در احادیثی خواندم که حتی پیامبر اکرم (ص) نیز در مصیبت امام حسین (ع) میگریستند، چون جبرئیل خبر داده بود و گفته بود برای هر مقتولی، قاتلی لازم است. آیا یعنی جبر بوده؟!
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
جبرئیل علیه السلام نیز نفرماید نیز همگان به حکم عقل میدانند که برای هر مقتولی، قاتلی لازم است.
بدیهی است که تا قاتلی نباشد، مقتولی نیز نخواهد بود، اما چه اجبار و ضرورتی وجود دارد که حتماً عدهای مرتکب قتل شوند، تا عدهای کشته (مقتول) گردند؟! اگر بگویند: «هر معلولی حتماً علّتی دارد»، معنایش این نیست که حتماً باید آن علت و معلولش پدید آیند؛ بلکه اگر معلولی پدید آید، میگویند: «حتماً علّتی داشته و بدون علّت پدید نیامده است»
برخی تا واژۀ «قَدر - مقدر - مقدرات الهی» را میشنوند، آن را به معنای «جبر» میگیرند؛ در حالی که «قَدر»، یعنی «اندازه» و هر چیزی در این عالم، اندازهها (مقدراتی) دارد؛ چنان که فرمود: «إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ - ماییم که هر چیزی را با اندازه آفریدهایم - میآفرینیم» (القمر، 49) و فرمود:
«وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» (الحجر، 21)
- و هيچ چيز نيست مگر آنكه گنجينههاى آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازهاى معين (علمی) فرو نمىفرستيم.
حتی باران که قطراتش قابل شمارش نمیباشد نیز بر اساس مقدرات و به اندازۀ معلوم (علمی) و معین میبارد:
«وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَيْتًا كَذَلِكَ تُخْرَجُونَ» (الزّخرف، 11)
- و همان كه از آسمان آبی فرستاد به مقدار معين، و به وسيله آن سرزمين مرده را حيات بخشيديم، و همينگونه در قيامت زنده میشويد !
قضا و قدر
بسیار معنای «قضا و قدر» را یکی میدانند، در حالی که بسیار با هم متفاوتند. قدر همان اندازههاست؛ چنان که میپرسید: «وزن یا قیمت این کالا چقدر است؟» و هرگاه اندازههای لازم برای پیدایش چیزی یا وقوع امری فراهم شد، حتماً پیدا میگردد یا واقع میشود.
*- به عنوان مثال: اگر یک لیتر آب، در ظرفی به اندازۀ معین که حرارت را منتقل میکند، روی حرارت بالای صد درجه قرار گیرد، به نقطۀ جوش رسیدن آب در آن ظرف، پس از مدت علمی و معینی، حتمی (قضا) میشود.
جبر و اختیار
مقدرات (اندازهها)، هیچگاه تغییر نمیکنند، وگرنه نه تنها هیچ عملی قابل کشف نبود، بلکه عالم درجا نابود میشد.
بنابراین، مقدرات (اندازهها) را خالق وضع نموده است و همه «جبری» میباشند؛ اما در بسیاری از موارد، این که آدمی خود را در کدام اندازهها قرار دهد و چه سرنوشتی را برای خودش مقدر و قضا نماید، در «اختیار» خودش میباشد چنین نبود، دیگر پیامبری فرستاده نمیشد، به حق دعوت نمیشد و معادی برپا نمیگردید.
محدودۀ «اختیار» انسان، فقط در عرصۀ امکان «انتخاب» او میباشد، یعنی آنجا که به او اجازه داده شده و میتواند انتخاب نماید؛ حتی انتخاب إلههای دروغین، به جای الله جلّ جلاله، یا انتخاب دین، کتاب، امام، همسر، شغل ... و هر کاری که با اختیار و اراده انجام میپذیرد.
آب در آن شرایط به نقطۀ جوش میرسد، اما اختیار این که شما آبی را در آن شرایط قرار دهید یا خیر، به انتخاب خودتان میباشد - هر جرعه یا لقمهای که از دهان فرو رود، آثار جبری خودش را دارد، اما این که آن را بخورید، بنوشید یا خیر، به انتخاب خودتان میباشد.
زندگی، مرگ، قبر، برزخ، قیامت، محشر، حساب و کتاب، بهشت و جهنم و ...، همه مقدرات جبری میباشند، اما چگونگی احوال در آنها و بهشتی یا جهنمی شدن، در اختیار خود انسان قرار داده شده است.
علم و عمل
بسیاری گمان دارد که «علم» خداوند علیم و حکیم، به مثابۀ «جبر» میباشد، در حالی که هرگز «علم»، دلیل و علّت عمل نمیباشد!
شاید از بهترین مثالها، هواشناسی باشد. این که یک مجموعۀ علمی، با تحقیق و رصد شرایط آب و هوا، علم مییابند که فردا یا هفتۀ دیگر، در فلان نقطه، باران میبارد، بدان معنا نیست که باران به خاطر علم آنها باریده است؛ بلکه علل دیگری چون تراکم ابرهای زاینده، باد، درجه دما و ... سبب بارش شده است؛ لذا کارشناسان به این مقدرات (اندازهها) که بارش را حتمی (قضا) نموده است، علم یافتهاند و خبر میدهند.
کسی که در راه خدا روی مین میرود تا راه را باز کند، میداند که مین منفجر میشود و او شهید میشود، اما علم او دلیل این کارش و شهادتش نیست، بلکه هدف، اراده، اختیار و عمل او، سبب شهادتش میگردد.
آدمی علم دارد که اگر گلولهای به مغز کسی شلیک کند و یا چاقویی در قلبش فرو کند، او میمیرد؛ اما این علم، او را مجبور نمیسازد که چنین نماید؛ بلکه بر اساس اختیار و انتخاب خود عمل مینماید.
علم خداوند سبحان
علم خداوند سبحان، فقط به آخر کار اختصاص ندارد؛ بلکه او میداند که به چه کسی چه داده است و او از این دادهها چگونه استفاده مینماید و نتیجهاش چه میشود.
خداوند متعال میداند که عدهای با اختیار خود، کافر و مشرک، ظالم و جنایتکار میشوند - علم دارد که عدهای با اختیار و انتخاب خود، در مقابل آنان قیام و ایستادگی میکنند - و علم دارد که در این رویارویی، چه حوادثی رخ میدهد - چه کسانی در راه باطل کشته میشوند و چه کسانی در راه او به شهادت میرسند و چگونه؟ و از این ماجرا که مقدر و سپس قضا شده، خبر میدهد.
سیدالشهداء علیه السلام، کربلا و عاشورا
بله، جبرئیل امین علیه السلام، از این واقعه خبر داده بود، چنان که از سایر وقایع، چون شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام و ... نیز خبر داده بود. پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، به دختر عزیزشان حضرت فاطمه علیهاالسلام خبر داده بودند که «تو اولین نفر از خاندان من هستی که به من میپیوندی» و اخبار دیگر.
اما، این علوم غیبی (خبر از آینده)، به معنای جبر به خاطر علم نمیباشند، بلکه علم به مقدرات اختیاری و قضای حتمی میباشند.
اگر امثال ابوسفیان، معاویه، یزید، شمر، خولی و مردمان پیرو آنها، تفکر و تعقل مینمودند، علم و بصیرت میداشتند، دعوت حق را به جای دعوت شیاطین جنّ و انس لبیک میگفتند، به جای دشمنی با اسلام و اهل بیت علیهم السلام، دوستی و پیروی میکردند و ...؛ علم خداوند علیم، به این احوال آنها احاطه داشت؛ چنان که بر احوال سید الشهداء، ابا عبدالله الحسین علیه السلام و خاندان و یاران ایشان علم داشته و دارد.
اگر امیرالمؤمنین به نقل از پیامبر اکرم صلوات الله علیهما و علیهم، به میثم تمّار، از چگونگی و مکان شهادتش خبر میدهد و حتی نزدیک آن درخت، دو رکعت نماز میگذارد، به خاطر علم ایشان به مقدرات و قضای حتمی میباشد، نه این که علم ایشان علّت و سبب این واقعه گردید! او میداند که دستگاه حاکم و ظالم، با اختیار خود چه خواهد و میثم تمّار با اختیار خود چه خواهد کرد و نتیجه حتمی چه میشود.
●- بنابراین، پیامبر اکرم، امیرالمؤمنین، امام حسن صلوات الله علیهم اجمعین، بر این مقدرات و نتیجه (قضا) علم داشتند و میگریستند؛ نه تنها شخص سیدالشهداء علیه السلام نیز بر این وقایع علم داشتند، بلکه دیگران نیز از آنها شنیده بودند و آگاه بودند. اما علت وقوع این فجایع، اختیار و انتخاب کفر و ظلم از یک سو و اختیار و انتخاب قیام و شهادت از سوی دیگر بود و اوضاع جامعه، مقدرات (اندازهها) را برای وقع این حوادث برای دو طرف، فراهم ساخته بود و خداوند به تمامی این مقدرات و قضاها علم دارد و خبر داده بود.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار؛ متشکریم.
پرسش:
در احادیثی خواندم که حتی پیامبر اکرم (ص) نیز در مصیبت امام حسین (ع) میگریستند، چون جبرئیل خبر داده بود و گفته بود برای هر مقتولی، قاتلی لازم است. آیا یعنی جبر بوده؟!
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/muharram/12755.html
کانال پاسخ به شبهات محرم در تلگرام
@X_shobhe3
- تعداد بازدید : 274
- 31 تیر 1402
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون امام حسین(محرم)