نبوت - درس 2 / ضرورت و نیاز به نبوت را کسی درک میکند و به کارش میآید که نسبت به «توحید و معاد» باوری داشته باشد.
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
مقدمه :
شناخت نبوت (پیامبر) و باور آن، پس از شناخت و باور توحید و معاد مطرح میباشد. بدیهی است کسی که اول و آخر را نمیشناسد و باور ننموده است؛ با وسط هم کاری ندارد.
اگر کسی خدا را نشناخته باشد و به معاد و بازگشت به او نیز شناخت و ایمانی نداشته باشد؛ نه شناخت و تعریف درستی از خودش دارد و نه از عالم هستی! چرا که در این وسط، به جز طبیعت و زندگی حیوانی، فانی و پوچ در آن چیزی نیست.
انسان طبیعتگرا (مادهگرا - ماتریالیست)، از آن جهت که عالم هستی و خودش را ترکیب منظمی از مواد و عناصری میبیند که متغیر شده و از بین میروند؛ هدف بلند و پایداری هم ندارد که اولاً «محبّت حقیقی و پایدار به محبوب حقیقی» در او پدید آورد، ثانیاً امید و شوق رسیدن ایجاد کند، و ثالثا برای رسیدن به آن هدف و دیدار محبوب، نقشۀ راه، چه باید کردها و نباید کردها، معلم، مربی، راهنما، رهبر و الگوی انسانی بخواهد!
او خود را حیوانی میبیند که چون سایر حیوانات، از اسپرم نطفهای در رحمی پدید آمده، به دنیا میآید، نیاز به خوردن، آشامیدن، خوابیدن، پوشیدن و مسکن پیدا میکند و غرایز حیوانی نیز او را به انواع شهوات (شهوت جنسی، شهوت مطرح شدن و شهرت، شهوت قدرت و سلطه و ...) میکشاند و او فقط باید سعی کند که این غرایز را ارضا نماید!
اما، انسانی که نسبت به توحید و معاد حقیقی، معرفت و ایمانی یافته و محبّت و شوق دیدار محبوب غایی در دلش ایجاد شده، او هدف والایی دارد و برای سالم رسیدن به مقصد، نیاز خود به هدایت الهی را درک میکند، لذا «نبوّت» را امری ضروری میداند.
●- برخی میپرسند: «در اثبات نبوّت، به کسی که خدا را باور ندارد چه بگوییم؟» پاسخ عقلی و منطقی این است که «هیچ نگویید و اصراری به اثبات نداشته باشید»، چرا که «نبی» فرستادۀ خدا جهت هدایت بشر به معاد است و او (کافر)، خدا را باور ندارد که فرستادهاش را باور نماید!
نبوت، نیاز تحقق امید به لقاء الله
خداوند متعال، به صورت مستقیم و غیر مستقیم، در آیات متعددی تصریح نموده که «نبوّت» نیاز ضروری انسان به هدایت، تعلیم و تربیت و الگوی انسانی، برای رسیدن به هدف والایش که دیدار پروردگار در مقام قُرب الهی و جایگاهی همیشگی میباشد؛ به عنوان مثال:
«لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَمَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ» (الممتحنة، 6)
- قطعاً براى شما (در شخصیت و راه و رسم) آنان، الگو(های) نیکویی میباشد؛ اين براى كسانى است كه به خدا و روز آخرت اميدوارند و هركس (به فرمان خدا) پشت كند خود زيان كرده است، زيرا خداوند بى نياز و ستوده است.
«لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا» (الأحزاب، 21)
- راستى كه براى شما در رفتار و كردار پيامبر، فرستاده ى خدا، نمونه و الگويى نيكوست، (به ويژه) براى كسانى كه به خدا و روز قيامت ايمان دارند و خداى را بسيار ياد مىكنند.
●- بدیهی است که نبی، وحی، کتاب، دین الهی و شریعت، به کار کسی که به توحید و معاد شناخت و باوری ندارد نمیآید و هدایت کنندۀ کسانی که «امید به لقاء الله» ندارند، نمیباشد. آنها به این حقایق نیز به چشم «بازی» نگاه میکنند و تنها فایدۀ آن را در امور مادی و حیات حیوانی خود در دنیا میبینند؛ لذا وقتی میبینند که این آیات، برای پاسخگویی به امیال دنیوی و هواهای نفسانی آنها نیست؛ به پیامبر خدا میگویند: «از این حرفها نگو و آیات دیگری بیاور که مطابق خواستههای نفسانی ما باشد، تا قبول کنیم!»
«وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ» (یونس علیه السلام، 15)
- هنگامى كه آيات آشكار ما براى آنها خوانده مى شود، آنانى كه اميدى به ملاقات ما ندارند مى گويند: قرآن ديگرى غير از اين بياور و يا آن را تغيير ده بگو: من حق ندارم آن را از پيش خود تغيير دهم من فقط از آنچه بر من وحى مىشود پيروى مىكنم من اگر از فرمان پروردگارم سرپيچى كنم، از مجازات روز بزرگ مىترسم.
«إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ» (یونس علیه السلام، 7)
- به يقين كسانى كه به ديدار ما اميد ندارند و به زندگى دنيا دل بسته و خشنود گشتهاند و بدان آرام شدهاند و آنانند كه از آيات و نشانههاى ما بىخبرند.
●●●- بنابراین، امر نبوّت، نبی، وحی، کتاب و شریعت، برای کسانی مفید واقع میشود که به «توحید معاد»، شناخت، باور و ایمانی یافتهاند و امید به لقاء الله دارند؛ و به دیگران، نه تنها سود نمیبخشد، بلکه سبب زیان (خسران) بیشتر برای آنان نیز میگردد، چنان که فرمود:
«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا» (الإسراء، 82)
- و از قرآن، آنچه شِفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل مىكنيم؛ و ستمگران را جز خسران (و زيان) نمىافزايد.
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
مرتبط:
- تعداد بازدید : 155
- 24 آذر 1401
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اصول اعتقادات توحید