ایکس – شبهه: شبکه و سایت کلمه، متعلق به وهابیت است و وهابیت نیز نه شیعه است و نه سنّی، بلکه شبکهی جاسوسی انگلیس (فراماسون) برای انهدام اسلام و مسلمین میباشد. لذا این شبکه کاری جز تحریف اصل اسلام و نیز ایجاد و تشدید اختلاف بین شیعه و سنّی و حتی مذاهب مختلف سنّی ندارد. بدیهی است اگر کمترین اعتقاد اسلامی و شعور و غیرت انسانی در اتباع این شبکه جاسوسی بود، جای داشت که در شبکه خود، سلفی و تکفیری را تکفیر و محکوم کنند و به تحلیل رویکرد آنها به تروریسم و قتل عام مسلمانان شیعه و سنی در افغانستان، پاکستان، هندوستان، عراق، سوریه، لبنان و ... بپردازند و توضیح دهند که چرا آل سعود و آل خلیفه و امیر قطر و ... که ادعای مسلمانی نیز دارند، از آنها و جنایاتشان حمایت میکنند و چرا نوکر امریکا، انگلیس، اسرائیل و کلاً صهیونیسم بینالملل شده و به جان مسلمین افتادهاند؟!
پس، اگر در چنین شرایطی هر روز یک بحث بیمنطقی در جهت تشدید اختلاف بین مسلمانان و مذاهب گوناگون مطرح میکنند، بعید و دور از انتظار نمیباشد. اساساً هدف و شرح وظیفهای جز این ندارند.
ما نیز در مقام پاسخ، قصد نداریم تا منفعل شده و به اختلاف دامن بزنیم. از نظر ما [همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند] اهانت به مقدسات اهل سنت حرام است، و البته توجه داریم که «اهانت» با بحث علمی، چه در خصوص سیدةالنساء (ع) باشد و چه در خصوص عایشه، چه در خصوص امیرالمؤمنین (ع) باشد و چه در خصوص خلفا و ...، متفاوت است. در مقام درس و بحث، حتی ممکن است کسی منکر خدا باشد، و بحث بدون اهانت پیگیری شود. لذا اگر ذیلاً پاسخی ایفاد میشود، در انفعال و جواب آن شبکه جاسوسی نیست، بلکه فقط جهت تنویر افکار عمومی مسلمانان، اعم از شیعه و سنّی میباشد:
الف – این که عایشه خوب بوده است و یا بد؟ موضوع بحث نیست، اما تاریخ را فقط شیعیان ننوشتهاند و آن چه در منابع اهل سنت در مورد ایشان آمده، شاید بیش از منابع تشیع باشد. در این منابع، رفتارهایی از ایشان نقل شده که نگاه مسلمانان خوب قلمداد نمیشود و البته ایشان اهل عصمت نبوده که اگر خلافی سر زد، تعجب برانگیز باشد. ذیلاً به چند نمونه اشاره میشود:
الف/1 - دست به یکی کردن علیه پیامبر اکرم (ص):
در آیهای از قرآن کریم (التحریم، 3) اشاره دارد که ایشان رازی را به همسری گفته بودند، و او آن را افشا کرد و سپس دو تن از همسران برای اذیت پیامبر اکرم (ص) دست به یکی کردند و آیه در آگاه سازی حضرتش (ص) از این نقشهی آزار و تقبیح آنان نازل شد و به آنان گوشزد شد که اگر توبه نکنند و دست برندارند، از حق منحرف میشوند. منابع اهل سنت، عایشه را یکی از این دو تن بر شمردهاند:
محمد بن اسماعیل در بخاری مینویسد: آن دو تن عایشه و حفصه بودند. (صحیح البخاری، ج 5، ص 4964، ح4966). هم چنین میافزاید: «از ابن عباس نقل شده است كه مىگفت: مىخواستم از عمر سؤال كنم كه اى امیرمؤمنان! آن دو زنى كه بر ضدّ رسول خدا (ص) همپیمان شدند، چه كسانى بودند؟ سخنم را تمام نكرده بودم كه عمر گفت: حفصه و عایشه بودند.» (صحیح البخاری، ج 4، ص 1868، ح4630)
الف/2 – تمسخر همسران:
آیهی ذیل در خصوص نهی مؤمنین از تمسخر کردن دیگران است، که با مخالفت، انتقاد یا حتی دشمنی فرق دارد و تمسخر کردن بسیار مورد غضب الهی است:
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن یكُونُوا خَیرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن یكُنَّ خَیرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یتُبْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ» (الحجرات، 11)
ترجمه: اى كسانى كه ایمان آوردهاید نباید قومى قوم دیگر را ریشخند كند شاید آنها از اینها بهتر باشند و نباید زنانى زنان [دیگر] را [ریشخند كنند] شاید آنها از اینها بهتر باشند و از یكدیگر عیب مگیرید و به همدیگر لقبهاى زشت مدهید چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان و هر كه توبه نكرد آنان خود ستمكارند.
مفسرین و علمای کبار اهل سنّت قائلند که شأن نزول این آیه، به ویژه در جایی که به تمسخر زنان توسط زنان دیگر تصریح دارد، ام المؤمنین عایشه است.
مقاتل بن سلیمان که از مفسرین به نام اهل سنّت است، مینویسد: آیهی «ولا نساء ...» در باره عائشه نازل شده است؛ در آن هنگام كه ام سلمه را به خاطر كوتاه قد بودنش ریشخند كرد. (تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج 3، ص 262)
شهاب الدین آلوسى نیز مینویسد: روایت شده است كه عایشه و حفصه دیدند كه ام سلمه كمرش را با پارچه سفید بسته است كه یك طرف آن از پشتش آویزان شده بود، عایشه در حالى كه به لباس آویزان شده ام سلمه اشاره مىكرد گفت: همانند زبان سگ است. پس این آیه نازل شد و نیز نقل شده است كه عایشه، زینب بنت خزیمه هلالى را كه قد كوتاهى داشت، ریشخند كرده بود. (روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، ج 26، ص 152)
الف/3 – دشمنی با خلیفه سوم عثمان:
اهل سنت دشمنی با خلفای چهارگانه را به مثابهی بغی و حتی کفر میدانند. اما منابع معتبر اهل سنّت مکرر به دشمنی عایشه با خلیفه سوم، یعنی عثمان، تصریح کردهاند:
ابن أعثم مینویسد: «عایشه، نعلین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را به دستش گرفته بود و خطاب به عثمان میگفت: هنوز پیراهن و کفش و موی پیامبر از بین نرفته است، دین پیامبر را شما کنار گذاشتید. عثمان خیلی عصبانی شد، به طوری که نمیدانست چه میگوید.» (الفتوح لإبن أعثم، ج1، ص4 ـ شرح نهج البلاغة لإبن أبي الحديد، ج3، ص49)
هم چنین مفسرین، مورخین و علمای اهل سنت مکرر تصریح کرده است که عایشه به مسلمانان دستور قتل عثمان را میداد:
«اقتلوا نعثلا، قتل الله نعثلا – این پیر احمق را بکشید، خدا بکشد این پیر خرفت را» (كتاب الفتوح لإبن أعثم، ج2، ص421 - روح المعاني للآلوسي، ج22، ص11) و همه تصریح کردهاند که منظورش از پیر احمق یا پیر خرفت، عثمان بود. (النهاية في غريب الحديث لإبن الأثير، ج5، ص80 ـ لسان العرب لإبن منظور، ج11، ص669 ـ تاج العروس للزبيدي، ج15، ص745)
الف/4 – دشمنی با خلیفه چهارم، امیرالمؤمنین علی علیهالسلام:
دشمنی با امیرالمؤمنین علی علیهالسلام که دیگر سند و مدرک نمیخواهد، به ویژه با توجه به این که جنگ جمل به فرماندهی عایشه در تمامی کتب تاریخی و منابع اهل سنت درج است. و البته باید خاطر نشان نمود که این دشمنی، دشمنی با خلیفهی وقت بود که احکام خاص خود را به ویژه در مذهب و فقه اهل سنت دارد.
در منابع متعدد اهل سنت به تواتر آمده که عایشه می گفت: «واللّه ما کان بینی و بین علیّ فی القدیم إلاّ ما یکون بین المرأة و أحمائها» - به خدا قسم همچون زنى که از هووى خویش نفرت دارد، از على نفرت داشتم. [و جالب آن که بر این دشمنی خود قسم جلاله (واللّه) هم یاد میکرد.] (طبرى، تاریخ الأمم و الملوک: ج 3، ص 60 ـ 61 و ابن اثیر جزرى، الکامل فی التاریخ: ج 2، ص 348 و ...)
ب – حال با این اوصاف عایشه خوب بوده است یا بد؟ موضوع بحث ما نمیباشد، در هر حال اگر ما برای شناخت ایشان فقط به منابع اهل سنّت مراجعه کنیم، چنین شخصیتی را میشناسیم، حال خواه او را خوب بدانند یا بد.
ج – اما مقصر نمودن حضرت رسول اعظم صلوات الله و آله که صاحب عصمت الهیه بودهاند، روش دیرین وهابیت است. بدیهی است که منظور کارشناس شبکه کلمه، تطهیر عایشه نبوده است، چرا که بالاخره شخصیت او این گونه بوده و تاریخ را هم نمیشود تغییر داد، بلکه منظور مقصر نمودن حضرت ختمی مرتبت (ص) است.
در پاسخ باید گفت: ازدواج به هیچ وجه سبب تطهیر و دال بر عظمت کسی نیست. نه آسیه سبب تطهیر فرعون بود و نه حضرت لوط مقصر بود که با چنان زنی ازدواج کرد و نه ازدواج با امام حسن مجتبی علیهالسلام همسر قاتلش جعده را تطهیر میکند و نه ازدواج امام جواد علیهالسلام، تطهیر کنندهی همسر قاتل اوست و نه ازدواج هیچ مؤمنی سبب برائت و تطهیر همسر فاسقش میشود و نه ازدواج هیچ مؤمنهای، دلیل بر ایمان همسر بیایمان او میگردد ... و نه الزاماً تقصیری صورت گرفته است.
اغلب این شخصیتها، به هنگام ازدواج مشکلی نداشتهاند و البته اختیار از کسی سلب نمیگردد و در طول زندگی میتواند مسیر هدایت و یا ضلالت را بپیماید. مضاف بر این که ازدواجها همیشه به خاطر عشق و عاشقی و انتخاب کفو (همتا) نبوده و نیست. بسیاری از ازدواجها به خاطر مصالح دیگر و یا حتی اجبار صورت گرفته و میگیرد. لذا آن کارشناس، جهالت خود را فرافکنی کرده است و بهتر است عزیزان شیعه و سنّی، خود را مخاطب بازار کفر این اسلام ستیزان ننمایند تا دچار شبهه یا انحراف نگردند.
کلمات کلیدی:
تاریخی