شهید آیت الله مدنی رحمة الله علیه، اولین شهید در محراب، پس از امیرالمؤمنین علیه السلام:
... شما و خودم را به تقوای خدا سفارش میکنم، زیرا راه نجاتی جز تقوا نداریم. روز جمعه روزی است که ما دردهایمان را دوا کنیم و درد اول هر انسانی خود انسان است؛ برای این که هر اندازه به کمال برسد، اگر [روح] مریض باشد، کمال برای او فایدهای ندارد.
مراقبت در کلام
آیه قرآن و همچنین اعتقاد ما این است که کلمهای از زبان انسان در نمیآید، مگر این که همراه آن نگهبانی مهیا میباشد تا کلام را حفظ کند. (برگرفته از مضمون سوره ق، آیه 18)
حال که ما معتقدیم هر کلمهای از زبان انسان در آید، نوشته خواهد شد و فردا باید حسابش را بدهد، پس هر حرفی که میزنیم باید به نفع اسلام و انقلاب باشد، نصیحتی برای مسلمین باشد و یا حداقل برای کسب حلال زده شود. اگر حرفی که میزنی، به نفع اسلام و مسلمین نباشد، در صحیفه کارهای ثواب نوشته نمیشود!
... بنابراین، بر مسلمانان لازم است حرفی که میزنند، حساب شده باشد. در زنده و زنده کننده اهل بیت عصمت (علیهم السّلام) حدیثی وارد شده است - اعتقاد ما این است که در عرصه قیامت هم باید حاضر باشیم - به این ترتیب میفرماید که ظرفی پر از خون روی کسی میپاشند و میگویند: این سهم توست از خون فلان کس که به ناحق ریخته شده!
میگوید: خدایا! من که در قتل کسی شرکت نکردهام، من که کسی را نکشتهام؟! میگویند: تو یک کلمه حرف زدی و آن حرف، برزگ شد و به جایی رسید که در ریختن خون یک مسلمان، این حرف مؤثر افتاد. (حرف تو به قدری شاخ و برگ پیدا کرد که در نتیجه آن، به اندازه این حرف در قتل آن مسلمان شریک شدی).
چطور امکان دارد کسی با حرفش در ریختن خون شرکت کند! مبادا حرفی پشتسر کسی بزنید که آن حرف منجر به کشته شدن و ریخته شدن خونها شود . برای همین است که میگویند: عمدهترین چیزی که موجب جهنم رفتن انسان میشود، زبان انسان است . علی (علیه السّلام) که میفرماید: مَنطِقِهُمُ الصَّواب: یعنی مواظب هستند که گفتارشان، گفتار خوبی باشد.
پرهیز از تکبر و منیّت
انسان مسلمان متواضع میشود، تکبر در او راه ندارد.
ضرر منیت و نفع تواضع چیست؟ این را باید بدانید که تواضع و اخلاق حسنه رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بود که سبب شد اسلام عالمگیر شود. خدا لعنت کند کسانی را که جلو پیشرفت اسلام سنگ انداختند!
رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) با کیفیتی که اسلام را بنیانگذاری کرده بود و به طریقی که امیرالمؤمین آن را تعقیب میکرد و با اخلاقی که داشتند، و اگر نبود فعالیتهای منافقین داخلی و ستون پنجم، اخلاق اسلامی اینها دنیا را جلب میکرد.
با این که در زمان ائمه اطهار (علیهم السّلام) حکومت در دستبیگانگان بود و آنها (امامان) افرادی عادی بودند که به هیچ نحو قدرت فعالیت نداشتند و حتی سوال کردن از آنها محدود بود، با این همه آنها با اخلاقشان توانستند افراد کثیری از ملل مختلفه را به اسلام آورند. همچنان (متقابلا!) تکبر ابوجهل و امثالش خودشان و ملتهایشان را خاکسترنشین کرد.
«وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ - و آن را از روى ظلم و سركشى انكار كردند، در حالى كه در دل به آن يقين داشتند! پس بنگر سرانجام تبهكاران (و مفسدان) چگونه بود! » (النّمل، 14).
این آیه یکی از آیات عجیب قرآن است، گروهی بودند که آیات الهی و نبوت رسول اکرم و انبیا را انکار میکردند، زیر بار نمیرفتند، ولی در نفسهایشان یقین داشند، ابوجهل، پیغمبر اکرم را از ما بهتر میشناخت، همان طور که بنیصدر امام را بیشتر از من و شما میشناخت. انکار کردند آیات الهی را در حالی که یقین داشتند!
وقتی انسان به حدی برسد که حتی انسانیتخودش را زیر پایش بگذارد و آیات الهی را انکار کند، منشاش چیست؟ همان خودبینی است که این انسان به آنچه که یقین دارد، عمل نمیکند و زیربار نمیرود، منیت و خودبینی و عُلوّ طلبی است که باعث میشود انسان، انسانیتخود را زیر پا گذارد . ببین که عاقب کار اینها به کجا میرسد.
بازتاب تکبر در دنیا
خدا بر خود واجب کرده است هر کسی هر معصیتی را که کرده، علاوه بر عذاب آخرت، در دنیا نیز به بلائی نظیر آن معصیت مبتلا کند. مثلا کسی که عمدا روزهاش را بخورد، ممکن است از گرسنگی بمیرد، یعنی به قدری گرسنه شود و چیزی نتواند بخورد که بمیرد و [نعوذبالله] با عداوت خدا از دنیا برود! شخصی از روی منیت «من» بگوید و زیربار حق نرود، نتیجهاش این است که به ذلت مبتلا شود، خوار شود و به جای این که به مقام بالایی برسد، پایینتر رود!
محمدرضای خائن منفور کاملا رهبر انقلاب را میشناخت و کاملا میدانست که کیست و چه میگوید، حتی در مجلسی اقرار کرده بود که مرجع باید این چنین باشد، ولی از جهت منیّت، به نصحیت امام گوش نداد و در نتیجه، با ذلت فرار کرد و به سادات، نوکر آمریکا و اسرائیل پناهنده و بالاخره در زیر پای فرعون به خاک سپرده شد.
میگوید تا متوجه باشیم که اگر هر کدام از ما به اندازه خود متکبر باشیم، و الله مبتلا خواهیم شد.
*- در گذشته، شخصی در تبریز بود که ظاهرا جزو افراد مهم آن زمان به حساب میآمد. روز اول هر سال با تمام مشکلات که مسافرت داشت، با ماشین به مراغه میرفت و در مقابل یک صوفی بیسواد تعظیم کرده و دستش را میبوسید. یک وقتی از پیرمرد عاقلی پرسیدم: این بدبخت چرا این کار را میکند؟! گفت: نتیجه عمل اوست! این شخص در مقابل مرحوم آیت الله انگجی تواضع نکرده، حالا باید در مقابل یک نفر آدم بیسواد خائن تواضع کند! بنیصدر هم در مقابل امام و رهبر انقلاب تواضع نکرد، باید به صهیونیسم پناهنده شود. واقعا ذلتبالاتر از این نمیشود!
(برگرفته از پگاه حوزه ، شماره 103)
کلمات کلیدی:
در محضر استاد