آیا ممکن است انقلاب اسلامی در آینده چه دور چه نزدیک شکست بخورد یا ماهیتی جاودان دارد؟ دوستی گفت: این انقلابی که مردم به رهبری امام خمینی کردند کاملاً مذهبی هست و اندکی ناسیونالیسم و نژادگرایی ندارد و ایران هویت واقعیش را از دست میدهد.
پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
ایران و ایرانی، تازه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، هویت اصیل و گرانقدر خود را به دست آورده است. مگر ناسیونالیسم و نژادگرایی به یک کشور و ملّتش هویت میبخشند؟!
مشکلات برخی چند جانبه میباشد، از سویی نه تنها هیچ علاقهای به انقلاب اسلامی ندارند، بلکه بغض هم دارند؛ برای سقوطش در اوهام غوطهور شده و روز شماری میکنند؛ از سویی دیگر علم، آگاهی و اطلاعی نیز ندارد که بتوانند تشخیص دهند؛ و از سویی دیگر به هیچ وجهی مایل نیستند اندکی تفکر و تعقل کنند، و بدتر از همه آن که دوست دارند حتماً حرف بزنند، نظر بدهند و در جنگ نرم و جبهۀ ضد تبلیغ بجنگند!
بقای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران
●- برای بقا و تداوم این انقلاب، هیچ ضمانتنامهای نازل نشده است؛ بلکه هر نوع تحولی در فرهنگ و سیاست یک جامعه، کاملاً بستگی به رویکرد و حمایت مردم دارد، حال چه آن تحول حق باشد و چه باطل.
*- پس، تا وقتی اکثریت قاطع مردم، این چنین عاقلانه و عاشقانه، حامی انقلاب و جمهوری اسلامی ایران میباشند و در مقابل هر نوع فشار و ظلمی، این چنین جانانه استقامت میکنند، و هر کجا لازم باشد، این چنین به موقع در صحنه حاضر میشوند، انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران، نه تنها باقی میماند، بلکه با صلابت و قدرت پیش میرود.
●- در این چند ماه گذشته [البته طبق معمول 43 سال گذشته]، اتفاقات قابل تأملی رخ داد. هر گاه که صد یا دویست نفر در خیابانی جمع شدند و اغتشاش و آشوب به راه انداختند، از مقامات ارشد نظامات سلطه در غرب گرفته تا رسانههای فارسی زبان وابسته و نیز ستون پنجم داخلی در فضای مجازی، شعار «مردم، مردم» سر دادند! اما در همین فاصله، مردم در اجتماعات چند صد هزار نفری و حتی چند میلیونی، به خیابانها آمدند و تظاهرات کردند، اتصال خود به ولایت و حمایت خود را از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران فریاد زدند و با شهدای عزیزشان تجدید بیعت کردند؛ و تنفر خود را از ضد انقلابها و وطنفروشان به صراحت اعلام نمودند و ...، ولی کوردلان هرگز نخواستند ببینند و اذعان نمایند که مردم ایران چنین هستند!
«مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ * صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ» (البقره، 17 و 18)
- مثل آنها همانند مثل كسانى است كه در تاريكى آتشى افروختند و چون آتش پيرامونشان را روشن ساخت، خداوند روشنايىشان را برد و آنان را در تاريكىهايى واگذارد كه هيچ نمىبينند * آنها كران، گنگها و كورانند؛ لذا (از راه خطا) بازنمى گردند!
●- دشمنیهای شیطان بزرگ امریکا، متحدان اروپایی، نوکران عربی و ستون پنجم داخلی (منافقین، کومله، سلطنتطلبها، بهاییها، فساد طلبان و ...) علیه انقلاب اسلامی، این نظام و ملّت ایران، نه تنها قابل شمارش نیست، بلکه حتی ابعاد و عمق یکی از آنها را نمیشود به صورت کامل و دقیق توصیف نمود؛ از جنگهای داخلی در کردستان و ... گرفته، تا تحمیل جنگ خارجی هشت ساله، تا تحریم، ترور، فتنه و ...!
نه فقط دانشمندان دینی و دانشگاهی، بلکه آیات عظام، رئیس جمهور، نخستوزیر، رئیس دیوان عالی کشور، نمایندگان و وزرای بسیاری را ترور کردند - جاسوس خود [بنیصدر] را به ریاست جمهوری رساندند و ...، اما این انقلاب و این نظام، نه تنها باقی ماند، بلکه با صلابت و بصیرت، مقاومت کرد و پیش رفت؛ چرا که اولاً رهبریش با «ولایت فقیه» است، و ثانیاً ملّت پیرو و پشتیبان قوی و محکم این انقلاب میباشد.
ملّیگرایی و نژاد پرستی:
بیتردید، هر ملّتی، کشور و وطن خود را دوست دارد، و البته «وطن دوستی» با «وطنپرستی» فرق دارد و مسلمانان هر پرستشی به غیر از خداوند سبحان و یا همراه با پرستش او را شرک میدانند.
و هم چنین، هر کسی «نژاد» خود را دوست دارد؛ حال چه نژاد خانوادگیاش باشد و چه نژاد قومی؛ چنان که فارسها، آذریها، کُردها، لُرها، بلوچها، گیلکیها، مازنیها و ...، نژاد خود را دوست دارند؛ این یک گرایش فطری است؛ اما «نژاد دوستی» نیز با «نژاد پرستی» متفاوت است و نژادپرستی جهالت، کبر و رذیلهای است که با انسانیت و فرهنگ انسانی، عدالت، قسط و تمامی ارزشها منافات دارد، چنان که آثار سوء آن در امریکا و سپس اروپا، همچنان قربانی میگیرد و فواصل طبقاتی و نژادی را گستردهتر و عمیقتر میکند!
وحدت و تفرقه - دشمنان از وحدت ایجاد شده بین اقوام و نژادهای ایرانی که سبب قدرت شده، ناراحتند! تمامی تفرقهها و جنگهای داخلی که سبب تضعیف ملت و سلطۀ بیگانه شده و میشود، یا مبتنی بر اختلافات دینی و مذهبی بوده و یا اختلافات قومی و نژادی! پس بدیهی است که دشمن حرص میخورد که چرا انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران، نه تنها گرایشات نژادپرستانه (مثل امریکا) ندارد، بلکه تمامی مردم را یکپارچه میداند و به وحدت هر چه بیشتر میخواند!
ناسیونالیسم (وطنپرستی):
مقصود از ناسیونالیسم که یک اصطلاح غربی میباشد، همان ملیگرایی و وطندوستی فطری و معقول نمیباشد، بلکه درست کردن یک جایگزین [آلترناتیو] در مقابل «خدا پرستی و خدا دوستی» میباشد؛ لذا به جای «وطن دوستی» به آن «وطن پرستی» میگویند و این دروغی بس بزرگ و آشکار است، چرا که همگان وطن خود را دوست دارند، اما هیچ کسی وطنش را نمیپرستد و نمیتواند بپرستد!
وطن ما کجاست؟
توحید، معاد، نبوت، ولایت و امامت، قرآن مجید، اسلام، انسان و ...، حقایقی هستند که هیچگونه تغییر و تبدیلی به آنها راه ندارد و شناخت و اعتقاد به این حقایق نیز انسان را اصیل و پایدار مینماید، اما «وطن» یک امر اعتباری و قراردادی میباشد، که مرزهای آن به صورت مستمر در حال تغییر میباشد.
نمیخواهیم به وسعت ایران در زمان در دوران هخامنشیان، ساسانیان، اشکانیان و حتی افشاریه اشاره نماییم؛ اما در همین دو سه قرن اخیر، چه اتفاقاتی برای وطن ما (ایران) افتاده است؟!
*- در دوران حکومت قاجارها، مناطق بزرگی از آذربایجان، قفقاز، داغستان و ...، با جنگ و یا بدون جنگ، از ایران جدا شد و مردمانش که هموطن ما بودند، خارجی قلمداد شدند!
*- در دوران کوتاه رضا پهلوی (پدر)، ابتدا بخش عظمیی از مناطق شمالی و سپس مناطق جنوبی اترک، مغان و ... به روسیه واگذار شد - بخش بزرگی از کوههای آرارات و شهرستانهای آن به ترکیه واگذار شد - بخش عظیمی از مناطق نفتی در اطراف اروند، به عراق واگذار شد - ۱۶۰ فرسخ از خاک ایران شامل مناطق (هشتادان، موسیآباد، شمتیغ و...) در شرق ایران به افغانستان واگذار شد و ...، و هموطنان نیز خارجی شدند!
*- در دوران سلطنت محمد رضا پهلوی (پسر)، نه تنها استان بحرین از ایران جدا شد و به یک کشور به ظاهر مستقل تبدیل شد، بلکه کلّ ایران که در استعمار انگلیس بود، به استعمار امریکا درآمد، تا جایی که ایران را یک پادگان نظامی و ژاندارم منطقه میخواندند!
انقلاب اسلامی و ایران
آنان که [البته به دورغ]، دم از «وطنپرستی» میزدند، به شاه ایران «خدایگان» میگفتند و شعار «جاوید شاه» سر میدادند، همگی به سلطۀ امریکا و انگلیس دلخوش بودند و به نوکری حتی برای اسرائیل، افتخار میکردند، چنان که اکثر کابینۀ هویدا نخستوزیر ایران را «بهائیان - که عوامل اسرائیل بوده و هستند» تشکیل میدادند!
●- ملّت ایران، به رهبری امام خمینی رحمة الله علیه، علیه این ذلت، استعمار، استثمار و وابستگی ایران قیام کردند، با «الله اکبر» به میدان آمدند و شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» سر دادند و برای تحقق آن، جانفشانی کردند و شهدایی را تقدیم کردند و بالاخره به یاری حق تعالی، موفق شدند و هویت و استقلال ایران را پس از حدود سیصد سال استعمار و استثمارِ ذلّتبار باز ستاندند!
●- امریکا، در اولین گام (مثل عراق)، قصد جداسازی کردستان را نمود، چرا که گمان مینمود، اکنون که ایران ارتش منظم و مسلحی ندارد، بهترین فرصت برای تحقق این طرح قدیمی میباشد. اما مردم شریف و مسلمان کردستان و تمام ایران، ارتش، سپاه و بسیج، با فرماندهی بزرگانی چون شهید صیاد شیرازی و ... که همگی به اسلام، ولایت و انقلاب اسلامی اعتقاد داشتند، مانع از اجرای این طرح تجزیۀ خاک ایران شدند!
●- امریکا، صدام را به حمله نظامی به ایران تحریک کرد و جنگ تمام عیاری در گرفت که در یک سوی آن رژیم بعث صدام، با حمایت امریکا، شوروی، انگلیس، آلمان، فرانسه و بیش از شصت کشور قرار داشت و در سوی دیگر، امام و امّت شهید پرور، که با شعار «الله اکبر» و رمزها و سربندهای یا حسین، یا مهدی، یا فاطمه [علیهم السلام] و با دست خالی به میدان آمدند و حتی یک وجب خاک ایران را از دست ندادند و پس از دویست سال، این اولین جنگی بود که ایران در آن شکست نخورد و پیروز شد.
●- امریکا و انگلیس، ارتشی از وهابیها (سلفیها و تکفیریهای) بیدین و ایمان و البته وحشی تشکیل دادند و آنان را با ارسال نیرو، سلاح، پول و ... به میدان فرستادند تا با مسلمانکُشی وحشیانه، نابودی تمام آثاری که نشان از اسلام داشت و ...، بخش بزرگی از خاک سوریه و عراق را به تصرف درآورَد، اعلام تشکیل «حکومت اسلامی عراق و شام ISIS » نماید و سپس به بخشهایی از ایران حمله کند و در یک جنگ نیابتی، زمینۀ تحقق تقسیم منطقه که آن را «خاورمیانه جدید» مینامیدند را مساعد سازد.
داعش را چه کسانی شکست دادند، پروژه و استراتژی امریکا در منطقه را چه کسانی شکست دادند؛ وطنپرستان خارج نشین، یا ستون پنجم داخلی و یا غربزدههای بیدین ...، و یا سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، فرماندهان و نیروهای مسلمان همراه؟!
●- بنابراین، این اعتقاد و ایمان مردم مسلمان ایران، و ماهیت اسلامی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران است که سبب حفظ تمامیت ارضی ایران، استقلال همه جانبه، پیشرفت و قدرت ملّی، منطقهای و حتی جهانی شده است.
●- از اینرو، اگر کسی گمان میکند که دین ندارد، اما وطندوست است و برای ایرانی حرمت قائل است، باید قدر اسلام، انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی ایران و ملّت شریف، مجاهد و شهیدپرور ایران را بداند.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
آیا ممکن است انقلاب اسلامی در آینده چه دور چه نزدیک شکست بخورد یا ماهیتی جاودان دارد؟ دوستی گفت: این انقلابی که مردم به رهبری امام خمینی کردند کاملاً مذهبی هست و اندکی ناسیونالیسم و نژادگرایی ندارد و ایران هویت واقعیش را از دست میدهد.
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/politic/12293.html
- تعداد بازدید : 365
- 14 دی 1401
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی