ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: توسل، یعنی وسیله جستن برای رسیدن به هدفی معین؛ و البته بدیهی است که رسیدن به هر هدف و مقصد و مقصودی، وسایل منطبق و مربوط خود را میخواهد.
کسی که میخواهد علمی را فرا بگیرد، کتاب میخواند یا نزد استاد تعلیم میبیند و کسی که میخواهد گرسنگی خود را رفع کند، خوراکی تهیه میکند و میخورد. پس علم و سیری، هدف میشود و کتاب و خوراک وسیله؛ نه کتاب رفع گرسنگی میکند و نه تناول خوراک، علم مورد نظر را میآموزاند. هر هدفی وسیله و وسایل خودش را دارد.
الف – انسان بدون وسیله هیچ کاری نمیتواند بکند، حتی نمیتواند کلامی بگوید و یا جرعه آبی بنوشد. پس اصل و مطلق "توسل" قابل رد، انکار و تکذیب نیست، حتی اگر کسی بخواهد اصل توسل را رد کند، باید به دلایلی که ارائه میدهد، متوسل شود.
ب – رشد و قرب الی الله نیز وسیله میخواهد. رشد فیزیکی هم وسیله میخواهد، رشد معنوی هم وسیله میخواهد، رشد علمی و ایمانی نیز وسیله میخواهد، منتهی وسیله باید متناسب با هدف باشد.
برای مؤمن، "قرب الی الله" هدف اصلی و غایی است، منتهی هیچ کس به خودی خود رشد نکرده و مقرب نمیشود، بلکه باید متوسل به وسایل گردد، لذا به مؤمنین که میل به قرب و شوق به لقای پروردگارشان را دارند، فرمود:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (المائده، 35)
ترجمه: هان اى كسانى كه در زمره مؤمنين در آمدهايد، از خدا پروا داشته باشيد، و در جستجوى وسيلهاى براى نزديك شدن به ساحتش - كه همان عبوديت و به دنبالش علم و عمل است - برآئيد و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار گرديد.
وسایل قرب الی الله جلّ جلاله:
هر هدفی، خود مبین وسایل رسیدن به آن است. بام آسمانخراش، خود نشان میدهد که رسیدن به آن، نیازمند به وسایلی چون، هلیکوپتر، آسانسور، پلهبرقی، پله معمولی ... یا دست کم طناب است و کسی نمیتواند بگوید: "من خودم وسیله را تعیین میکنم و دلم میخواهد که یک ساعت توپبازی یا تناول یک خوراک لذیذ را وسیلهی رسیدن به بام قرار دهم. از این رو «حسبنا کتاب الله» مردود است.
خداوند حکیم و هادی نیز خود وسایل لازم جهت توسل را معرفی میکند. عقل، قلب، فطرت، پیامبر صلوات الله علیه و آله، وحی و قرآن، امام، سنت و سیره، فقه و احکام، عبادات شخصی و اجتماعی، مثل نماز یا زکات و ...، همه وسیله هستند، نه هدف. پس هر کس به قصد قربة الی الله به آنها متوسل شود، رشد یافته و مقرب میگردد و هر کس متوسل نشد و یا قصدش الله جل جلاله نبود، رشد نیافته و به مقصود نمیرسد.
توسل در دعا:
گاهی از خداوند متعال میخواهیم که به حق محبوبش یا آن چه را که محترم شمرده، نظر لطف نماید. چه بخواهیم "بحق محمد و آله الطیبین الطاهرین، صلوات الله علیهم اجمعین"، چه بگوییم: "بحق قرآن کریم"، چه بگوییم: "بحق الشهداء و الصدیقین" ... و حتی چه بگوییم: به حق پدر و مادر ... چنان چه در دعا «بحق شهر رمضان» نیز میگوییم. خب این یک توسل است.
اما، گاهی از وسیله و مقرب میخواهیم که وساطت کند. همین که به یک دیگر "التماس دعا" میگوییم، خودش توسل است. پس چنان چه در امور عادی خود، از نزدیکترینها نزد هدف میخواهیم که ما را وساطت کند، در قرب الی الله نیز از مقربین میخواهیم که وساطت کنند و وسیله رشد، فلاح، گشایش و استجابت الهی شوند، و البته هیچ یک استقلال ندارند.
