پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ و صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ - اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج - صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ.
سلام بر شما؛
متأسفانه باید اذعان نماییم که بیشتر اصطلاحاتی که در ادبیات سیاسی و ارتباطات ما رایج میگردد، برگرفته و تقلید از غرب میباشد! همین "سواد رسانهای"، برگردان (Media literacy ) میباشد.
میتوانیم بگوییم که این دریافت و تقلید، همیشه هم بد و مذموم نیست، بالاخره آنها در بسیاری از علوم پیشرفتهترند و مهمتر آن که تولید علم میکنند، به ویژه در عرصههای ارتباطات، رسانه و تبلیغات، که به طور کلی قدرت و امکانات و میدان در غلبه و سلطۀ آنها میباشد. ولی باید دقت داشته باشیم که گاهی اسمها و اصطلاحات، فرهنگ خودشان را نیز به همراه میآورند و منتشر میکنند، و گاهی اساساً معنا و مفهوم و جایگاه یک واژه، در دو فرهنگ متفاوت است. مانند واژۀ "دین"، که اگر غربیها بگویند، مقصود فقط ادیان الهی میباشد، اما اگر ما مسلمانان بگوییم، مقصودمان تمامی ادیان الهی و حتی مکاتب (ایسمهای) بشری میباشد، چرا که آنها نیز نوعی "دین" میباشند.
از جمله این واژگان، "علم" میباشد که سنخ، سیاق و وسعت آن در جهانبینی مادی (ماتریالیستی)، بسیار محدودتر از وسعت و گسترۀ آن در جهانبینی "توحیدی – اسلامی" میباشد، به ویژه اگر در عرصۀ علوم انسانی (روانشناسی، فلسفه، حقوق، ارتباطات و ...) باشد.
در هر حال، مقصود کلی از همین اصطلاح "سواد رسانهای"، این است که مخاطبان، مهارت و توانایی دریافت، تحلیل، آنالیز و نقد داشته باشند و این مهارت را ارتقا بخشند.
اما، سخن ما در این است که این به اصطلاح "سواد رسانهای"، کجا باید متبلور شود؟ کجا باید به مردم تعلیم و تربیت دهد؟ کجا در برخورداری از این "سواد رسانهای" مقدم است؟
متأسفانه شاهدیم که حتی در رسانۀ ملی، مردم را هدف گرفته و مخاطب قرار میدهند و از آنها میخواهند که "سواد رسانهای" خود را بالا ببرند! خب حالا مردم چه کنند، بروند دانشگاه یا در این موضوع کتابها بخوانند؟!
خیر؛ بلکه همین رسانه و در صف اولش "رسانۀ ملی" در برخورداری از "سواد رسانهای" مقدم است و مسئول ارتقای سواد رسانهای عموم میباشد. مگر میشود معلم خودش نداند، سپس از دانشآموزان خود بخواهد که خوب بیاموزند؟! به عنوان مثالی بارز و روشن:
●- ابتدا باید خداوند منّان، پیامبری از میان مردم برگزیند - سپس تزکیۀ نفس او را ارتقا بخشد - سپس او را به علم لدنی تعلیم دهد – سپس علوم لازم برای هدایت و رشد مردم را به او وحی کند – روش تبلیغ را نیز بیاموزد، و پس از آن، توسط خود او، از مردم بخواهد که بیایند، گوش فرا دهند، پیامها را دریافت و فهم کنند و در نتیجه ایمان بیاورند و عمل نمایند.
سواد رسانهای رسانه ملی ما چقدر است؟
اگر چه از مطبوعات گرفته تا شبکههای اجتماعی و هر آن چه در فضای مجازی (اینترنتی) منتشر میشود، "رسانه" محسوب میگردد، اما "رسانۀ ملی" همچنان در رأس آن و قلب این جبهه قرار دارد. لذا باید ببینیم که سواد رسانهای رسانه ملی ما چقدر است؟!
برنامههای متنوع رسانه ملی را میتوان به چند بخش کلی، مانند: اخبار، گزارشات، گفتگو، فیلم و سریال و سرگرمی و مسابقه و بالاخره ورزش، تقسیم نمود.
هر شبکه رادیویی و تلویزیونی، در سرتاسر جهان، همین چند بخش را دارد، اما برخی فقط برنامه را پُر میکنند و برخی دیگر، حتی اگر مستندی از حیات وحش تولید و پخش کنند، در راستای ساختار فرهنگی، هدفگذاری میکنند. حیوانی را نشان میدهد و میگوید: خودش تصمیم گرفت تا برای سازگاری با محیط و توان بیشتر در حیات، از آبشش برخوردار گردد، اشعاتی را تولید و منعکس کند و یا دستانش را درازتر کند! حیوانات در این برنامهها، بسیار دانشمندتر، مکتشفتر، توانمندتر و مختارتر از انسانها معرفی میشوند.
شاید بیشتر شما، سریال "مظنون" را دیده باشید. اگر چه ژانر سیاسی، پلیسی و اکشن داشت، اما سراسر پیامهای فرهنگی، اخلاقی، سیاسی، و حتی عاطفی بود.
در این سریال نشان میدهد که بشر موفق به ساخت "هوش مصنوعی" شد، اما انسانها به دو گروه تقسیم شدند: الف – منجیان که به فکر نجات مظلومان هستند و جان خود را در راه نجات آنها به خطر جدی میاندازند؛ ب – قدرت طلبان سلطهگر، که از این تکنولوژی برای سلطه و کنترل همگان سوء استفاده میکنند! اما نام این دستگاه، "سامری" است! و جالب آن که هر دو گروه امریکایی هستند، هر دو هوش مصنوعی توسط امریکاییها ساخته شده است، افراد هر دو جریان، افسران سیا (CIA) یا پنتاگون، با سابقه حضور در جنگ ویتنام هستند و ...؛ یعنی همه چیز از خوب و بد، در قدرت امریکا خلاصه میشود! تابع منجیان عالم بشریت باشید و یا سامری گوسالهساز، ناچارید تابع امریکاییها باشید.
●- اما، ما در رسانۀ ملی خودمان [سیمای جمهوری اسلامی ایران]، هنوز فیلمهای کابوییِ امریکایی و "پزشک دهکده" پخش میکنیم که یک قصه ساختگی، از آغاز و تلاش مردم امریکا، برای "تمدن سازی" میباشد! حتی بازیگران خردسال این سریال، اکنون اگر نمرده باشند، سالخورده میباشند!
به کاراکترهای انیمیشنهای ایرانی نگاه کنید، همه غیر طبیعی، زشت و وحشتناک، با دماغهایی شبیه به ...؟!
ما هنوز، فیلم هندی یا سریال کرهای پخش میکنیم که به قول امام خامنهای: «شما مىبینید که این حضرات کُرهاىها - من از کار اینها خوشم مىآید - تاریخ ندارند؛ لذا میگویند «افسانهى جومونگ»، افسانهى فلان. یعنى از اوّل حساب را تصفیه میکنند؛ [میگویند] افسانه است، واقعیّت نیست. یکچیزى در مىآورند، یک تاریخ براى گذشتهى خودشان درست میکنند، که وقتى یک جوان کُرهاى به این فداکارىها و به این شجاعتها و به این کارهاى عجیب غریبِ سینمایى نگاه میکند، خب احساس هیجان میکند، احساس هویّت میکند، احساس افتخار میکند / 26/3/1393».
ما سالهاست که این افسانهها را برای مردم پخش میکنیم، در حالی که از یک سو ایران مملکتی کهن با تاریخ چند هزار ساله است، و از سویی دیگر فرهنگ ما هیچ شباهتی به فرهنگ مردم کره، ژاپن، چین و هندوستان ندارد!
ما در سریالهای تاریخی، یک "مختار نامه" میسازیم و سالها در ابتدای ماه محرم، یا صفر، آن را پخش میکنیم – و اگر سریال خانوادگی باشد، حتماً آهنگ فمینیستی دارد! در این قصهها، تمامی مردان، حتی اگر مثبت باشند نیز بد و مقصر هستند، خواه پدر باشند، یا شوهر، یا برادر و یا ...! پدر خوب در سریالهای ما، پدری است که پیش از آغاز قصه، مُرده باشد، تازه زن و فرزند بر سر گورش، علیه او رجز میخوانند! عشقهای مثلت، پُر رویی و بی ادبی کودکان و حق دادن به آنها، دیالوگهای نامأنوس و غیر متداول در بین اعضای خانواده، پرخاشگری و طغیان دختران و بانوان و البته حق به جانب و ... !
به آگهیهای تجاری دقت کنید! از یک سو، سعادت، خوشبختی، امنیت، رفاه، لذت و سلامت را در گرو استفاده از فلان محصول یا کالا معرفی میکنند، و از سویی دیگر، مردم را "جایزه بگیر" میکنند! با معرفی کالا یا محصولش کاری ندارد، میگوید: «این را بخر تا چند میلیون تومان پول، حواله خرید بیشتر، یا حتی سکه و یا شمش طلا جایزه بگیری»! اکثر آگهیهای ما، اگر نمایش یک زندگی مرفه و لوکس نباشد، به همراه یک رنگ و شعر سبک (به اصطلاح روحوضی) به خورد مردم داده میشود.
از مستندات بگذریم که سبب شده تا "سواد رسانهای" ما، در شیر و نهنگ شناسی، بیشتر از آدم شناسی باشد، و همه متخصص حیات وحش شدهایم، اما "اخبار" نیز بسیار کلیشهای میباشد. برنامه اخبار در طول شبانه روز، در چندین شبکه و هر کدام چندین نوبت پخش میشود، اما همه تکرار و عین هم هستند و حتی جملهسازی آنها فرقی ندارد!
●- خلاصه آن که "سواد رسانهای، در رسانۀ ملّی" که باید سیاستگذار، دانشگاه، معلم، مربی و مبلغ باشد، در حد اکابر و حتی کمتر از آن پایین است، اما از مردم میخواهند که "سواد رسانهای" خود را ارتقا بخشند(؟!)
مشارکت و همافزایی- موضوع یادداشت و نشانی لینک متن، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
موضوع یادداشت:
سواد رسانهای یعنی چه؟ این سواد کجا باید متبلور شود؟ چرا همیشه از مردم متوقعید؟!
متن (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/note/11141.html
- تعداد بازدید : 1014
- 20 آذر 1401
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت