پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): همان طور که در پزشکی میگویند: «شناخت درد نیمی از درمان است»، در پرسش و پاسخ نیز باید توجه نمود که طرح درست و کامل سؤالِ مورد نظر است که موضوع، چارچوب و جهت پاسخ را روشن میکند.
به عنوان مثال: این سؤال کلی گویی و ناقص است: «آیا قیامت فقط شامل منظومه شمسی میشود»؟ خب، منظور چه جهتی از قیامت است؟ و یا « یا به طور کلی جهان، دچار آن میشوند؟»، خب، دچار چه چیزی میشوند؟!
در هر حال دقت شود که:
الف – برای حیات اخروی، اسمهای گوناگونی وجود دارد که هر اسمی، معرف و بیانگر حالتی از آن یا اتفاقی در آن میباشد. به عنوان مثال: "معاد"، یعنی روزی که عودت و بازگشت انجام میگردد - "یوم القیامة" یعنی روزی که تمامی ملائک، اجنه و به ویژه انسانها در محضر الهی، به حالت قیام، میایستند - «یوم البعث»، یعنی روزی که همگان برانگیخته (مبعوث) میشوند – " یوم الجمع "، یعنی روزی که همگان در یک زمان و مکان جمع میشوند – " یوم الفصل "، یعنی روزی که همگان پس از جمع شدن، بر حسب اعقتادات، اعمال، مواضع و نیز درجه و رتبهشان، گروهبندی میشوند و از هم جدا میشوند – " یوم الخروج"، یعنی روزی که همگان از قبرها خارج میشوند تا مبعوث شوند – "یوم الحق"، یعنی روزی که در آن حق استوار است و به کسی در آن ظلمی نمیشود و هر کسی به آن چه از عذاب یا پاداش حق اوست میرسد – "یوم التغابن"، یعنی روزی که پشیمانی از گذشته عارض میشود ... و بالاخره " الیوم الاخر "، یعنی دورهای که حیات به گونه و در عالمی دیگری آغاز میشود.
ب – از جمله اسامی، "یوم الحساب" است، یعنی ایمانها و اعمال، محاسبه میشوند و به حسب آن، هر کس در جایگاهی قرار میگیرد و به نتیجهی مواضع اعتقادی و نیز اعمال خود میرسد.
بدیهی است که "حساب" را از کسی میکشند که به او "اختیار و تکلیف" داده شده است، مانند گروه انسانها و گروه اجنّه؛ پس حساب کشی از خورشید و زمین و ماه، یا حیوانات معنا و مفهومی ندارد، چرا که به آنها تعقل، تفکر، اختیار، اراده و تکلیف داده نشده است.
حوادث تکوینی در زمین و آسمانها:
همانطور که بیان شد، حیات اخروی، حیاتی دیگر و در عالمی دیگر است. حیات دیگر، وقتی آغاز میشود که این حیات، برچیده شده باشد.
این عالَم (زمین و آسمانها) روزی مانند یک کتاب خلقت باز شده است؛ " فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ " شد، و روزی هم مانند یک کتابی که دیگر مطالعهی آن به پایان رسیده، بسته میشود، دو جلد روی هم میآید و یا به تعبیر دیگری پیچیده و جمع میشود:
« يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ » (الأنبیاء، 104)
ترجمه: روزى كه آسمان را همچون در پيچيدن صفحه نامهها (کتاب) در مىپيچيم. همان گونه كه بار نخست آفرينش را آغاز كرديم، دوباره آن را بازمىگردانيم. وعدهاى است بر عهده ما، كه ما انجامدهنده آنيم.
آسمان:
پس همانطور که در ابتدای خلقت، آسمان مادی به شکل دودی بود و سپس کهکشانها و سیارات در آن پدید آمدند، در آخر کار نیز همه گاز متراکم یا دود میشوند، چنان که فرمود: « فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِينٍ - پس منتظر روزی باش که آسمان دود آشکاری پدید آورد / الدخان، 10»؛ و یا فرمود: « فَإِذَا ٱنشَقَّتِ ٱلسَّمَآءُ فَكَانَتْ وَرْدَةًۭ كَٱلدِّهَانِ - پس روزى كه آسمان شكافته شود، آن وقت مانند روغن مذاب سرخ مىگردد / الرّحمن، 37».
*- بدیهی است که وقتی به طور کلی حادثهای دربارهی "آسمان" بیان میگردد، تمامی کهکشانها و سیارات و ستارگان آنها را نیز شامل میشود، چرا که همگی در همان آسمان قرار دارند. مانند زمین، خورشید و ماه که در آسمان هستند.
خورشید و ستارگان:
«إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ * وَ إِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ» (التکویر، 1 و 2)
ترجمه: آنگاه كه خورشيد به هم درپيچد * و در آن هنگام که ستارگان بیفروغ شوند.
(همان خاموش شدن ستارگان که علم امروزی به آن واقف شده است)
خورشید و ماه:
« وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ » (القیامة، 9)
ترجمه: و خورشيد و ماه يك جا جمع شوند
(مانند بلیعیده شدن سیارات توسط سیارات بزرگتر و یا سیاهچالههایی که پس از انفجار و مرگ هر کدام پدید میآید)
زمین:
برای زمین نیز حوادث گوناگونی رخ میدهد که ابتدای آن زلزله یا تکانههای شدید منهدم کننده میباشد و مرحله به مرحله، آن را به سوی نابود شدن میکشاند:
« إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا - هنگامی که زمین شدیداً به لرزه درآید» (الزلزلة، 1)
« يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ وَكَانَتِ الْجِبَالُ كَثِيبًا مَهِيلًا - در روزى كه زمين و كوهها به لرزه در آيند و كوهها چون تلى از ماسه شوند / المزمل، 14» که سپس چون غبار پراکنده میشوند.
« وَتَكُونُ ٱلْجِبَالُ كَٱلْعِهْنِ ٱلْمَنفُوشِ - و کوهها مانند پشم رنگین حلاّجیشده میگردد!» (القارعة، 5)
« وَإِذَا ٱلْبِحَارُ فُجِّرَتْ – هنگامی که دریاها به هم متصل (و از جا کنده) شوند / الإنفطار، 3»
و ... .
نتیجه:
پس تمامی کائنات، همانگونه که مرحله به مرحله ایجاد شدند، مرحله به مرحله دچار حوادث و بالاخره انهدام میگردند؛ چرا که مخلوق، محدود است، پس حیاتش نیز محدود است و برای هر چیزی، پایان و اجلی وجود دارد؛ بدیهی است که آسمان، زمین، کهشکانها، سیارات، ستارگان و ... نیز از این قاعده خارج نیستند، چنان که علم امروز نیز به پایان عمر آنها پیبرده است:
« خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهَارِ وَيُكَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ » (الزمر، 5)
ترجمه: آسمانها و زمین را بحقّ آفرید؛ شب را بر روز میپیچد و روز را بر شب؛ و خورشید و ماه را مسخّر فرمان خویش قرار داد؛ هر کدام تا سرآمد معیّنی به حرکت خود ادامه میدهند؛ آگاه باشید که او قادر و آمرزنده است!»
کلمات کلیدی:
اعتقادی معاد قیام