بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
سلام دوستان؛
دربارۀ «شعور» و «بیشعوری» بسیار گفته و نوشتهاند و البته همگان با این واژه آشنایی دارند و گاه دیگران را به اهانت «بیشعور» مینامند.
«شعور» و «بیشعوری»، همیشه یک مقولۀ مهم برای دانشمندان و به ویژه فلاسفه بوده و میباشد، اما واژۀ «بیشعوری»، پس از نوشتن کتابی به همین نام توسط «خاویر کرمنت - Xavier Crement » و برگردان (ترجمۀ) آن به زبانهای گوناگون و از جمله فارسی، بیشتر در اذهان عمومی مطرح شد.
مصادیق بارز «بیشعوری» را در رفتار برخی از مردم، بسیار میبینیم، به ویژه در رانندگی؛ مانند: آن از خود راضی که در خیابانی پُر تردد و یا کوچهای تنگ، خودروی خود را دوبله متوقف میکند تا خریدی انجام دهد و یا سرش را پایین انداخته و با گوشی ور میرود، یعنی نمیبینم که چه ترافیکی ایجاد کردهام! و یا آن که با دیدن صف طولانی در دو خط و در کنار گذر، از همه عبور میکند تا آن جلو راه بگیرد و وارد شود، گویی که او خیلی باهوش است و دیگران این کار را بلد نبودند - و یا آن بیشعوری که لایی میکشد و گمان دارد که خیلی هنر کرده، در حالی که به دلیل ترمز و کم کردن سرعت توسط دیگران توانسته به سلامت عبور کند و البته سر چهار راه و پشت چراغ قرمز، بقیه به او میرسند.
در رفتارهای دیگر نیز مصادیق «بیشعوری» بسیار دیده میشود، مانند: آن خانم یا آقایی که چنان با افتخار با سگش راه میرود که گویی با مدرک دکتری و همراه چند دانشمند دیگر راه میرود، اما آنقدر شعور ندارد که سگش را برای دفع مدفوع و ادرار، به باغچههای کوچه وارد نکند و یا به فروشگاههای مواد خوراکی نزدیک نماید!
و یا، مانند آن بازیگر یا ورزشکاری که چون کمی معروف (یا به اصطلاح سلبریتی) شده، گمان دارد که در تمامی علوم، از جمله انسانشناسی، جامعهشناسی، رفتارشناسی، سیاست و ...، دانشمند و نابغۀ زمان شده و حتماً باید اظهار نظر هم بنماید!
یا آن «بیشعوری» که گمان میکند نمایش اندام و جاذبههای جنسی خود به دیگران در کوچه و خیابان و تحریک رایگان تمامی رهگذران، یعنی: «زن، زندگی، آزادی»! بیچاره اسیر و بندۀ هوای نفس خودش و دیگران شده و گمان میکند که به آزادی رسیده است!
معنای شعور و بیشعوری
«شعور»، به درک آدمی از خود، محیط افراد و هر چیزی گفته میشود و از «شَعَرَ» گرفته شده که به معنای «مو» میباشد. مقصود این است که آدمی باید ظریفبین و دقیق باشد؛ سطحینگر و ظاهرگرا نباشد، و اگر چنین باشد، به او «بیشعور» میگویند. «شاعر» را به جهت ظریفبینی «شاعر» میگویند. ابیاتی چون: «تو مو بینی و مجنون پیچش مو - تو ابرو، او اشارتهای ابرو» و یا «آنچه در آینه جوان بیند، پیر در خشت خام آن بیند» و ...، همه اشاره به همین «دقت، بصیرت، ظریفبینی و نازک بینی - شعور» میباشد.
مراتب بیشعوری
اما، شعور نیز مانند علم و سایر کمالات، هم موضوعات و مصادیق گوناگونی دارد و هم شدت و ضعف مرتبه. فرق است بین کسی که در رانندگی یا رعایت آداب و اخلاق اجتماعی، [البته این نیز در سطوح متفاوت] «بیشعوری» به خرج میدهد، با کسی که به طور کلّی نسبت به خودش، زندگیاش، آیندهاش، دنیا و آخرتش در غفلت است و از امکانات، ابزار و لوازم «شعور» برای درک بهتر و بیشتر استفاده نمیکند!
بیشعوری در آیات قرآن مجید
خداوند علیم و حکیم، در آیات بسیاری دربارۀ «بیشعوری» و «بیشعورها» سخن گفته است؛ اما اگر دقت شود، بیشتر در موضوعات اصلی حیات و از جمله پایان آن (مرگ) و انتقال به قیامت، تذکر و هشدار داده است.
●- میفرماید: «بیخیال زندگی میکنند و ناگهان با مرگ مواجه میشوند، چون «شعور» ندارند:
«ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَقَالُوا قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ» (الأعراف، 95)
- سپس (هنگامی كه اين هشدارها در آنها اثر نگذاشت) نيكی (و فراوانی نعمت و رفاه) به جای بدی (و ناراحتی و گرفتاری) قرار داديم آن چنان كه فزونی گرفتند (و همه گونه نعمت و بركت يافتند و مغرور شدند) و گفتند (تنها ما نبوديم كه گرفتار اين مشكلات شديم) به پدران ما نيز ناراحتيهای جسمی و مالی رسيد؛ چون چنين شد، پس به ناگاه آنان را در حالی که درک نمیکردند (شعور نداشتند)، ناگهان به اعمالشان گرفتيم (مرگ و عذابشان رسید).
●- میفرماید: قیامت و عذاب را باور ندارند و مسخره هم میکنند، چون «شعور» ندارند، اما ناگهان با آن مواجه میشوند:
«هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ» (الزّخرف، 66)
- آنها چه انتظاری میكشند؟ جز اينكه قيامت ناگهان به سراغ آنها آيد در حالی كه خبر (درک و شعورش) را ندارند.
«وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَوْلَا أَجَلٌ مُسَمًّى لَجَاءَهُمُ الْعَذَابُ وَلَيَأْتِيَنَّهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ» (العنکبوت، 53)
- آنها با عجله از تو عذاب را میطلبند، و اگر موعد مقرریي تعيين نشده بود عذاب (الهی) به سراغ آنها میآمد، سرانجام اين عذاب بطور ناگهانی بر آنها نازل میشود در حالی كه «شعور و درکش» را ندارند.
●- میفرماید: مجرمان برای فساد خود و ترویج آن در جامعه، نقشهها میکشند و چارهها میاندیشند، اما «شعورش» را ندارند که بفهمند، علیه خود کار میکنند!
«وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكَابِرَ مُجْرِمِيهَا لِيَمْكُرُوا فِيهَا وَمَا يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ» (الأنعام، 123)
- و بدين گونه در هر شهرى گناهكاران بزرگش را مى گماريم تا در آن به نيرنگ پردازند و[لى] آنان جز به خودشان نيرنگ نمىزنند و درك نمىكنند (شعورش را ندارند)!
●- میفرماید: اینان همیشه در حال نیرنگ علیه خدا و مؤمنان هستند، اما در واقع علیه خودشان نیرنگ میبازند؛ ولی شعورِ فهمش را ندارند:
«يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ» (البقره، 9)
- با خدا و مؤمنان نيرنگ مىبازند، ولى جز بر خويشتن نيرنگ نمىزنند و نمىفهمند (بیشعورند).
●- میفرماید: افراد فاسد، همیشه دیگران را نادان و ابله و خود را برتر، فرهیخته، روشنفکر، اصلاحطلب و اصلاحگر میخوانند، در حالی که فاسدند، اما «شعور» فهم و درکش را ندارند:
«وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ * أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ» (البقره، 11 و 12)
- و چون به آنان گفته شود در زمين فساد مكنيد مىگويند ما خود اصلاحگرانيم * آگاه باشیدكه آنان فسادگرانند، ليكن شعورش را ندارند (و نمىفهمند).
*- خلاصه، پیش و بیش از آن که نظریهپردازان و نویسندگان غربی، دربارۀ «بیشعوری» بگویند و بنویسند، خداوند متعال در قرآن کریم، به مهمترین، بارزترین و سرنوشتسازترین مصادیق بیشعوری تصریح نموده است که باید مورد مطالعه، دقت، تأمل، تفکر، تعقل، تدبر و تذکر قرار گیرد.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
مشارکت و هم افزایی - موضوع یادداشت و نشانی پیوند متن، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
موضوع:
«بیشعوری» و تصریح و تذکر به مصادیق کلان و بارزش در قرآن مجید
متن (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/note/12574.html
- تعداد بازدید : 364
- 15 اردیبهشت 1402
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت