فرق بنده (مسلمان) با یک مسیحی و زرتشتی چیست؟ به نظر شما راه از بین بردن شک در دین و یقین حصولی چیست؟ چون واقعاً هم برایم سوال شده، و هم میخواهم یک فردی نباشم که تقلید جاهلانه میکند. (مشهد)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس- شبهه):
اهل کتاب، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، در بخش نظری [اعتقادات]، اگر به توحید، معاد و بالتبع و نبوت انبیای الهی ایمان داشته باشند، نگویند: خدای شب و روز فرق دارد – نگویند: ما فرزندان خدا هستیم – نگویند: خدا به دنیا میآید و یا پسر دارد ...، بلکه بگویند: "لا إله الاّ الله" و باور داشته باشند که «اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ * وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ»، در اصل و اصول دین، هیچ فرقی با هم ندارند و موحد میباشند.
خداوند متعال در دعوت اهل کتاب که مایل بودند به شریعت و کتاب خود باقی بمانند، فرمود:
«قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ» (آل عمران، 64)
ترجمه: بگو: «اى اهل كتاب! بياييد به سوى سخنى كه ميان ما و شما يكسان است؛ كه جز خداوند يگانه را نپرستيم و چيزى را همتاى او قرار ندهيم؛ و بعضى از ما، بعضى ديگر را غير از خداى يگانه به خدايى نپذيرد» هر گاه (از اين دعوت،) سرباز زنند، بگوييد: «گواه باشيد كه ما مسلمانيم!»
اما اگر برای خداوند متعال، جسمیت قائل شوند – او را مرکب بدانند و برایش اجزا و اعضا قائل شوند – برایش پدر، مادر یا فرزند قائل شوند – دیگران را نیز خدا بدانند و برایش شریک قائل شوند و ...، فرقی ندارد که در دستشان قرآن مجید باشد و ادعای مسلمانی کنند [مانند ابن تیمیه و وهابیت]، یا تورات و انجیل باشد، همه مشرک میشوند.
●- خداوند متعال، هیچ دینی به جز اسلام نفرستاده است، لذا فرمود: «دین نزد خداوند، فقط اسلام است» و فرمود انبیای الهی نیز همه مسلمان بودند:
«إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ» (آل عمران، 19)
ترجمه: دين در نزد خدا، اسلام (و تسليم بودن در برابر حق) است و كسانى كه كتاب آسمانى به آنان داده شد، اختلافى (در آن) ايجاد نكردند، مگر بعد از آگاهى و علم، آن هم به خاطر ظلم و ستم در ميان خود؛ و هر كس به آيات خدا كفر ورزد، (خدا به حساب او مى رسد؛ زيرا) خداوند، سريع الحساب است.
●- پس، هم خدا یکیست و هم دین حق که اسلام است یکی میباشد، منتهی "شریعت"ها [احکام، قوانین و فقه]ها متفاوت میباشند.
در اصول و فروع دین [بایدها و نبایدها] نیز قواعدی وجود دارد که به تصدیق عقل و فطرت، نزد همگان روشن و عمومی میباشند، لذا همگان باید از آنها پیروی کنند؛ چنان که در دعوت به صراط مستقیم، فرمود:
«قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»
ترجمه: بگو: «بياييد آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده است برايتان بخوانم: اينكه چيزى را شريك خدا قرار ندهيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد! و فرزندانتان را از (ترس) فقر، نكشيد! ما شما و آنها را روزى مىدهيم؛ و نزديك كارهاى زشت نرويد، چه آشكار باشد چه پنهان! و انسانى را كه خداوند محترم شمرده، به قتل نرسانيد! مگر بحق (و از روى استحقاق)؛ اين چيزى است كه خداوند شما را به آن سفارش كرده، شايد درك كنيد!
«وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»
ترجمه: و به مال يتيم، جز به بهترين صورت (و براى اصلاح)، نزديك نشويد، تا به حد رشد خود برسد! و حق پيمانه و وزن را بعدالت ادا كنيد! هيچ كس را، جز بمقدار تواناييش، تكليف نمىكنيم و هنگامى كه سخنى مىگوييد، عدالت را رعايت نماييد، حتى اگر در مورد نزديكان (شما) بوده باشد و به پيمان خدا وفا كنيد، اين چيزى است كه خداوند شما را به آن سفارش مى كند، تا متذكّر شويد!
«وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (الأنعام، 151 تا 153)
ترجمه: اين راه مستقيم من است، از آن پيروى كنيد! و از راههاى پراكنده (و انحرافى) پيروى نكنيد، كه شما را از طريق حق، دور مىسازد! اين چيزى است كه خداوند شما را به آن سفارش مىكند، شايد پرهيزگارى پيشه كنيد.
تقلید جاهلانه:
در اسلام عزیز، "اصول دین" تحقیقی است و اساساً تقلید در آنها جایز نمیباشد؛ حتی تقلید از شخص شریف پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله؛ بلکه هر کسی باید در سطح خودش، بشناسد، بفهمد، باور کند و البته با قلب ایمان بیاورد. شناخت یک مقوله است، و ایمان یک مقولۀ دیگر.
اما، "تقلید جاهلانه"، فقط در اهداف، راهها و کارهای باطل امکان تحقق دارد، وگرنه "تقلید به جا و منطقی"، در هیچ امر حقی، نه تنها جاهلانه نیست، بلکه مبتنی بر اصول عقلانی و منطقی میباشد. به عنوان مثال:
*- شناخت و فهم ارزش سلامتی و ضرورت حفظ آن، یک حکم عقلی و فطری و همگانی میباشد، اما چون در چگونگی رعایت آن [فروع] علم نداریم، به پزشک و یا متخصص تغذیه و ... رجوع مینماییم، او در این امر مرجع تقلید ما میشود و ما مقلد او.
*- در فروع و احکام دین [حتی حقوق در تمامی مکاتب، فرهنگها و ...] نیز همینطور است، یا باید بروید تحصیل کنید، حقوقدان یا مجتهد و فقیه شوید، و یا در آن چه نمیدانید، از آن که میداند تقلید نمایید. این عین عقلانیت و منطق است.
شناخت و یقین حصولی
"حصولی" یعنی به دست آوردن از راه "دانش و بینش". بنابراین مستلزم "علم و بصیرت" میباشد. لذا باید مطالعه نمود و البته با ژرفنگری (بصیرت).
باید کتاب خلقت را مطالعه نمود. ببینید چقدر خداوند متعال، در قرآن کریم، امر نموده که خلقت زمین و آسمان و هر آن چه در آنهاست را مورد مطالعه و نظاره قرار دهید.
بدیهی است که مطالعه زمین و آسمان، بیشتر مطالعه در همین طبیعت و عالم ماده میباشد، ما که نمیتوانیم در آسمان سوم و چهارم مطالعه کنیم؛ پس یعنی علوم طبیعی و تجربی، اما میفرماید که این کتاب را ناقص و نیمه نخوانید، از اول تا آخر بخوانید و نتیجه عقلی بگیرید، تا خالق را بشناسید، تا توحید و معاد را بشناسید.
کتاب وحی را نیز باید مطالعه نمود؛ اما فرمود: در مطالعه این کتاب نیز باید در آیاتش تأمل، تفکر، تعمق، تعقل و تدبر نمایید تا برایتان مفید واقع شود.
●- اما شناخت حصولی کافی نیست، بلکه "فهم، باور و ایمان" لازم است که آن دیگر کار "قلب" است؛ و راهکارهای احیا و بیداری قلب، برداشتن موانع، جلوگیری از ممهور و زندان شدن آن نیز جداگانه بیان شده است که در شاید در "تقوا و تزکیه" بتوان خلاصه نمود. و تمامی احکام، برای همین نمردن، بیمار نشدن و به زندان نیفتادن قلب میباشد.
ابلیس لعین و بسیاری از شیاطین جنّ و انس، هم خدا را میشناختند و میشناسند و هم معاد و هم حقانیت وحی و نبوت را میدانستند و میدانند، اما با این همه، ایمان نیاوردهاند.
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
فرق بنده (مسلمان) با یک مسیحی و زرتشتی چیست؟ راه از بین بردن شک در دین و یقین حصولی چیست؟ میخواهم یک فردی نباشم که تقلید جاهلانه میکند.
پاسخ (نشانی لینک):
www.x-shobhe.com/social/10934.html
- تعداد بازدید : 1488
- 3 اردیبهشت 1400
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون توحید