بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
میرزا جواد ملکی تبریزی رحمة الله علیه:
... در کتاب مصباح الشریعة، از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود:
«زیان نکرده کسی که حقیقت سجده را به جای آورد، ولو در تمام عمر یک مرتبه، و روی رستگاری نبیند. آن که با خدایش خلوت کند و سر به سجده نهد، ولی در این حال مکر و فریب شیطان او را به خود مشغول دارد، و از آن چه که خدا برای سجده کنندگان مهیا نموده و اُنس عاجل و نزدیکی و راحتی در آینده که به آنان وعده داده غافل بماند؛ و هرگز از خدا دور نشود کسی که تقرب و نزدیکی را به خدا در حال سجده نیکو گرداند؛ و هرگز به خدا نزدیک نشود و به جوار قُرب حضرت حق دست نیابد، کسی که رعایت ادب محضر پروردگارش را ننماید، و با تعلق خاطر به غیر او در حال سجده، حرمتش را ضایع گرداند.»
پس، چون کسی باش که متواضع در برابر خدا و ذلیل در پیشگاه او است و میداند که خداوند او را از خاکی که مردمان آن را لگد مینمودند بیافرید، و از نطفهای که همه آن را نجس میدانند خلق کرد؛ و خداوند معنای سجود را سبب تقرب دل و سر و روح آدمی به خود دانسته است؛ و آن کس که به خدا نزدیک شود، از غیر او دور خواهد شد.
آیا همین ظاهر را نمیبینی که انسان به سجده که میرود، به همه چیز پشت میکند و آنچه که دیده میشود از نظر او پنهان میگردد؟ امر باطن هم همینگونه است؛ بنابراین، کسی که در نمازش به غیر خدا مشغول باشد، به آن چیز نزدیک، و از حقیقتی که خدا از نماز و اراده نموده، به دور خواهد بود.
خداوند متعال میفرماید: «مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ - خداوند برای هیچ کس دو قلب قرار نداده است» (الأحزاب، 4)
و از رسول خدا صلوات الله علیه و آله، رسیده است که ذات اقدس حق فرمود: هر گاه بر دل بندهای بنگرم و در آن محبت اخلاص برای اطاعت خود ببینم که در این طاعت تنها مرا در نظر دارد و رضایت مرا جستجو میکند، تدبیر امور او را خود به عهده گیرم، و او را به خود نزدیک گردانم، و کسی که در نمازش به غیر من مشغول باشد، او در زمرۀ کسانی است که خود را به مسخره گرفتهاند، و نامش در دیوان زیانکاران ثبت خواهد شد. انتهی.
میگویم: در الفاظ این روایت تأمل نما، شاید آنچه را ما در مورد حقیقت سجود بیان داشتیم در آن بیابی؛ جرا که آن معنایی را که امام میفرماید «که اگر کسی در تمامی عمرش یک دفعه هم که شده چنین سجدهای انجام دهد، زیانکار نخواهد بود»، جز با آن چه ما بیان داشتیم منابت نخواهد داشت؛ به خصوص آن که بعداً در پاداش آن اُنس با خدا، و راحتی در آینده را بیان میکند، که اُنس با خدا جز با تجلّی آن مطلوب و وصال او میسر نشود.
هم چنین، آنجا که میفرماید: «با خدایش خلوت کند» و یا آنجا که میفرماید: «خداوند، معنای سجود را وسیلۀ تقرب دل و سر و روح انسان به خود قرار داده است»، این جز با آن چه ما گفتیم ممکن نیست؛ و اگر کسی بگوید: فرمایش امام آنجا که میفرماید: «هر کسی در نماز دلش در پی چیزی غیر از خدا باشد، او نزدیک به آن چیز، و از حقیقتی که خداوند از نماز اراده نموده به دور خواهد بود»، این را میرساند که مقصود حضرت، همان حضور قلبی است که در جمیع احوال نماز، از افعال و اقوال آن لازم است میباشد.
میگوییم: ولی اگر تأمل بیشتری شود، گر چه مطلب، در بیان امر عامی که به جمیع اجزای نماز مربوط میشود که همان حضور قلب باشد هست، ولی لازمۀ همین حضور قلب این است که حال سجده، به همان گونهای که ما بیان داشتیم باشد، زیرا حضور قلب در حال قیام، به این است که نمازگزار به مقام عبودیت و ربوبیت التفات داشته باشد، و در رکوع آن چه حضور قلب اقتضا میکند این است که انسان به غیر (از او) التفات نداشته باشد، هیچ حول و قوهای برای آنها نبیند، و حضور قلبی که مناسب با سجده است، به این است که نمازگزار از همه چیز فانی و در محضر خدای متعال حضور یابد، و این عین همان مطلبی است که ما بیان داشتیم؛ و مطلب آخر این که روی گردانیدن از همه چیز به بدن در هیئت ظاهری سجده، و تواری و روی گردانیدن دل از هر چه غیر خدا است، جز با آن چه که ما گفتیم، ممکن نیست.
مطلب دیگر این که در روایت اخیر، خداوند به بندگانی که دوستدار اخلاص هم باشند، و وعدۀ پاداش داده است، تا چه رسد به مخلصین؛ لذا تو اگر اهل اخلاص نیستی، پس لااقل از این که در دوستی اخلاص و مخلصین سستی کنی برحذر باش، که در این صورت از کرامت تدبیر امورت از ناحیۀ حضرت حق، محروم خواهی بود، و در نماز [نیز] در زمرۀ کسانی خواهی بود که خود را به مسخره گرفتهاند، و به زیانکاران ملحق خواهی شد.
و بدان که سجده، از افضل اعمال بدنی است، و از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود: «نور را در دو چیز یافتم، در گریه و سجده» و روایت شده که نزدیکترین حالات بنده به خدا، حالت سجده است، به خصوص اگر انسان گرسنه و گریان باشد.
و برای سجده، فضیلتهای بسیاری بیان شده است، از جمله آمده است که جمعی از رسول خدا صلوات الله علیه و آله خواستند که از طرف خداوند، بهشت را برای آنها تضمین کند، حضرت فرمود: «به این شرط که مرا به طول سجده یاری کنید»، آنان پذیرفتند و حضرت هم بهشت را برای آنان ضمانت فرمود. و روایت شده که به حضرت صادق علیه السلام گفته شد: «چرا خداوند متعال، حضرت ابراهیم علیه السلام را خلیل خود گردانید؟» حضرت فرمود: «به خاطر بسیاری سجدۀ او بر زمین».
و در صحیح روایت شده بنده هر گاه نماز بگذارد، سپس به سجده رود و سجدۀ شکر به جای آورد، خداوند متعال حجابی که بین او و ملائکه است برمی گیرد و میگوید: ای ملائکۀ من! به این بنده بنگرید که فریضۀ من را بجای آورد و عهد مرا تمام نمود، و سپس به خاطر نعمتهایی که به او ارزانی داشتهام، سجدۀ شکر به جای آورد؛ ای ملائکه! بگویید چیز برای اوست؟ ملائکه میگویند: «بار الها! رحمت تو»، خطاب میرسد: «دیگر چه چیز؟» میگویند: «بهشت تو»، خطاب میرسد «دیگر چه؟ ملائکه میگویند: «کفایت مهمات او»، خطاب میرسد: «دیگر چه؟»
حضرت فرمود: دیگر از خیر چیزی باقی نمانده که مگر ملائکه آن را گفتهاند، و لذا در جواب میگویند: «بار إلها! ما دیگر چیزی نمیدانیم» خطاب میرسد: «هم چنان که او مرا سپاس گفت و شکر نمود، من هم سپاسگزار او خواهم بود و رو سوی او خواهم کرد، و خود را به او نشان خواهم داد»
میگویم: «آن که را دلی باشد، همین روایت او را کفایت میکند»!
منبع:
(اسرار الصلوة، ترجمه رضا رجب زاده، ص 423 تا 427)
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
کلمات کلیدی:
در محضر استاد عبادت