پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):

تا دقت نشود که حضرت امام رحمة الله علیه، در چه زمان و شرایطی این نامه را نوشتند و چه نوشتند؛ معلوم نمی‌شود که چرا نوشتند و چرا نامۀ مشابهی برای ریگان ننوشتند.

اگر دقت شود، نامۀ امام به رهبر شوروی، دعوت به «اندیشه» بود. امریکا نه تنها هنوز چنین نیاز و ضرورتی را احساس و درک نکرده است، بلکه خود را برخوردار از برترین اندیشۀ برای جهانیان می‌داند!

این پرسش را باید به دو بخش اساسی تقسیم نمود:

الف - چرا امام خمینی رحمة الله علیه، به رهبر امریکا (ریگان)، نامه‌ای جهت هدایت ننوشتند؟

ب - چرا امام خمینی رحمة الله علیه، به رهبر شوروی (گورباچف)، نامه‌ای جهت هدایت نوشتند؟

بی‌تردید، قصد حضرت امام، نامه‌نگاری برای رهبران دو ابر قدرت جهانی و سایر رهبران نبوده است که ایجاب کند دست کم برای رهبران قدرت‌های جهانی نامه بنویسند. پس، نامه به گورباچف، از اهداف، ضرورت‌ها و علل دیگری برخوردار بود.

چرا به رهبر امریکا، نامه‌ای جهت هدایت ننوشتند؟

1- حضرت امام، امریکا را به حق، «شیطان بزرگ» توصیف و معرفی نمودند که توصیفی بسیار کوتاه، اما بسیار ژرف، دقیق و واقع‌گرایانه می‌باشد، و کسی برای «شیطان بزرگ»، نامه هدایت‌گرانه نمی‌نویسد؛ اما هشدارها و تذکرات ایشان به تمامی رهبران جهانی، شامل امریکا نیز می‌شود.

2- اصل و سبب انقلاب در درجۀ نخست، نجات کشور از استعمار و استثماری بود که توسط نظام سلطۀ امریکا تحمیل شده بود؛ لذا امریکا علیه ایران، در جنگ بوده و هست.

3- امریکا در دوران ریگان، ضمن تشدید حمایت از عراق، رژیم بعث صدام را از فهرست «کشورهای تروریست از نظر امریکا» خارج کرد تا بتواند به آن کشور در جنگ علیه ایران سلاح بفروشد، کمک مالی کند، آواکس و اطلاعاعتش علیه ایران را به عراق بدهد و ...؛ امریکا در دوران ریگان نیز نه تنها رسماً از گروهک منافقین و سایر تروریست‌های داخلی حمایت می‌نمود، بلکه چندین حمله مستقیم نظامی نیز نمود، مانند: حمله به كشتی باری ایران موسوم به «ایران اجر» - «پایانه نفتی «رشادت» و میدان نفتی «رسالت»، که ریگان مستقیماً مسئولیت این دو حمله را برعهده گرفت؛ هم چنین حمله به سكوهای نفتی ساسان، سلمان و نصر در خلیج فارس  - حمله به ناوهای سهند و سبلان ... و بالاخره هدف قرار دادن هواپیمای مسافری ایران و اعطای مدال افتخار و شجاعت به فرمانده این عملیات!

بنابراین، بدیهی است که رهبر انقلاب و جمهوری اسلامی ایران، برای رئیس جمهور کشوری که مستقیم و غیر مستقیم با ایران در حال جنگ است، نامۀ هدایتگرایانه نمی‌نویسد، بلکه با بصیرت و شجاعت می‌فرماید: «امریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند».

چرا به گورباچف، رهبر شوروی، نامه‌ای جهت هدایت نوشتند؟

محتوای نامه و نیز ترکیب هیئت اعزامی به ریاست آیت الله جوادی آملی، خود بیانگر چرایی‌های نوشتن و ارسال این نامه می‌باشد.

1- امام در دورانی این نامه را نوشتند که شوروی هنوز یکی از دو ابر قدرت جهان بود و حتی هنوز دیوار برلین نیز برداشته نشده بود؛ اما امام پیش و بیش از همه (حتی امریکا و شوروی) می‌دانستند که حاکمیت «کمونیسم» و بالتبع حکومت شوروی، در حال فرو پاشی است، آن هم برای همیشه؛ چنان که مرقوم نمودند:

«جناب آقاى گورباچف، براى همه روشن است که از این پس کمونیسم را باید در موزه‌هاى تاریخ سیاسى جهان جستجو کرد؛ چرا که مارکسیسم جوابگوى هیچ نیازى از نیازهاى واقعى انسان نیست ...»

2- در حالی که تمامی جهانیان، گورباچف را رهبر نظام کمونیستی شوروی می‌شناختند، امام می‌دانستند که او در حال بازنگری تحولی می‌باشد و نقش اصلی در تغییر نظام را ایفا می‌کند؛ لذا در ابتدای نامه به وی نوشتند:

«از آنجا که پس از روى کار آمدن شما چنین احساس مى‌شود که جنابعالى در تحلیل حوادث سیاسى جهان، خصوصاً در رابطه با مسائل شوروى، در دور جدیدى از بازنگرى و تحول و برخورد قرار گرفته‌اید، و جسارت و گستاخى شما در برخورد با واقعیات جهان چه بسا منشأ تحولات و موجب به هم خوردن معادلات فعلى حاکم بر جهان گردد، لازم دیدم نکاتى را یادآور شوم ...»

3- فروپاشی شوروی، صرفاً فروپاشی یک کشور و نظام سیاسی‌اش نبود، بلکه فروپاشی یک مکتب (کمونیست) بود؛ بنابراین، رهبران شوروی باید مکتب فکری و اعتقادی دیگری را جایگزین می‌نمودند؛ لذا امام اسلام را برای آنان مطرح نمود و به اسلام دعوت نمود و پس از تذکر به یک بحث کوتاه ولی عمیق فلسفی، متذکر شدند:

«جناب آقاى گورباچف، اکنون بعد از ذکر این مسائل و مقدمات، از شما مى‌خواهم درباره اسلام به صورت جدى تحقیق و تفحص کنید. و این نه به خاطر نیاز اسلام و مسلمین به شما، که به جهت ارزشهاى والا و جهان شمول اسلام است که مى‌تواند وسیله راحتى و نجات همه ملتها باشد و گره مشکلات اساسى بشریت را باز نماید.‌»

4- حضرت امام، به شوروی هشدار دادند و متذکر شدند که مبادا در این تغییر و تحول زیربنایی و روبنایی، به دام اندیشه‌های غرب بیفتند و بلعیده شوند، لذا در مقابل نظام سلطۀ کمونیستی در بلوک شرق، و نظام سلطۀ سرمایه‌داری در بلوک غرب، اسلام را که راه‌کاری حقیقی و درست برای نجات ملت‌ها و استقلال کشورها می‌باشد، معرفی نمودند:

«شما اگر بخواهید در این‌ مقطع تنها گره‌هاى کور اقتصادى سوسیالسیم و کمونیسم را با پناه بردن به کانون سرمایه دارى غرب حل کنید، نه تنها دردى از جامعه خویش را دوا نکرده‌اید، که دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران کنند؛ چرا که امروز اگر مارکسیسم در روشهاى اقتصادى و اجتماعى به بن بست رسیده است، دنیاى غرب هم در همین مسائل، البته به شکل دیگر، و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است.»

5- حضرت امام می‌دانستند که با توجه به تحولات و رویکردها در شوروی، بلافاصله پس از فروپاشی، کشورهایی که به اشغال شوروی درآمده بودند، جدا و مستقل خواهند شد و مردم بیشتر این کشورها مسلمان می‌باشند؛ لذا با نوشتن نامه به رهبر شوروی و دعوت به اسلام، که خود حاکی از قدرت نظام اسلامی و رهبری آن بود، توجه ملل مسلمان آن کشورها به اسلام را که بارقه‌هایی داشت، تقویت و تشدید نمودند:

«آقاى گورباچف وقتى از گلدسته‌هاى مساجد بعضى از جمهوریهاى شما پس از هفتاد سال بانگ «اللَّه اکبر» و شهادت به رسالت حضرت ختمى مرتبت- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- به گوش رسید، تمامى طرفداران اسلام ناب محمدى (ص) را از شوق به گریه انداخت. لذا لازم دانستم این موضوع را به شما گوشزد کنم که بار دیگر به دو جهان بینى مادى و الهى بیندیشید.‌»

نکته:

اگر چه نظام سرمایه‌داری و سلطۀ غرب به رهبری امریکا نیز در سراشیبی تند سقوط قرار گرفته است، اما هنوز به مرتبۀ فروپاشی و نیاز به جایگزینی نرسیده است؛ اما مهم این است که ملت‌ها، آرام آرام بیدار شده و می‌شوند و این نارضایتی و نیاز به تحول و تغییر اساسی و زیربنایی، در میان اقشار گوناگون مردم غرب و به ویژه جوانان، کاملاً مشهود می‌باشد؛ لذا امام خامنه‌ای نیز خطاب به جوانان غرب نامه نوشتند.

«من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید. در این صورت، در آینده‌ای نه‌چندان دور خواهید دید بنایی که بر چنین شالوده‌ای استوار کرده‌اید، سایه‌ی اطمینان و اعتماد را بر سر معمارانش می‌گستراند، گرمای امنیّت و آرامش را به آنان هدیه می‌دهد، و فروغ امید به آینده‌ای روشن را بر صفحه‌ی گیتی می‌تاباند.‌»

(نامه رهبر انقلاب اسلامی به عموم جوانان در کشورهای غربی‌ - 8/09/1394)

مشارکت و هم‌افزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار؛ متشکریم.

پرسش:

چرا امام خمینی به رهبر شوروی نامه نوشت ولی به رهبر آمریکا نامه ننوشت و آنها را هدایت ننمود‌؟

پاسخ (نشانی پیوند):

https://www.x-shobhe.com/politic/12252.html 

 

 

کلمات کلیدی:  سیاسی