلکه حتی بمبارانهای اتمی، شیمایی و کشتار جمعی را نیز محکوم نکنید؛ مرگ بر امریکا، انگلیس و اسرائیل نگویید! کار آنها نیز درست بوده و چه بسا به بهشت نیز برده شوند!»
خداوند متعال عادل است و ظلم نمیکند
آیا خداوند سبحان عادل است یا خیر و یا هیچکدام، بلکه هر کاری کند، چون او چنین کرده و او «فَعال ما یَشاء» میباشد، کار درست را انجام داده و عین عدل میباشد؟!»
البته که هر فعل خداوند سبحان، عین علم، حکمت، رحمت و عدل میباشد؛ اما این بدان معنا نیست که «عدل الهی» را نفی کنند و بگویند: «در کار خدا، هیچ حساب و کتابی نیست، بلکه هر کاری که دلش میخواهد میکند و باید بگوییم همان عین عدل است»، لذا در آیاتی با نفی نسبت «ظلم» به خودش، متذکر شده که او عادل است و به مقتضای عدل عمل مینماید:
«إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» (یونس علیه السلام، 44)
- خدا به هيچ وجه به مردم ستم نمىكند؛ ليكن مردم خود بر خويشتن ستم مىكنند.
«إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِنْ تَكُ حَسَنَةً يُضَاعِفْهَا وَيُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْرًا عَظِيمًا» (النساء، 40)
- یقیناً خدا به اندازه وزن ذرّه ای [به اَحدی] ستم نمی کند، و اگر [هم وزن آن ذرّه] کار نیکی باشد، آن را دو چندان میکند، و از نزد خود پاداشی بزرگ میدهد.
«وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا» (النساء، 124)
- و كسی كه چيزی از اعمال صالح انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، اما ايمان داشته باشد، چنان كسانی داخل در بهشت میشوند و كمترين ستمی به آنها نخواهد شد.
«يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولَئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا» (الإسراء، 71)
- به ياد آوريد روزی را كه هر گروهی را با پيشوايشان میخوانيم، آنها كه نامه عملشان به دست راستشان است آنرا (با شادی و سرور) میخوانند و سر سوزنی به آنها ظلم و ستم نمیشود.
و آیات دیگر، دال بر عدل الهی و نفی هر گونه ظلم از او.
- تعداد بازدید : 230
- 5 آذر 1402
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اصول اعتقادات عدل