قائل شدن به استقلال در دعا یا توسل:
اساساً قائل شدن به استقلال و اثر در وجود، نسبت به هر کسی به غیر از خداوند سبحان، نه تنها اشکال دارد، بلکه شرک است. انسان کار میکند تا رزقی به دست آورد، اما میداند که رزاق اوست و کار یا کارفرما وسیله است – نزد پزشک میرود تا بیماریاش بهبود یابد، اما میداند که پزشک و دارو و مدارا و عمل به تجویز، همه وسیله هستند – هم چنین تلاوت قرآن و اقامه نماز مینماید، اما میداند که هدف اصلی یاد (ذکر) خداست و نماز و سایر احکام، همه وسیلهی قرب به او هستند، نه هدف غایی:
«اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ» (العنکبوت، 45)
ترجمه: آنچه از كتاب به تو وحى شده بخوان و نماز به پادار كه نماز از فحشاء و منكرات جلوگيرى مىكند و ذكر خدا بزرگتر است و خدا مىداند كه چه مىسازيد.
توجه: منتهی انسان عاقل و مؤمن، برای رشد و قرب الی الله، از خودش وسیلهسازی نمیکند و به آن چه او وسیله قرار داده متوسل میشود.
هر دو وجه توسل در دعای توسل:
در دعای شریف توسل، به هر دو وجه توسل تصریح شده است. ابتدا از خداوند متعال مسئلت مینماییم که به حق مقربینش نظر لطف نماید:
«اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ وَاَتَوَجَّهُ اِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِىِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ»
ترجمه: بار الها! همانا من، از تو درخواست دارم و به سويت روى آوردم به وسيله پيامبرت،پيامبر رحمت، حضرت محمّد [درود خدا بر او و خاندانش]
در انتهای دعا به وجه دوم که رجوع به وسایل است تصریح شده است و از آنها میخواهیم که نزد خداوند متعال وسیله شوند:
«وَتَوَسَّلْتُ بِكُمْ اِلَى اللّهِ» - و توسّل جستم به شما، به سوى خدا.
نتیجه: پس در هر دو حالت، هدف و غایت و قصد، خداوند متعال و قرب به او میباشد و برای کسی استقلال در وجود و اثر فرض یا گمان نشده است.
شنیدن صدا:
برای استجابت دعا یا توسل، الزامی به شنیدن صدای فیزیکی نیست، چنان که الزامی به بیان صوتی نیز نمیباشد، هر چند که آنان میشنوند. چنان که در اذن دخول به حرم شریف امام رضا علیهالسلام عرض مینماییم: «أَشْهَدُ أَنَّکَ تَشْهَدُ مَقَامِی وَ تَسْمَعُ کَلَامِی – شهادت میدهم که تو مرا میبینی و صدایم را میشنوی». اما آیا منظور فقط صدای فیزیکی است؟ یعنی اگر کسی در دلش سلام کند و یا لال باشد، یا حنجره برای صدا نداشته باشد، یا فاصلهای دور از حرم داشته باشد و ...، آنها نمیشنوند؟!
مشکل این است که ما "امامان" را با خودمان مقایسه کرده و تطبیق میدهیم، در حالی که آنها "خلیفة الله" هستند، پس عالم باذن الله، محضر آنان است و اشراف دارند، آنها صاحب ولایت الهی هستند. چنان که در قرآن کریم فرمود، اعمال و حتی آثار اعمال شما را تا قیام قیامت، در امامِ آشکار جمع میکنیم:
«إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ» (یس، 12)
ترجمه: ماييم كه مردگان را زنده مىكنيم و آنچه كردهاند و آنچه از آثارشان بعد از مردن بروز مىكند همه را مىنويسيم و ما هر چيزى را در امامى مبين برشمردهايم.
پس، باذن الله میبینند، باذن الله میشنوند، باذن الله واسطه رحمت میشوند. چنان چه فرمودند: «دلهای ما، ظرف مشیّت الهی است، چون او بخواهد، ما میخواهیم».
مرتبط:
*- درسی از نهج البلاغه، در بهترین و افضل توسلها (31 تیر 1393)
*- یکی از برادران اهل سنّت، برای رد توسل، به آیه 3 از سوره الزمر (أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء) استناد میکند؟ (26 تیر 1393)
کلمات کلیدی:
اعتقادی دعا توسل