اینکه ما میگوییم خدا منزه از آن است که زمان و مکان داشته باشد چگونه با برخی از مطالب دیگر قابل جمع است؟ مثلا دیروز خدا من رو خلق میکند فردا شما رو خلق میکند؟ یا امروز خداوند امری رو صادر میکند اما فردا اون فرمان رو نسخ میکند؟ (دیپلم ریاضی / کرج)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): بدیهی است تا تعریف درستی از موجود، صفت و حالتی نداشته باشیم، نمیتوانیم بگوییم کسی دارای آن هست یا نیست و همینطور نمیتوانیم بگوییم که فلان چیز مصداق آن هست یا نیست؟ حال تفاوتی ندارد که موضوع بحث «سبوحیت = منزه بودن خدا» باشد، یا زمان، مکان و یا هر موضوع دیگری.
"زمان و مکان" - زمان و مکان، از اصلیترین مقولات ذهنی بشر بوده و هستند و از دیرباز تعاریف گوناگونی دربارهی آنها ارائه دادهاند؛ دست کم از زمان ارسطو تا کنون، تعاریف مدون و مکتوبی موجود میباشد.
در این فرصت کوتاه، مجالی برای طرح این نظریات، تعاریف، تطابق آنها با یک دیگر، نقد دانشمندان از هر کدام و بالاخره رسیدن به یک تعریف جامع و واحد نیست؛ ولی به صورت اجمال میتوان اشاره نمود که گاه تعریف "طبیعی" از "زمان و مکان" و گاه تعریف "عقلی" یا به تعبیری فلسفی؛ و هر کدام نیز به بخشهای گوناگونی تقسیم میشوند. به دو نکته نیز باید توجه نمود:
یک: "شمارش زمان و تعین مکان" - دقت کنیم که سنجشهایی چون: سال، ماه، روز، ساعت و بالتبع دیروز، امروز، فردا، دقیقهای پیش، دقیقهای بعد و ...، همه واحدهای شمارش زمان هستند و نه خود زمان.
و همینطور است "کجایی" در مورد مکان. این که میگوییم: "این جا و آن جا"، تعین یک مکان خاص است، نه خود "مکان". اگر گفتیم که کربلا، منطقهای در محدودهی عراق است، و یا تهران پایتخت ایران است و یا ...، تعریف "مکان" نمیباشد.
بنابراین، موضوع «حقیقت زمان»، بسیار متفاوت است با «مقدار زمان» و موضوع "حقیقت مکان" نیز بسیار متفاوت است، با تعین محدودههای خاصی از آن به قول آیت الله مصباح یزدی: «فرق است بین "جای" و "كجايی" - و بين "گاه" و "چهگاهی"». (آموزش فلسفه، ج2، درس 42)
دو: "قضایای کلی" – قضایای کلی "زمان و مکان" ندارند، بلکه ظهور آنها به مقداری خاص در ظرفی، شامل زمان و مکان میشود. پس زمان و مکان، حتی به مجردات نیز راه ندارند، چه رسد به ذات اقدس الهی.
به عنوان مثال: زمان و مکان "علم یا عدل" کجاست؟! اما ظهورش در اشیاء، یا اشخاص، یا افعال (رفتارها)، حتماً شامل زمان، مکان و مقدار میشود.
●- اکنون، به همین تعریف و درک اجمالی خودمان (مردمان) از "ژمان و مکان" [که گفتیم مجال بحثاش نیست] بسنده نماییم و به موضوع پرسش و پاسخ آن بپردازیم.
سبوحیت (منزه بودن):
"سبحان" را به "منزه بودن" یا به تعبیر دیگری پاک و دور بودن، ترجمه کردهاند؛ اما باید پاسخ داده شود که "از چه چیزی منزه، پاک و دور" است؟
در اینجا مصادیق به تناسب موضوعات متفاوت میشود. در قرآن کریم میخوانیم که یک جا مشرکان برای او شرکایی قایل میشوند، و او میفرماید: خداوند سبحان از این شراکت است – یک جا به او نسبتی (مانند پدر بودن و فرزند داشتن) میدهند، و او میفرماید که منزه از چنین نسبتی میباشد – یک جا مشرکان فرشتگان را دختران خدا و حتی از اهل کتاب، انبیا را خدا یا فرزند خدا میخوانند، و او میفرماید که سبحان از این افتراهاست و همگان مخلوقات او هستند – یک جا توصیفات غلطی درباره او میشود، در ذهن تجسم داده میشود، (حتی در یهودیت، مسیحیت و وهابیت)، و برایش اعضایی چون دست و پا، و حالاتی چون جوانی و پیری، و افعالی چون حرکت، آمدن و رفتن فرض و تصور میشود، و او میفرماید که سبحان از این توصیفات میباشد.
●- اما به طور کلی، همانگونه که گفتهاند: سبحان یعنی منزه بودن از هر گونه "عیب، نقص و کاستی"؛ و اگر دقت کنیم، هر ویژگی، مشخصه و صفاتی در مخلوقات، با حدّ و حدود، کاستی و نقص همراه است، وگرنه هیچ ایجاب و امکانی برای حرکت و رشد باقی نمیماند. پس میتوان گفت که او از هر نوع توصیفی که به مخلوقاتش صدق کند نیز منزه میباشد.
●- اگر کسی خداوند سبحان در چیزی [از جمله در زمان و مکان]، تصور کرده و توصیف نماید، او را محدود به آن زمان و مکان نموده است، یعنی ضمن کوچک کردن، صفات مخلوقات را به او نسبت داده است! بدیهی است که چنین موجود را او در تصور خود خدا نامیده، ولی خدای حقیقی نمیباشد.
●-بنابراین، نه تنها او از این صفات مبراست، بلکه کسی نمیتواند او را توصیف نماید، جز خودش. مثل این که بفرماید:
«هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» - «اللَّهُ الصَّمَدُ» - «اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ» - «هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ» - «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ» - « هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ» - «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» - «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ» - «هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ» - «هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ» و ... .
و البته دقت کنیم که اگر چه مفاهیم این توصیفات، برای همگان قابل درک و شناخت میباشد، اما از یک سو "مقدار و حد" به آن راه ندارد و از سویی دیگر، هر کس به اندازهی ظرفیت وجود، عقل و علم خود درک میکند.
بدیهی است که درک سوره توحید (اخلاص)، که به نظر بسیار هم ساده است، برای عوام بسیار متفاوت است تا برای راسخون در علم، حکما، فلاسفه ... و اهل عصمت علیهم السلام. لذا به رغم سادگی و همه فهم بودنِ ظاهر این سوره، فرمودهاند که برای مردمان ژرفاندیش آخر الزّمان نازل شده است. یعنی کمّ و کیف ادراکات نیز متفاوت است.
خداوند سبحان، زمان و مکان:
حال باید از خود بپرسیم که وقتی میفرماید: «هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ – او خالق همه چیز است»، آیا "زمان و مکان" را نیز شامل میگردد، یا زمان و مکان، مسثنای از همه چیز هستند و مخلوق نیستند؟!
پاسخ آن که هر چیزی به غیر از ذات مقدس حق تعالی، مخلوق اوست، حتی اسمهای خودش نیز مخلوقات او هستند که برای معرفت و سخن گفتن از او یا با او خلق کرده است. بنابراین، "زمان و مکان" [به هر تعریفی]، مخلوق (پدیده) او هستند و البته که مخلوق، بر خالقش (پدید آورندهاش) احاطه ندارد.
فعل خدا:
بله، خداوند متعال، قبل از این که حضرت آدم علیه السلام را خلق کند، او را خلق ننموده بود و پس از آن که خلق ننموده بود، خلق نمود. پیش از آن که وحیای را نازل کند، نازل ننموده بود و پس از آن که نازل ننموده بود، نازل نمود – محشر و قیامت را پس از برپا نبودنشان برپا مینماید – انسان را پس از زنده کردن میمیراند – زندگی دنیا را پیش از زندگی آخرت قرار داده است و حیات اخروی را پس از حیات دنیوی قرار داده است و ... .
اما، اگر دقت کنیم، اینها همه مربوط به "فعل" خداوند متعال است و نه ذات مقدس او. و فعل خدا پدید آوردن است، و هر پدیدهای محدود به مقادیر خود میباشد، لذا "قبل و بعد" به آنها راه مییابد.
اگر چه مثال همیشه ناقص است؛ اما مِثل این است که گفته شود: فلانی عالم هست – سپس گفته شود که او فلان کتاب را نوشت. بدیهی است که این عالم، قبل از نوشتن کتاب، آن را ننوشته بود و پس از ننوشتن، نوشت. نه این که قبلاً عالِم نبود و بعداً عالم شد.
بنابراین، علم، مشیت، اراده و امر حق تعالی، در مقام تحقق، ظهور و بروز در خارج، تقدمی و تأخری متناسب با حکمت و ظرفیت وجودی مخلوقات دارد و ما نیز "زمان و مکان" را در مخلوقات میبینیم، آن هم نه تمامی مخلوقات، بلکه در پدیدههای طبیعی مشاهده میکنیم، چرا که زمان و مکان، حتی به مجردات نیز استیلا و احاطه ندارند.
*- مکان یا زمانِ اصل معرفت عقلی، محبت، سیر صعودی و نزولی انسان در مدارج حقیقی و معنوی و ... کِی و کجاست؟! اما ممکن است ظهور و بروزش زمان و مکان داشته باشد. چنان که میگویید: "من این مطلب را نمیدانستم و دیروز در مدرسه از معلم آموختم".
*- پس او، سبحان [منزه] از این است که محدود به زمان و مکان شود، بلکه زمان و مکان را در ظهور فعل یا تحقق علم او، و آن هم در برخی از پدیدهها درک و انتزاع میکنیم.
وحی:
مثال بسیار روشن، وحی است که نمود و ظهوری از علم خداوند سبحان، برای بندگانش میباشد. به نظر ما، وحی نیز شامل زمان و مکان شده است؛ چرا که در زمانی خاص، مکانی خاص، به شیوهای خاص، به شخص خاصی نازل شده است.
اما وحی را نزولی گفتهاند، از آن جهت که وقتی علم خداوند متعال، در مقام ظهور، مراحل گوناگون نزولی را طی میکند، به القای وحی به نبیاش [صلوات الله علیهم اجمعین] میرسد و توسط ایشان نیز به دیگران میرسد.
بنابراین، این نزول وحی است که شامل زمان شده است، نه علم خداوند سبحان؛ چنان که فرمود:
«حم ﴿۱﴾ * وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ * إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ * وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ *»
ترجمه: حاء میم * سوگند به كتاب روشنگر * ما آن را قرآنى عربى (کتابی خواندنی به زبان عربی) قرار داديم باشد كه بينديشيد * و همانا كه آن در كتاب اصلى [=لوح محفوظ] به نزد ما سخت والا و پر حكمت است (نامش نیز علی حکیم است).
و باز دقت کنیم که این نیز "کتاب خداست" نه "خود خدا"، پس فعل خداست، ظهوری از علم و حکمت خداست، نه ذات مقدس او.
و فرمود:
إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ - إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ - إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ و ...، که همه اشاره به نزول کتاب دارد، نه حقیقت کتاب؛ و اشاره به نزول وحی دارد، نه حقیقت وحی؛ و وحی و کتاب نیز هر دو فعل خدا هستند، نه علم او که صفت عین ذات میباشد.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
اینکه ما میگوییم خدا منزه از آن است که زمان و مکان داشته باشد، چگونه با تقدم و تأخر افعال او (مثل خلق کردن دیروز یا امروز) قابل جمع است.
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8838.html
- تعداد بازدید : 3300
- 4 مهر 1396
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی توحید