بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
حضرت امام سجاد، علی بن الحسین علیه السلام:
صحیفۀ سجادیه، فرازی از دعای 30/ با استفاده از برگردان (ترجمه) حجت الاسلام انصاریان
اللَّهُمَّ يَا مَنْ لَا يَصِفُهُ نَعْتُ الْوَاصِفِينَ؛
- خدایا! ای آن که توصیف وصف کنندگان او را نمیستاید؛
وَ يَا مَنْ لَا يُجَاوِزُهُ رَجَاءُ الرَّاجِينَ؛
- و ای آنکه امید امیدواران از او نمیگذرد؛
وَ يَا مَنْ لَا يَضِيعُ لَدَيْهِ أَجْرُ الْمُحْسِنِينَ؛
- و ای آنکه پاداش نیکوکاران نزد او تباه نمیشود؛
وَ يَا مَنْ هُوَ مُنْتَهَى خَوْفِ الْعَابِدِينَ؛
- و ای آنکه حضرت او نهایت ترس عابدان است؛
وَ يَا مَنْ هُوَ غَايَةُ خَشْيَةِ الْمُتَّقِينَ؛
- و ای آنکه هدف بیم پرهیزکاران است؛
هَذَا مَقَامُ مَنْ تَدَاوَلَتْهُ أَيْدِي الذُّنُوبِ، وَ قَادَتْهُ أَزِمَّةُ الْخَطَايَا، وَ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِ الشَّيْطَانُ، فَقَصَّرَ عَمَّا أَمَرْتَ بِهِ تَفْرِيطاً، وَ تَعَاطَى مَا نَهَيْتَ عَنْهُ تَغْرِيراً؛
- این جایگاه کسی است که دستهای گناهان، او را دست به دست کردهاند؛ و افسار خطاها، او را به دنبال خود کشیدهاند؛ و شیطان بر او چیره شده و در رابطه با تباه کردن فرمانت نسبت به آنچه امر فرمودی کوتاهی کرده؛ و به خاطر غفلتش از عاقبت کار، آنچه را نهی کردی، مرتکب شده؛
كَالْجَاهِلِ بِقُدْرَتِكَ عَلَيْهِ، أَوْ كَالْمُنْكِرِ فَضْلَ إِحْسَانِكَ إِلَيْهِ حَتَّى إِذَا انْفَتَحَ لَهُ بَصَرُ الْهُدَى، وَ تَقَشَّعَتْ عَنْهُ سَحَائِبُ الْعَمَى، أَحْصَى مَا ظَلَمَ بِهِ نَفْسَهُ، وَ فَكَّرَ فِيما خَالَفَ بِهِ رَبَّهُ، فَرَأَى كَبِيرَ عِصْيَانِهِ كَبِيراً وَ جَلِيلَ مُخَالَفَتِهِ جَلِيلًا؛
- مانند کسی که قدرتت را بر وجودش جاهل و فراوانی احسانت را نسبت به خودش منکر است تا هنگامیکه دیدۀ هدایت برایش باز شده و ابرهای کوردلی، از صفحۀ باطنش برطرف گشته، ستمهایی که بر خود کرده، به شمار آورده و در اموری که پروردگارش را مخالفت کرده به اندیشه نشسته؛ در نتیجه گناه بزرگش را بزرگ و عظمت مخالفتش را عظیم دیده؛
فَأَقْبَلَ نَحْوَكَ مُؤَمِّلًا لَكَ مُسْتَحْيِياً مِنْكَ، وَ وَجَّهَ رَغْبَتَهُ إِلَيْكَ ثِقَةً بِكَ، فَأَمَّكَ بِطَمَعِهِ يَقِيناً، وَ قَصَدَكَ بِخَوْفِهِ إِخْلَاصاً، قَدْ خَلَا طَمَعُهُ مِنْ كُلِّ مَطْمُوعٍ فِيهِ غَيْرِكَ، وَ أَفْرَخَ رَوْعُهُ مِنْ كُلِّ مَحْذُورٍ مِنْهُ سِوَاكَ .
- پس با امید به حضرتت و شرمساری از وجود مقدّست، به جانب تو روی کرده؛ و از باب اطمینان به تو، رغبت و شوقش را متوجّه پیشگاه تو ساخته و از روی یقین با طمعش آهنگ تو کرده؛ و از باب اخلاص، با توشۀ ترسش به سوی تو روی آورده، طمعش از هر که به او طمع ورزیده میشود، تهی شده غیر تو؛ و ترسش از هر چه از آن ترسیده میشود، برطرف شده جز تو.
شرحی مختصر
الف - چنان که در دعاهای اهل عصمت علیهم السلام مشهود میباشد، بسیار لازم و ضروری است که پیش از هر دعا، مناجات و راز و نیازی با خداوند سبحان، مدحی از او بیان شود، چنان که سورۀ حمد نیز با «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ * الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ * مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» شروع میشود، سپس اعلام مواضع میشود که «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» و پس از آن درخواست «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ» بیان میگردد.
این مدح و ستایش پروردگار عالَم در ابتدای هر دعایی، هر چند ادب سخن گفتن با ربّ العالمین میباشد، اما تشریفاتی نیست؛ بلکه تبیین شناخت و باورهای خودت به او و القای آن به خودت میباشد و در واقع اعلام مواضع است.
باید معلوم شود آن خدایی که او را میخوانی و از او میخواهی، کیست؟ چرا که بسیاری خدایی در ذهن تصور کردهاند، برای او تعاریف و ویژگیهایی وصف کردهاند و در نتیجه، خدای موهوم وَهمِ خود را میخوانند! آنها خدای ساخته (مخلوق) ذهن خود را میپرستند و میخوانند!
«سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ - منزه است خداوند از توصيفی كه آنها میكنند» (الصافات، 159)؛ توصیف حق تعالی، همان است که خودش فرموده و این دعا با « اللَّهُمَّ يَا مَنْ لَا يَصِفُهُ نَعْتُ الْوَاصِفِينَ؛ - خدایا! ای آنکه توصیف وصف کنندگان او را نمیستاید» شروع میشود.
ب - تا کسی متوجه نشود که مرتکب خطاها و گناهان شده است، نه استغفار (طلب بخشش و پوشش) میکند و نه به توبه [بازگشت از گناه به سوی خدا] روی میآورد و بدتر آن که نسبت به خود، در غفلت کامل به سر میبرد و بدتر از آن این است که دچار عارضۀ مُهلک «تکبر» میشود؛ چرا که گمان دارد خطا و گناهی ندارد که بابتش استغفار و توبه نماید، در حالی که گناهان او را دست به دست میکنند!
به ذکر یونسیه (علیه السلام) توجه کنیم که در آن سخنی از استغفار و توبه نیست، بلکه همین قدر که اذعان نمود، إلهی جز او وجود ندارد - او سبحان است و خودش به خودش ظلم کرده است، بخشوده میشود و مهم آن که فرمود: «سایر مؤمنان را نیز این چنین نجات میدهم»:
«وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ * فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ» (الأنبیاء، 88)
- و ذا النون (يونس) را (به ياد آور)، در آن هنگام كه خشمگين (از ميان قوم خود) رفت، و چنين ميپنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت، (اما موقعی كه در كام نهنگ فرو رفت) در آن ظلمتها (ی متراكم) فرياد زد خداوندا! جز تو إلهی نيست، منزهی تو، من از ستمكاران بودم * ما دعای او را به اجابت رسانديم، و از آن اندوه نجاتش بخشيديم، و همينگونه مؤمنان را نجات میدهيم.
در این آیات نیز ابتدا مدح است؛ بیان چگونگی شناخت و باور از خداوند سبحان است «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ» و سپس توجه به خود و اقرار به خطا و گناه!
در این دعا نیز توجه به خود و گناهان شده است و برخی از آنها را به شمارش میآورد «أَحْصَى مَا ظَلَمَ بِهِ نَفْسَهُ - ستمهایی که بر خود کرده، به شمار آورده» و سپس به اندیشه میپردازد «وَ فَكَّرَ فِيما خَالَفَ بِهِ رَبَّهُ»؛ چرا که استغفار و توبه، لفظ و لفاظی نیست، بلکه آدمی باید به گذشته، به خطاها و گناهانش بیندیشد تا بتواند استغفار کند، با ترک گناه باز گردد و تا حد ممکن اصلاح نماید.
ج - آنگاه که دلت متوجه او میشود، با اخلاص به او روی میآوری و از او طلب مغفرت مینمایی و عزم خود بر بازگشت (توبه) را بیان میداری، نه فقط باید به رحمتش امیدوار باشی، بلکه باید اطمینان و یقین داشته باشی؛ چرا که خودش وعده و تضمین نموده است؛ پس جای شک و تردیدی باقی نمیماند و هر مقدار تردیدی، افترای به اوست؛ چنان که در این دعا میگویی:
«وَ وَجَّهَ رَغْبَتَهُ إِلَيْكَ ثِقَةً بِكَ، فَأَمَّكَ بِطَمَعِهِ يَقِيناً، وَ قَصَدَكَ بِخَوْفِهِ إِخْلَاصاً»
کلمات کلیدی:
صحیفه سجادیه دعا