قیام برای خدا شکست ندارد
امام خمینی رحمة الله علیه: جدیت کنید که کارهایتان برای خدا باشد، قیامتان للَّه باشد: اعِظُکُمْ بِواحِدَهٍ انْ تَقُومُوا للَّهِ مَثْنی وَ فُرادی؛ (سبا، آیه ۴۶).
موعظه یک موعظه است، یک موعظه. میفرماید که به آنها بگو که یک موعظه من دارم- یعنی خدا یک موعظه دارد به شما- این است که قیام کنید برای خدا. قیامتان برای خدا باشد؛ نه قیامتان برای پیدا کردن یک عنوانی- نمیدانم- یک جاهی، یک مقامی، یک پولی، یک چه. نه، این طور نباشد. اگر قیام برای خدا باشد، پشتوانه خدا باشد، یک طمانینهای در نَفْس پیدا میشود که دیگر شکست توی آن نیست؛ یک حالت نفسانی در انسان پیدا میشود برای اینکه به یک قدرت لا یزال متصل شده است.
آن کسی که برای تبعیت از ذات مقدس حق تعالی حرکت میکند، این مثل یک قطرهای که پشتوانهاش دریا، دریای غیر متناهی ... ماها چیزی نیستیم خودمان؛ قطره، از قطره هم کوچکتر هستیم اما اگر چنانچه متصل بشویم به آن دریا، دریای غیر متناهی، حکم همان دریا پیدا میشود. «وَ ما رَمَیْتَ اذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمی» (انفال، آیه ۱۷)؛ خدا به پیغمبر میفرماید که تو آن وقت که تیر انداختی، تیر تو انداختی لکن تو نینداختی، خدا انداخت؛ یعنی دست تو دست خداست. الآن تیر انداختن تو تیر انداختن خداست برای اینکه تو خودت را متصل کردی به او. تو دیگر خودت چیزی نیستی، هر چه هست اوست. وقتی هر چه هست او باشد، دیگر ما رَمیْتَ اذْ رَمَیْتَ.
«رَمَیْتَ» لکن «ما رَمَیْتَ»: تو انداختی و تو نینداختی. تو انداختی، خوب به حَسَب صورت من انداختم اما این دستْ دستِ خدا بوده است. آنهایی که با تو بیعت کردند، "انَّما یُبایِعُونَ الله" (فتح، آیه ۱۰)؛ بیعت با خداست برای اینکه متصل شده به یک قدرت لا یزال، متصل شده به خدا؛ حالا این طور شده است که دست او را با آن بیعت میکنند.
خدای تبارک و تعالی میفرماید که آنهایی که با تو بیعت کردند با خدا بیعت کردند. با همین دست با خدا بیعت میشود برای اینکه این دست دیگر دست خود نیست؛ این دستْ دستِ اوست. خب البته این یک مقامی است که برای من و شما مَیْسور نیست اما برای خدا کار کردن که میسور است. یکوقت همه چیز نمیبیند مگر خدا، حرکت نمیکند مگر لِلّه، اراده نمیکند مگر آن اراده خدا باشد، سِیْر نمیکند مگر سِیْرُ الله باشد؛ راهْ راهِ اوست نه خودش، خودش هیچ؛ خودش هیچ، همه او؛ خودش را از بین میبرد، جای او یک قدرت لا یزال مینشیند. یک وقت این طور است.
این "ما رَمَیْتَ اذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمی"، یا یک مرتبهای بالاتر از این هم هست؛ یکوقت نه، این طور نیست لکن باز برای خداست. شما برای خدا قیام میکنید، شما نهضتتان برای خداست، برای این است که احکام خدا جریان پیدا بکند، مقصد نداریم که حالا به یک نوایی برسید؛ فرض در اینجا یک مثلًا فرصت طلبی باشد، حالا به یک نوایی برسید؛ این نیست؛ لکن میبینید که دین خدا در معرض خطر است، بندگان خدا. که خدا عنایت به آنها دارد؟، بندگان خدا در معرض خطر هستند، بندگان خدا در عذاب هستند از دست یک ظالم؛ شما برای نجات بندگان خدا، نه نجات عمو و پسر عمو، نجات بندگان خدا [قیام میکنید].
11 آذر 1357
کلمات کلیدی:
رهبری قیام