س – به چه حزبی رأی دهیم؟ صد نفر نیز کاندید شوند، در نهایت 5 نفر اصلی خواهند بود، به کدام رأی دهیم؟ چرا اصولگرایان با اصلاحطلبان مخالف هستند؟
ایکس – شبهه: اگر چه خیلیها مایلند انتخابات در ایران را بسیار عجولانه به سمت حزبی شدن بکشانند، ولی (به قول مقام معظم رهبری) شاید 20 سال دیگر هم طول بکشد و البته معلوم هم نیست که در نهایت کار خوبی باشد. چرا که ممکن است مانند امریکا و کشورهای اروپایی همیشه دو حزب برتری وجود داشته باشند که عرصه سیاست، قدرت و بالتبع اقتصاد را در دست بگیرند و به هیچ حزب دیگری اجازه رشد و ورود به صحنه ندهند و کل مملکت را مایملک شخصی خود نمایند. مضافاً بر این که چون «اسلام» خودش یک حزب قوی و دارای تشکیلات حزبی است، بعید است که تحزب در کشورهای اسلامی و به ویژه در ایران به سبک متداول جهان شکل بگیرد. لذا موضوع به کدام حزب رأی دهیم منتفی است.
الف – به همین دلیل به رغم آن که شاید بیش از صد حزب و جمعیت رسمی در ایران ثبت شدهاند، هیچ گاه احزاب در انتخابات نقش تعیین کنندهای نداشتهاند، بلکه «جریان»ها که در هر برههای به اسمی ظاهر میشوند، نقش تعیین کنندهای داشتند که جالب و قابل تأمل آن که این احزاب هستند که خود را حامی جریانها و کاندیداهای آنها اعلام میکنند!
جریان «خط یک – دو و سه» که در ابتدای انقلاب شکل گرفت و سپس خط سه به جناح چپ موسوم شد و سپس به «مجمع روحانیون» مبدل گردید و با ترکیبات و انشعاباتش به اسمهای متفاوتی ظهور کرد و از دوم خرداد به بعد تحت عنوان «اصلاحطلب»ها مطرح است، یک جریان است؛ و خط یک که به جناح راست موسوم شد و بعد در «جامعه روحانیت مبارز» تبلور یافت و سپس با ترکیبات و انشعاباتش به اسمهای متفاوتی ظهور کرد و در مقابل «اصلاحطلبها»، نام «اصولگرایان» را به خود گرفت نیز یک جریان است که البته هر کدام نیز شعب متفاوت و حتی مخالف یک دیگری نیز دارند و به همین جهت حالا از واژه «جبهه» استفاده میکنند.
اختلافات این دو جریان بسیار قدیمی و ریشهای است. اصل اختلاف به نوع نگاه به نظام، قانون اساسی و اصول بدیهی آن از جمله «ولایت فقیه» بر میگردد که البته اشکال یا بهانههای متفاوت ظهور کرده و مینماید.
پس بهترین کار برای اندیشههای آزاد این است که اصلاً حزبگرا و اسمگرا نباشند، بلکه با بصیرت تمام اهداف و منافع نظام و مملک را در نظر گرفته و اصلح را انتخاب نمایند.
ب – هنوز معلوم نیست چه کسانی ثبت نام خواهند کرد و در میان آنها چند نفر در نهایت باقی خواهند ماند، اما به فرض آن که همین 19 نفر یا 20 نفر ثبت کنند و همه نیز از طرف شورای نگهبان معرفی شوند (که البته بعید است و کار درستی نیز به نظر نمیرسد)، به قول شما 5 یا 6 نفر بیشتر از دیگران مطرح هستند و باید بین آنها اصلح را انتخاب کرد. مثل آقایان: باقری لنکرانی، ولایتی، قالیباف، محسن رضایی و احتمالاً حداد عادل. البته اینها به شرطی است که به هنگام ثبت نام چهرههای دیگری به میدان نیایند که معادلات متغیر گردد. مثل هاشمی، خاتمی، لاریجانی و ... .
ج – شاید هنوز زود و سخت باشد که شخص معینی معرفی شود یا بتوان با صراحت و قاطعیت بیان نمود که به چه کسی باید رأی داد، اما با صراحت و قاطعیت میتوان تعیین نمود که به چه کسانی نباید رأی داد و مضر به سرنوشت کشور و مردم خواهند بود.
نامزد ریاست جمهوری باید دارای صفات ثبوتی و مبرا از صفات سلبی معلومی باشد. از صفات ثبوتی وی، ایمان، علم، تقوا، قبول قانون اساسی و التزام عملی به آن، بر خورداری از قوه مدیریت اجرایی و نیز اشتهار است که جمعاً مقبولیت و مشروعیت را تشکیل میدهد، اما از صفات سلبی به غیر از واضحاتی چون: کافر، منافق، وابسته خارجی، وامدار دیگران و ... نباشد، به شاخصهای ذیل نیز میتوان اشاره و توجه نمود:
ج/1 – به اشخاص و جریانهای مردم فریب که سعی دارند با جوّسازی اذهان عمومی را متوجه خود کنند، نباید رأی داد، چرا که از ابتدا ثابت میکنند که خلوص و صداقت ندارند.
ج/2 – به اشخاص و جریانهایی که سعی دارند با تخریب دیگران خود را مطرح کنند، نباید رأی داد، چرا که معلوم است از خود چیزی برای مطرح کردن ندارند و روی کُشتهی دیگران موجسواری میکنند.
ج/3 – به اشخاص یا جریانهای دروغگو، جوّساز، شایعهپراکن، اختلاف افکن و ... نباید رأی داد، چرا که کشورداری خالهبازی کودکان نیست و ما با آمال و اهداف بلند و نیز با مشکلات بسیار داخلی و خارجی مواجه هستیم.
ج/4 – به اشخاص یا جریانهایی از هم اکنون نسبت به بیتالمال بیتوجه هستند و سرمایههای کلان مادی و معنوی این کشور و ملّت را غصب نموده و در راه تبلیغ خود هزینه میکنند نباید رأی داد، چرا که دزد هستند و دزد نباید رئیس قوه مجریه گردد.
ج/5 – به کسانی که اشتهار به زورمداری، رانتخواری، رواج رشوه، فامیلبازی و ... هستند نباید رأی داد، چرا که به ابتداییترین ضوابط شرعی و عقلی پایبندی ندارند و به دنبال تحقق حرص مال، جاه و قدرت هستند و نه خدمت به نظام، کشور و مردم. چنین افرادی حاکمیت قانون و عدالت اجتماعی را بیش از پیش به نابودی میکشانند.
*- بدیهی است اگر کسانی که نباید به آنها رأی داد را از فهرست کنار بگذاریم، افراد کمتری باقی میمانند و انتخاب اصلح راحتتر میشود.
- تعداد بازدید : 2018
- 10 اردیبهشت 1392
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی