پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): نباید دوست و دشمن را با مرزبندی جغرافیایی شناخت و بر اساس نام کشور، در درجات متفاوت قرار داد.

"کشور"، به یک محدوده‌ی جغرافیایی گفته می‌شود که از سویی خودش تغییر می‌یابد (مانند نقشه مرزهای ایران یا روم)، و از سویی دیگر برخوردار از ملت، دولت، فرهنگ و ... می‌باشد، که آنها نیز متغیر می‌باشند.

محدوده‌ی جغرافیایی کشور ایران، در آغاز سلطنت ننگین قاجاریه کجا بود و الان کجاست؟ همین "بحرین"، در زمان محمد رضا پهلوی، دو دستی تقدیم شد. و همین‌طور است نقشه‌ی هندوستان، ترکیه، عراق، آلمان و بسیاری از کشورهای دیگر، که در برهه‌های زمانی دور یا نزدیک، بزرگ و کوچک شده‌اند؛ چنان که دیگر کشورهایی به نام آلمان شرقی، یوگسلاوی، چکسلواکی و ... نداریم، و متقابلاً کشورهای مستقلی چون: آذربایجان، ترکمنستان، اکراین، صربستان، بوسنی و ... به فهرست کشورهای دنیا اضافه شده‌اند.

ملیت و اقوام:

دوست و دشمن را بر اساس "ملیت" نیز نمی‌توان شناخت و تفکیک نمود؛ چرا که هر کشوری از ملل و اقوام گوناگونی تشکیل شده است، میلیون‌ها مسلمان در امریکا و اروپا وجود دارند و اکثریت نیز اهل کتاب (مسیحی) می‌باشند و همه برای تعاملات فرهنگی، تلاش‌ها می‌کنند.

پس ملّت‌ها، داعیه‌ای برای دشمنی با یکدیگر ندارند، مگر آن که "نژاد پرست و قوم‌گرا" باشند. لذا همانطور که در امریکا جنگ و دعوای سفیدها علیه سیاه‌ها هم چنان ادامه دارد، در بین ملل نیز اختلاف ملی، نژادی، قومی (فارس، ترک، عرب و ...) می‌اندازند تا آنها را تجزیه نموده و بر آنان حکومت کنند!

فرهنگ و ادیان:

فرهنگ‌ها نیز تا جایی که متعرض به یک دیگر نگردند، سر جنگ و دشمنی با هم ندارند؛ نه برای ما جشن کریسمس در اروپا مشکلی ایجاد می‌کند، نه برای آنان جشن نوروز یا اعیادی چون فطر ما مشکل ایجاد می‌نماید – نه چگونگی مراسم ازدواج، جشن و عزاداری آنها برای ما مهم و مسئله‌ساز است و نه چگونگی مراسم ازدواج، جشن و عزاداری ما برای آنها.

ادیان نیز همین‌گونه هستند؛ اگر ادیان و مذاهب الهی باشند، هیچ تعارضی به یک دیگر ندارند و اگر مکاتب و ایسم‌های بشری باشند نیز همین‌طور.

جنگ نرم:

بنابراین ریشه‌ی دشمنی فرهنگ‌ها، ادیان و مذاهب در میان ملل، همه به خاطر فتنه‌ی اجنبی در تعرض به حریم یکدیگر می‌باشد. اگر امریکا و متحدانش، از یک سو فرهنگ فاسد و منحط خود را به فرهنگ‌های سایر ملل تحمیل نکنند و از سویی دیگر موج "اسلام هراسی" را با تشکیل گروهک‌های تروریستی به نام اسلام (مانند وهابیت، طالبان، القاعده، داعش، النصرة ... که همه یک چیز هستند) راه نیاندازند، ملت‌ها با یکدیگر دشمنی نمی‌کنند؛ هر چند که هر کدام دین، آیین و فرهنگ خود را تبلیغ و به آن دعوت نمایند و برای منافع خود تلاش کنند.

ریشه دشمنی‌ها، در تضاد منافع است:

بنابراین، ریشه‌ی تمامی دشمنی‌هایی که چه بین افراد، چه بین دولت‌ها و گاه ملت‌ها، در جهان به وجود آمده، وجود دارد و خواهد داشت، همان «تضاد در منافع» می‌باشد.

تعریف "منفعت" نیز ریشه در جهان‌بینی، ایدئولوژی، باورها و اعتقادها دارد. از این رو ممکن است جنبه‌ی "معنوی" داشته باشد و ممکن است جنبه‌ی "مادی" داشته باشد.

به عنوان مثال: منفعت دنیا و آخرت مؤمن، در تسلیم امر خداوند متعال بودن است؛ اما منفعت کافر، در متاع دنیاست؛ و این دو نگاه، با منافع متفاوت، گاه در تعارض با یکدیگر قرار می‌گیرند. و البته سرنوشت اخروی، در امتداد سرنوشت دنیوی می‌باشد، پس اختلاف و دشمنی آغاز می‌گردد.

«بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا * وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى * إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى» (الأعلی، 16 تا 18)

ترجمه: ليكن [شما] زندگى دنيا را بر مى‌گزينيد * و [حال آن که] در حالی که آخرت بهتر و پایدارتر است * قطعاً این حقایق، در کتب (آسمانی) پیشین نیز آمده است.

طغیان و طاغوت:

دنیاگرایی محض، سبب طغیان و فسق (خروج از مسیر و پوسته‌ی آدمیت) می‌گردد؛ چرا که دنیاگرا (فرد، دولت، ملت، مکتب)، از آن جهت که نه امیدی به حیات اخروی دارد که به خاطر منافعش تقوا را پیشه کند، و نه ترسی از روز حساب و عواقب کارهایش دارد که به خاطر ترس از آن به طرف ظلم و فساد نرود، حیاتی برای خود، به جز همین چند روز کوتاه عمر دنیوی باور ندارد؛ پس می‌خواهد نهایت فایده‌ی دنیا را که در برخورداری از متاع و لذت آن خلاصه می‌شود ببرد.

نفس حیوانی و شیطانی او را هیچ چیزی و در هیچ حدی ارضا نمی‌کند؛ شهواتش (شهوت قدرت، شهرت، جنسی، ثروت، سلطه و ...)، سیری ناپذیرند؛ لذا طمع به ثروت‌های مادی و معنوی دیگران می‌بندند و به حریم دیگران تعدی (تجاوز) می‌کنند، و دشمنی‌ها آغاز می‌گردد.

امام خمینی رحمة الله علیه: «این انسان است که سیر نمی‌شود؛ این انسانی است که هواهای نفسانی‌اش آخر  ندارد، چنانچه یک مملکت را به او بدهند، دنبال یک مملکت دیگر است... این طور نیست که حدود داشته باشد آمال انسان» (صحیفه‌ی امام، ج9، ص291)

خداوند متعال که خالق انسان است، می‌فرماید: آدمی فقیر درگاه خداوند سبحان است؛ پس هیچ گاه غنی (بی‌نیاز) نمی‌شود، اما هنگامی که خود را غنی (قدرتمند و بی‌نیاز) فرض می‌کند، "طغیان" می‌کند:

«كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى * أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى» (العلق، 6 و 7)

ترجمه: چنین نیست (که شما می‌پندارید)؛ حقاً که انسان طغیان می‌کند * همين كه خود را بى‌نياز می‌بیند (می‌پندارد).

"ولایت"، محک شناخت دوست و دشمن:

صورت ظاهر اختلافات و دشمنی‌ها، در مناقشات ارضی (مرزی)، سیاسی و اقتصادی رخ می‌نماید، اما [با توجه به آن چه بیان گردید]، کاملاً مشهود است که دعوا بر سر "ولایت خدا" یا "ولایت طاغوت" بر انسان می‌باشد! از همان ابتدا همین بوده و تا انتها نیز همین خواهد بود. پس محک شناخت دوست و دشمن نیز همان "ولایت" است.

خالق جهان و انسان، خداوند متعال است، پس إله، مالک و ربّ نیز اوست، پس "ولایت = سرپرستی با محبت و خیرخواهی" نیز از آنِ اوست:

« هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَخَيْرٌ عُقْبًا » (الکهف، 44)

ترجمه: در آنجا ثابت شد که ولایت (و قدرت) از آن خداوند بر حق است! اوست که برترین ثواب، و بهترین عاقبت را (برای مطیعان) دارد!

بدیهی است که منافع دنیوی و اخروی کسانی که خواهان و تابع "ولایت الله = ولایت حق" هستند، با آنان که خواهان و تابع "ولایت طاغوت" می‌باشند، در تعارض جدی قرار می‌گیرد، چرا که طاغوتیان، به غیر از حرص و طمع، اهل جرم، جنایت و تجاوز نیز می‌باشند؛ لذا دشمنی‌ها با همین منشأ آغاز می‌گردد.

خطرناک‌ترین دشمن ایران:

بنابراین، روشن می‌شود که خطرناک‌ترین دشمن اسلام، مسلمانان و از جمله ایرانی‌ها، طاغوت‌ترین آنهاست، که ادعای مالکیت، ربوبیت (تدبیر و اداره امور عالم) را دارد و همچون فرعون فریاد « أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى = من ربّ برتر شما هستم»، من ابر قدرت هستم، من صاحب جهان هستم، همه باید امور خود را تحت فرمان من تدبیر کنند ...، بر می‌آورد. یعنی امریکا.

البته نه مرزهای کشوری به نام امریکا، نه تمامی مردم امریکا، نه حتی این رییس جمهور و آن رئیس جمهور امریکا [که همه عمری کوتاه و موقت دارند]، بلکه "نظام استکباریِ سلطه‌ی طاغوت" که امروزه در "امریکا" تجلی دارد، خطرناکترین دشمن است!

خطرناک‌ترین جبهه:

دشمن، به قصد تجاوز و چپاول، صف‌آرایی می‌کند و نیروها و امکانات خود را در سطوح و صفوف متفاوت، و با هزینه‌های کلان، سازماندهی و آماده می‌کند، اما "خطرناک‌ترین جبهه‌ی دشمن" کدام است؟

بدیهی است که هر جبهه‌ای که نزدیک‌تر باشد، خطرناک‌تر است، چنان که شیطان درون، خطرناک‌تر از شیاطن برون می‌باشد؛ لذا مبارزه با آن را "جهاد اکبر" نامیده‌اند.

بنابر این، پیاده نظام دشمن در دورن ملت ایران، یا به تعبیر دیگری "ستون پنجم"، و به تعریف جامع‌تر "منافق" خطرناک‌ترین جبهه‌ و سنگر دشمن قلمداد می‌گردد، چرا که "نفوذ" کرده تا از داخل ضربه بزند.

امروزه برای مسلمانان، "وهابیت"، جبهه‌ی خطرناک‌تر از نیروی نظامی امریکا و انگلیس می‌باشد، چرا که این گروه "انگلیسی – فراماسونی"، در درون جامعه‌ی اسلامی نفوذ کرده و حتی سرزمین وحی [مکه و مدینه] را تحت سیطره‌ی خود درآورده است و سیاستش، جنگ علیه مسلمانان، به نفع امریکا و انگلیس (صهیونیسم بین الملل) می‌باشد.

همچنین، [لشکر وهابیت]، یعنی گروهک‌هایی چون طالبان، القاعده، داعش و ...، خطرناک‌تر از نیروهای نظامی امریکایی، انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و اسرائیلی در منطقه می‌باشند، چرا که به نام اسلام، از درون جنگ نیابتی نموده و با کشتار فجیع مسلمانان، قصد تجزیه‌ی کشورهای اسلامی را دارند!

●- در داخل کشور ایران نیز منافق جماعت، جبهه‌ی نزدیک‌تر و خطرناک‌تر هستند، حال فرقی ندارد که در لباس روحانی باشند، یا استاد دانشگاه، یا معلم، یا وزیر و وکیل، یا مدیر، کارمند و کارگر!

و البته مفتی امریکایی، آیت الله انگلیسی، مسئول نوکر صفت، کارگزار خائن، استاد خودفروخته و غرب‌زده، معلم منحرف و منحرف کننده، از همه بدتر هستند.

●- چنان که خداوند متعال در قرآن کریم فرمود:

« وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ * أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ » (البقرة، 11 و 12)

ترجمه: و چون به آنان گفته شود: «در زمين فساد مكنيد»، مى‌گويند: «ما خود اصلاحگريم!» * آگاه باشید [که] اینها همان مفسدانند (تباه کنندگان هستند)؛ ولی نمی‌فهمند.

و فرمود: اینان همیشه خود را برجسته و ممتاز از مردم دانسته، و مؤمنان را مردمانی سفیه و احمق می‌شمارند! (همان، 13)

●- و پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند:

«اَلا اِنَّ شَرَّ الشَّرِّ شِرارُ الْعُلَماءِ وَ اِنَّ خَیْرَ الخَیْرِ خيارُ الْعُلَماءِ» (منية المريد، ص ۱۳۷٫)

ترجمه: بدانيد که بدترين بدترین‌ها، دانشمندانِ (علماى) بدند و بهترين بهترین‌ها و خوبان، علماى خوبند    . 

***- پس خطرناک‌ترین دشمن، همان "شیطان بزرگ = نظام استکباریِ سلطه‌ی امریکا" می‌باشد و خطرناک‌ترین جبهه، نفوذی‌ها (منافق جماعت، در هر لباسی) می‌باشد که در عرصه‌های گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و ...، "جنگ نیابتی" به نفع دشمنان خارجی راه می‌اندازد.

 

مشارکت و هم‌افزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)

پرسش: خطرناک‌ترین دشمن ایران کدام کشور است؟ (تبیین اصولی در دشمنی شناسی)

http://www.x-shobhe.com/shobhe/9163.html 

 

 

 

کلمات کلیدی: