بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
حضرت امام سجاد علیه السلام:
صحیفه سجادیه، فرازی از دعای بیست و دوم/ با استفاده از برگردان (ترجمۀ) حجت الاسلام انصاریان
«اللَّهُمَّ لَا طَاقَةَ لِي بِالْجَهْدِ، وَ لَا صَبْرَ لِي عَلَى الْبَلَاءِ، وَ لَا قُوَّةَ لِي عَلَى الْفَقْرِ، فَلَا تَحْظُرْ عَلَيَّ رِزْقِي، وَ لَا تَكِلْنِي إِلَى خَلْقِكَ، بَلْ تَفَرَّدْ بِحَاجَتِي، وَ تَوَلَّ كِفَايَتِي.»
- خداوندا! مرا طاقت بر مشقّت و شکیبایی بر مصیبت و قوتی بر تنگ دستی نیست؛ پس روزیم را دریغ مکن و مرا به بندگانت وامگذار؛ بلکه خود به تنهایی حاجتم را برآور و کارساز من باش.
«وَ انْظُرْ إِلَيَّ وَ انْظُرْ لِي فِي جَمِيعِ أُمُورِي، فَإِنَّكَ إِنْ وَكَلْتَنِي إِلَى نَفْسِي عَجَزْتُ عَنْهَا وَ لَمْ أُقِمْ مَا فِيهِ مَصْلَحَتُهَا، وَ إِنْ وَكَلْتَنِي إِلَى خَلْقِكَ تَجَهَّمُونِي، وَ إِنْ أَلْجَأْتَنِي إِلَى قَرَابَتِي حَرَمُونِي، وَ إِنْ أَعْطَوْا أَعْطَوْا قَلِيلًا نَكِداً، وَ مَنُّوا عَلَيَّ طَويِلاً، وَ ذَمُّوا كَثيِراً.»
- و به من با نظر رحمت بنگر و در تمام امورم مصلحتم را در نظر گیر؛ زیرا اگر مرا به خود واگذاری، از تحقّق دادن کارهایم عاجز شوم؛ و به کاری که مصلحت من در آن است، برنخیزم؛ و اگر مرا به بندگانت واگذاری، با ترشرویی به من بنگرند؛ و اگر به پناه خویشانم فرستی، محرومم سازند؛ و اگر عطا کنند، عطایی اندک و پر دردسر دهند؛ و بر من منّت بسیار گذارند و بیش از اندازه نکوهش کنند.
شرحی مختصر
«توکل»، یعنی او را «وکیل» بگیری و امورت را به او واگذار نمایی. کمال بندگی و تنها راه نجات از مشکلات، گرفتاریها و کمبودها این است که بتوانی با اختیار خودت، اختیار را از خود سلب نمایی و به او بسپاری؛ مانند کسی که برای امری، مربی اختیار کرده است و کاملاً گوش به فرمان اوست و هر چه فرمان داد را انجام میدهد تا به جایی برسد و یا کسی که برای انجام کاری وکیل گرفته است.
برخی گمان دارند که موفقیتها همه از علم، هنر، تخصص و عملکرد خودشان میباشد و هر کجا که به مشکل برخوردند، ناتوان و عاجز شدند و راهکاری نیافتند، دست به دعا بلند میکنند! این یک اندیشۀ «قارونی» است که وقتی به او گفتند: «از آن چه خدا به تو داده، ببخش»، گفت: «إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِي - من اینها را از علم خودم به دست آوردم» (القصص، 78)!
●- علم، هنر، رشد، کمال و راه نجات این است که وقتی خدایی داری که خالق، مالک و ربّ همه چیز است و میفرماید: «اگر کار را به من واگذار کنی، خودم برایت انجام میدهم، تو را هدایت میکنم، از مشکلات عبورت میدهم و به گشایش امور دنیوی و سعادت ابدی اخروی میرسانم»، بیجهت ادعا نکنی که «خودم به دست میآورم و انجام میدهم»! بلکه با فهم، بصیرت، جرأت، شهامت، ایمان و از روی اخلاص بگو: «خدایا من نه میتوانم و نه طاقت دارم، پس خودت برایم انجام بده».
توقع بالا
خداوند متعال دوست دارد و انتظار دارد که وقتی در محضرش حاضر شدی و دست به دعا بلند کردی، بفهمی که با خداوند سبحان، غنی و قادر سخن میگویی و از او درخواست مینمایی؛ پس نباید کوچک ببینی و کم بخواهی!
●- این که عرض مینمایند: «وَ لَا تَكِلْنِي إِلَى خَلْقِكَ - مرا به خلقت وانگذار»، تمامی مخلوقات و حتی فرشتگان را نیز شامل میگردد، لذا مسئلت مینماید: «بَلْ تَفَرَّدْ بِحَاجَتِي - بلکه خود به تنهایی حاجتم را برآور» و این توقع و درخواستی بسیار بزرگ و بالاست. از او باید این چنین خواست.
*- البته مقصود این نیست که دیگر تمامی ارتباطات قطع شود و تمامی وسایل و واسطهها برداشته شوند، چنان که همین «دعا»، خودش وسیله است؛ بلکه وقتی کار را به او واگذار نمودی و خواستی خودش مستقیم کارساز شود، او با جنودش وارد میشود و تمامی امکانات و وسایل لازم برای رسیدن به خواستهات را در اختیارت میگذارد و ارتباطاتت را اصلاح مینماید و مشکلاتت را از جایی که نمیدانی و حتی به مخیلهات راه نداشت، اصلاح مینماید.
خود و دیگران
اگر او را وکیل نگیری و کارها و رفع نیازها و دفع مشکلاتت را به او واگذار نکنی، یا باید خودت متکفل امورت شوی که علم، قوت، قدرت، غنا و امکانش را نداری، چون فقیری درگاه اویی؛ و یا باید دیگران متکفل امورت شوند که نمیشوند و نمیتوانند بشوند، چرا که خودشان نیز فقیر و گرفتارند؛ لذا خوششان نمیآید که دیگری به آنها رجوع کند و مشکلی بر مشکلاتشان بیفزاید!
در میان دیگران، نزدیکترین «خویشاوندان» میباشند که خودشان نیز فقیر و گرفتارند؛ از خود چیزی ندارند که به دیگری نیز بدهند و آن چه خداوند متعال به آنان موهبت نموده نیز محدود است؛ لذا تو را از برآورده شدن خواستههایت، محروم میسازند و اگر اندک کمکی بنمایند نیز منّتدار آنها میشوی؛ مضافاً بر این که نزد خود و دیگران، تو را مذّمت میکنند و میگویند: «بدبخت، بیچاره، چنین و چنان کرده که گرفتار شده است و ...»
●- البته، همگان وظیفه تعاون، کمک، دستگیری و انفاق دارند؛ لذا فرمود که این کارها را فقط برای رضای خداوند سبحان و بدون هیچ منّت و آزاری انجام دهید:
«الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا يُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» (البقره، 262)
- كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى كنند، سپس در پى آنچه انفاق كردهاند، منّت و آزارى روا نمىدارند، پاداش آنان برايشان نزد پروردگارشان (محفوظ) است، و بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نمىشوند.
«وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا» (الإنسان، 8 و 9)
- و خوراک (خود) را با اينكه به آن علاقه (و نياز) دارند به مسكين و يتيم و اسير میدهند * (و میگويند) ما شما را برای خدا اطعام میكنيم و هيچ پاداش و تشكری از شما نمیخواهيم.
●- پس، وقتی او را وکیل گرفتی، کارت را به او واگذار نمودی و گفتی: «خدایا! من نه میتوانم و نه طاقت و تحمل دارم، خودت به تنهایی برایم بساز»؛ او لشکریانش را میفرستد و بهترین بندگانش را که فقط «لِوَجْهِ اللَّهِ» کار میکنند و سرآمد آنها اهل عصمت و امام زمانت علیهم السلام میباشند، به یاری تو میفرستد؛ فرشتگانش را که «مدبرات الامور» میباشند، دعاگوی تو مینماید و به یاری میفرستد و بهترین تدبیرها را به تو الهام مینماید و کارسازترین وسایل و امکانات را در اختیارت میگذارد.
کلمات کلیدی:
صحیفه سجادیه دعا