بحث ما پیرامون «چگونگی ارتباط با امام زمان، حضرت مهدی علیه السلام» میباشد و در این جلسه به یک نکته مهم بسیار مهم میپردازیم؛ این که "چگونگی ارتباط، به میل، اختیار و انتخاب خودت هم است»!
یک موقع شما با کسی مرتبط میشوید که در ارتباط با شما، یک یا دو وجه بیشتر ندارد، پس شما نیز نمیتوانید ارتباط دیگری با او برقرار کنید؛ مثل این که در کلاس درس نشسته باشید و معلم یا استاد مشغول تدریس باشد؛ اما یک موقع ممکن است که با کسی مواجه و مرتبط شوید که از چندین وجه میتوانید با او ارتباط داشته باشید و انتخاب وجه ارتباطش با شماست؛ مثل این که پدر شما، کارگاهی داشته باشد که شما نیز در آن کار میکنید. پس او هم پدر است و هم کارفرما و ... .
به ارتباط خودمان با خداوند سبحان توجه کنید. یک موقع میخواهید او را به جمیع اسماءاش صدا بزنید، در این جا او را با اسم جامعش، یعنی "یا الله" میخوانید، بیشتر دعاها با "اللّهم" شروع میشود.
یک موقع توجه به رحمت واسعۀ او دارید، "یا اَرحم الرّاحمین" میگویید؛ اگر خواستید طلب مغفرت کنید، «یا غَفارُ یا عَفُوّ» میگویید، و ممکن است که طالب گشایش و رزق باشید و «یا فَتّاح، یا رازِقَ المَرزوقین» بگویید. هیچ گاه کسی که خواستار بخشش گناهانش میشود، او را «یا شَدِيدُ الْعِقَابِ» صدا نمیزند.
امام زمان، حضرت مهدی علیه السلام هم، خلیفة الله است، یعنی مظهر اتمّ اسمای الهی است؛ لذا ارتباط با ایشان، میتواند وجوه گوناگون داشته باشد.
یک موقع میخواهید به جمیع جهات مرتبط شوید، که اسم جامع ایشان، همان «امام زمان، امام عصر، حجت الله و بقیة الله» است.
یک موقع گرفتار شدید و از ایشان فریاد رسی میخواهید؛ اینجا او را با نام «يَا غِياثَ الْمُسْتَغِيثِينَ» میخوانید؛ و یک موقع دلتان از این همه ظلم و جنایتِ نظام سلطۀ استکباری به تنگ آمده و او را «یا مُنتَقِم» میخوانید؛ و یک موقع خود را به غرق شدن در گرداب انحراف و بلا نزدیک میبینید، پس او را «یا سَفینَهُ الْنِّجاة» میخوانید. این اسمها، هر کدام بابی در "امام شناسی" است.
اما، امام وجوه دیگری هم دارد؛ امام رضا علیه السلام در توصیف امام فرمودند: «اَلْإِمَامُ اَلْأَنِیسُ اَلرَّفِیقُ». "انیس"، یعنی کسی که با تو اُنس دارد و همدم توست، و رفیق یعنی کسی که "دوستِ گرهگشا"ی توست. خداوند متعال در قرآن کریم فرمود:
- و كسى كه خدا و پيامبر را اطاعت كند، همنشين كسانى خواهد بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده؛ از پيامبران و صدّيقان و شهدا و صالحان؛ و آنها رفيقهاى خوبى هستند!
پس، حضرت ابا صالح المهدی علیه السلام، بهترین انیس و رفیق است.
گاهی انسان دلتنگ یک انیس و رفیق میشود؛ حرفهایی دارد که حتی به پدر و مادرش هم نمیتواند بگوید، اما به رفیقش میتواند بگوید، آن هم رفیقی که بتواند پس از شنیدن، مشکلش را "رتق و فتق" کند.
پس، اگر چه مقام امام زمان علیه السلام، خیلی بالاتر از رفاقت ماست، اما حتی خداوند سبحان اجازه داده که او را «یا رفیقُ یا شفیق" صدا بزنیم؛ پس خوب و لازم است که گاهی از باب رفقات وارد شویم، و ارتباطی رفیقانه با امام زمانمان برقرار نماییم.
امام رضا علیه السلام، در ادامه راجع به امام فرمودند: «اَلْوَالِدُ اَلشَّفِیقُ وَ اَلْأَخُ اَلشَّقِیقُ»، یعنی "امام" چنان که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند «پدر امّت» هست، اما پدری به نهایت درجه "مهربان و دلسوز"؛ و از آنجا که خداوند متعال فرمود:
- مؤمنان برادر يكديگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتى دهيد و تقواى الهى پيشه كنيد، باشد كه مشمول رحمت او شويد!
ایشان برادر امّت هستند، البته برادری که خود را همتا میبیند. "شَقیق"، یعنی حقیقتی که دو شقه شده باشد، مثل دو برادر تنی. پس، هر چند ما کوتاهی داشته باشیم، اما ایشان حق برادری را به جا میآورند؛ ابتدا صلح و آشتی بین خودشان با ما برقرار میکنند و سپس چون برادر بزرگتر، دست ما را میگیرند.
"یتیمی" درد بزرگی است و "تنهایی"، به ویژه در گرفتاریها، دردها، غمها و ترسها، دردی بزرگتر! اگر بیش از 50 سال سن داشته باشی و پدرت در 85 یا 90 سالگی بمیرد، باز هم احساس میکنی که پشتت خالی شد – بارها در دلت گفتنی: «ای کاش برادری بزرگتر، مهربان، دلسوز و گرهگشا داشتم که دستم را بگیرد»!
اما، حقیقت این است که شیعه هیچ وقت یتیم و بیبرادر نمیشود.
پس، جلو بیا و صمیمی بشو؛ گاهی به تناسب حال و نیازت، او را "پدرم" صدا بزن و گاهی "برادرم" و از این منظر با او ارتباط برقرار کن و دردل کن. نگو، ای بابا، وضع من خیلی خراب است و نمیتوانم ایشان را "پدر و یا برادر" بخوانم – من کِی فرزندی و برادری کردم که ایشان را به این نامها صدا بزنم؟!» نه! اینها همه وسوسه برای دور کردن است. پدر، نگاه دیگری به فرزندش دارد و برادر نیز دست برادر افتاده را میگیرد.
بنابراین، "هنر ارتباط" داشته باش؛ گاهی باید نازبکشی و گاهی هم میتوانی ناز کنی؛ ایشان نازت را میخرند!
حالا، ارتباطهای دیگری هم میتوان برقرار نمود که ان شاء الله در جلسۀ بعدی، به برخی از آنها اشاره خواهم نمود.