بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ و صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ - اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج - صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ.
سلام بر شما؛
"اسم" یعنی "نشانه"، "آیه" نیز در فارسی به معنای نشانه است؛ منتهی اسم اشاره به کسی یا چیزی دارد و آیه، آگاهی بخش و هدایت کننده به سوی او [آن] میباشد. به عنوان مثال: «خالق»، اسم است، اما تمامی مخلوقات «آیات» میباشند.
*- نه فقط خداوند سبحان، بلکه هیچ چیزی با ذاتش شناخته نمیشود، بلکه هر کسی یا هر چیزی با نشانههایش شناخته میشود. اگر شما در معرفی خود بگویید: من انسانم، مرد یا زن هستم، ایرانی میباشم، مسلمانم، کارفرما یا کارگرم و ...، اینها همه نشانههای شماست، نه ذات شما!
*- اسمها، گاهی اعتباری هستند، مانند نام اشیای گوناگون در زبانهای متفاوت؛ گاهی بیمسمّا میباشند، مانند نامهایی که روی بتان میگذاشتند و میگذاند و گاهی اشاره به معنی و مفهوم و یک حقیقت وجودی دارند.
*- اگر چه اسامی اشخاص دارای معنی میباشند، اما در هیچ فرهنگ و زبانی، اسم اشخاص را ترجمه نمیکنند و معنای آن را به کار نمیبرند، بلکه همان اسم را به کار میبرند، اما به اسمهای الله جلّ جلاله که میرسد، اصرار دارند تا حتماً ترجمهای را جایگزین نمایند، مانند «خدا» که به هیچ وجهی ترجمۀ الله نمیباشد!
به عنوان مثال: اسم «فاطمه»، یعنی «جدا شده - کَنده شده» و مقصود جدا شده از هر گونه آلودگی و دور کننده از آتش میباشد. پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند:
«إِنَّمَا سُمِّيَتْ اِبْنَتِي فَاطِمَةَ لِأَنَّ اَللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فَطَمَهَا وَ فَطَمَ مَنْ أَحَبَّهَا مِنَ اَلنَّارِ» (إرشاد القلوب، جلد 2، ص232)
- نام دخترم را فاطمه علیهاالسلام گذاشتم؛ زیرا خداوند فاطمه علیهاالسلام و هر کس که او را دوست دارد، از آتش دوزخ دور نگه داشته است.
اما، کسی هنگام صدا کردن ایشان و یا یاد نمودن از ایشان، به جای اسم «فاطمه»، این معانی را به کار نمیبرد.
اسامی، معرف وجوه گوناگون
اسم «مرد» را در نظر بگیرید که فقط نشانه و مُعرّفت جنسیّت میباشد؛ اما یک مرد، اسمهای خویشاوند دیگری چون: «پسر، پدر، برادر، همسر، دایی، عمو ...» و اسمهای توصیفی دیگری چون: «قوی، سخاوتمند، مهربان، خشن، دانشمند، نادان و ...» و اسمهای صنفی دیگری چون: «فرمانده، فرمانبر، مدیر، کارفرما، کارگر، پزشک، مهندس، وکیل و ...» نیز دارد. حال اگر به جای تمامی این اسمها، فقط با اسم و کلمۀ «مرد» از او یاد شود، چه شناختی به جز جنسیّت او حاصل میگردد؟! و همینطور است اسم «زن» و اسمهای دیگرش چون: «دختر، خواهر، همسر، مادر و ...».
اسم خدا
الله جلّ جلاله، اسمهای گوناگونی دارد که هر کدام معرفی وجهی از اوست؛ اما اسم فارسی «خدا» به معنای «خود آ» میباشد، یعنی کسی که وجودش قائم به ذاتش میباشد و کسی او را به وجود نیاورده است.
اسم خدا، فقط معرف ازلی بودن خداست که در اصطلاح فلسفی به آن «واجب الوجود» گفته میشود؛ اما هیچ اشاره و استناد مستقیمی ندارد که این خدا (وجود ازلی)، خالق، مالک، ربّ، إله، معبود، رازق و ... نیز باشد!
بنابراین، بسنده نمودن به جایگزینی اسم «خدا» به جای تمامی اسماء الله، مانع از شناخت لازم الله جلّ جلاله میگردد!
اگر برای شناخت او، یک اسم کافی بود؛ خودش به معرفی یک اسم بسنده مینمود، در حالی که در آیات قرآن مجید، خود را با 99 اسم که هر کدام معنای متفاوتی دارند و معرف وجهی از او میباشند نیز معرفی نموده است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«الله»، اسم خاص و جامع است، یعنی تمامی اسماء در آن لحاظ شده است. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
«اللّهُ مَعْناهُ المَعْبُودُ الّذِي يَأْلَهُ فِيْهِ الْخَلْقُ وَ يُؤْلَهُ إلَيْهِ، وَ اللّه ُ هُوَ المَسْتُورُ عَنْ دَرْكِ الأبْصَارِ، المَحْجُوبُ عَنِ الأوْهَامِ وَ الخَطَرَاتِ.» (التوحيد : 89/2)
- اللّه به معناى معبودى است كه آفريدگان درباره او حيرانند و [نيز ]كسى كه بدو پناه برده مىشود. اللّه ، هموست كه از ديدهها پوشيده است و از وهم و خيال در پرده (محجوب) است.
اما، خودش در جامعترین معرفی خود فرمود: «به اسم الله، الرّحمن، الرحیم». یعنی الله، وجود بخش است و وجود بخشی او استمرار دارد، به وِیژه برای مؤمنان در بهشت!
هم چنین فرمود: «اللَّهُ لا إِلهَ إِلّا هُوَ - الله که إلهی (معبودی) جز او نیست» - «هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ» - «اللَّهَ رَبَّكُمْ وَرَبَّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ - الله كه پروردگار شما و پروردگار نياكان شما است» (الصافات، 126) ... و در معرفی خود با اسمهای دیگرش فرمود:
«هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ» (الحشر، 23)
- او الله است كه إلهی (معبودی) جز او نيست، حاكم و مالك اصلی او است، از هر عيب منزه است، به كسی ستم نمیكند، به مؤ منان امنيت میبخشد، و مراقب همه چيز است، او قدرتمندی است شكست ناپذير كه با اراده نافذ خود هر امری را اصلاح میكند، او شايسته بزرگی است. خداوند منزه است از آنچه شريك برای او قرار میدهند.
«هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» (الحشر، 24)
- او الله است، خالق، و آفرينندهای بیسابقه، و صورتگری است (بی نظير)، نامها نیکو (اسماء کمالیه) برای اوست و آنچه در آسمانها و زمين است تسبيح او میگويند، و او عزيز و حكيم است.
حال بسنده نمودن به اسم فارسی «خدا» و جایگزین نمودن آن به جای تمامی اسمای الهی، به چه شناختی از او میرسیم؟! آیا با اسم «خدا» میفهمیم که او خالق، مالک، إله، ربّ، رازق، علیم، سمیع، بصیر، رحمان، رحیم و ... نیز میباشد؟!
نقص ترجمه
اگر چه زبان ما فارسی میباشد و برای فهم متون اصلی از هر زبان دیگری، ناچار به برگردان (ترجمه) میباشیم، اما باید دقت داشته باشیم که برگردان از هر زبانی به زبان دیگر، حتماً نواقصی دارد که علّتش کمبود کلمات جایگزین میباشد؛ مگر آن که شرح داده شود که آن دیگر برگردان (ترجمه) نیست، بلکه تفسیر است.
روشنترین نمونه آن که در تمامی ترجمههای قرآن کریم، در معنای «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» نوشتهاند: «به نام خداوند بخشایندۀ مهربان!» - آیا دانشمندان در ادبیات عربی و فارسی، علما و مفسران نمیدانستند که برگردان (ترجمۀ) خداوند به عربی «الصاحب» میشود و بخشاینده «الجواد» و مهربان «الرئوف» میشود؟! چرا، اما به خاطر کمبود کلمات جایگزین مستقیم، چارهای جز به کار بردن این واژگان در فارسی نداشته و ندارند.
بنابراین، هر چند با اسم «خدا» از الله جلّ جلاله یاد میکنیم و به او اشاره مینماییم؛ اما بکوشیم تا خداوند متعال را با اسمهایی که خودش معرفی نموده بشناسیم و در هر موضوعی از اسم متناسب استفاده نماییم.
اگر طالب رحمت اوئیم، او را «یا رحمان و یا رحیم» بخوانیم - اگر طالب بخشش و پوشش الهی هستیم، او را «یا عَفُوّ و یا غفار» بخوانیم - اگر رزق او را میخواهیم، او را «یا رزاق» بخوانیم- اگر نیازمند به حفاظت او هستیم، او را «یا حفیظ» بخوانیم - اگر نیازمند و خواهان نظر لطف و مهربانی او با خود میباشیم، او را «یا لطیفُ یا رئوف» بخوانیم و ... .
هیچ کسی به هنگام طلب بخشش الهی، او را «یا منتقم» یا «یا شدید العقاب» نمیخواند، پس چطور به جای تمامی اسمای الهی، به اسم «خدا» بسنده نماییم و انتظار داشته باشیم که شناخت جامعتری از او حاصل نماییم؟!
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
- تعداد بازدید : 304
- 22 شهریور 1402
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت توحید
نظرات کاربران
ممنون بابت مطالب خوبتون 🌷🌷🌷