ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: دقت نمایید که درد اصلی همین مسئله حجاب است و مابقی بهانه است؛ لذا از هر راهی برای مقابله با آن وارد میشوند، گاه به خود موضوع حجاب حمله میکنند و گاه به بهانهی دفاع از حیثیت اسلامی میگویند که حجاب نباید اجباری نباشد. و البته با این وضعیتی که شاهدیم، کدام اجبار؟
البته فقط حجاب نیست، بلکه از اینجا شروع میشود. مثل این است که بگوییم: مشروبفروشی و شرابخواری را آزاد کنید، تا معلوم شود چه کسی مسلمان واقعی است و شراب نمیخورد – قمار و زنا و ... را نیز آزاد کنید تا معلوم شود که چه کسی مرتکب این مفاسد نمیگردد؟ و کلاً جامعه را به لجن بکشید تا معلوم شود شاخه گلهای این لنجزار کیانند؟
در هر حال به نکات ذیل دقت نمایید:
الف – ما و هیچ کس دیگری، مسئولیتی ندارد که شرایطی ایجاد کند تا فهمیده شود چه کسی مسلمان واقعی هست و چه کسی نیست؟ به ما چه ربطی دارد که باطن افراد را برای همگان معلوم کنیم؟ این امریست بین بنده با خداوند ستّار العیوب و غفّار الذنوب. البته مسلمان واقعی هم به این راحتیها ساخته نمیشود و گیر نمیآید، چه چادر و مقنعه بر سر داشته باشد و چه عمّامه و ابا و قبا. مگر وضع خودمان چگونه است؟ آیا دوست داریم که خداوند کریم، باطن ما را برای دیگران مشهود نماید. پس ظاهر آراسته به حُسن، خودش یک اصل است.
ب – اساساً اجبار دین، حتی اگر همه بخواهند نیز میسر نمیباشد. به پیامبرش فرمود: تو بر آنها تسلطی نداری که ایمان بیاورند یا نیاورند « لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ » - چه رسد به بقیه. پس چه بخواهیم و چه نخواهیم انتخاب دین آزاد است و هنر انسان نیز به همین انتخاب آزاد دین است، وگرنه خداوند متعال ما را نیز چون ملائک یا حیوانات و جمادات مجبور میآفرید.
از این رو در کشور و جامعه خودمان نیز شاهدیم که همه جور دین و مذهب وجود دارد، از اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله گرفته تا اسلام امریکایی، تا مسیحیت یا حتی شیطانپرستی و یا گرایش به «ایسم»ها. اینها همه دین هستند.
ج – اما رعایت قانون، امر دیگری است و در همه جای دنیا اجبار و الزامی دارد و حتی جریمه و مجازات دارد تا قانون وضع شده ضمانت اجرایی نیز داشته باشد.
در کجای دنیا هر کسی اجازه دارد دستورات قانونی را خودش انتخاب کرده و به آن عمل کند؟ اگر چنین باشد که هیچ نظامی سر پا نمیماند و هر ج و مرج و آنارشیسم همه جا را فرا میگیرد.
کسی نمیتواند بگوید: «خیر، بلکه فقط باید نسبت به حجاب یا احکام اسلامی چنین باشد»؛ بالاخره اگر خوب است، باید نسبت به همه قوانین چنین باشد و اگر رعایت قانون اجباری است، هر جامعهای به تناسب اهداف و منافعاش ساختاری دارد و از قوانینی متناسب با آن برخوردار میباشد. در یک جامعه فقط اقتصاد و سودزایی برای ثروتمندان هدف است و در یک جامعهای رشد و تعالی و امنیت و خدا مطرح است.
پس رعایت قوانین به دوست داشتن یا نداشتن ربطی ندارد. یکی دوست دارد مالیات بدهد، یکی دوست ندارد – یکی دوست دارد خدمت وظیفه برود، یکی دوست ندارد – یکی دوست دارد پشت چراغ قرمز توقف کند، یکی دوست ندارد و ...؛ پس معنا ندارد که گفته شود «هر کس هر قانونی را که خواست انتخاب کرده و انجام دهد»؛ حتی بین حیوانات وحشی در نظام جنگل نیز چنین نمیباشد.
د – قوانین اسلامی نیز مانند سایر قوانین دو دسته است، یکی قوانین فردی و یکی اجتماعی. در قانونهای فردی راهنمایی و رانندگی، فرقی ندارد که شما با خودروی خود در ماه ده کیلومتر بروید یا هزار کیلومتر و ترمز دستی را پایین آورید و حرکت کنید یا نیاورید و لنت بسوزانید و ... – اینها همه قوانین فردی است. اما خیلی فرق دارد که کجا پارک کنید، یا خودروی شما دودزا باشد یا نباشد؟ چون این قوانین اجتماعی است و حقوق دیگران را شامل میگردد و کسی به حد ضایع کردن حقوق دیگران آزادی ندارد.
در اسلام نیز برای یک نظام اسلامی فرقی ندارد که کسی نمازش را اول وقت میخواند، یا آخر وقت میخواند، یا قضا میکند و یا اصلاً نماز نمیخواند [البته به لحاظ وظیفهی دینی و انسانی، نظام باید شرایط رشد و معرفت ایمانی را فراهم کند، اما نمیتواند دخالت کند]، اما خیلی فرق دارد که یکی در خیابان مست کند و عربده بکشد، هر چند که چاقو نکشد، یا یکی در خیابان اندامش را بیرون بریزد و دیگران را تحریک کند و مسببات صدها فساد و تباهی را فراهم نماید، اگر چه خود زنا نکند؛ چه بسا او در منزل نماز هم بخواند.
د – نظامات و جوامع، هر چه قانونمندتر باشند و هر چه در قوانین اجتماعی سختگیرتر باشند، متمدنتر هستند و بیشتر رشد میکنند. امروز در جهان غرب کسی حق ندارد در ساعاتی از بعد از ظهر و ساعات شب، کاری کند که ایجاد سر و صدا کند – کسی حق ندارد که صدای بلندگوی خودروی خود را بلند کند – کسی حق ندارد در محلهای سربسته یا محلهای تجمع سیگار بکشد – پوشش آزاد است، اما کسی حق ندارد بیش از حد متعارف لخت شود و در خیابان راه رود ... .
ﻫ - منتهی میخواهند به ما دیکته کنند که محدودههای فردی و اجتماعی در هر امری، الزاماً همان است که ما تعیین میکنیم - و یک ملت و جامعه اسلامی نیز معتقد است که قوانین و محدودههای فردی و اجتماعی آن است که خدا تعیین میکند. چون امریکا فرعون جهان شده است، دلیل نمیشود که خدا و ربّ ما نیز باشد. تعاریف آنها از حقوق و قوانینشان منطبق با اهداف و به نفع خودشان است و تعاریف ما منطبق با اهداف و منافع خودمان است.
و – حجاب صرفاً یک مسئله شخصی نمیباشد، چرا که تأثیرات آن در عرصههای اعتقادی، فرهنگی، رفتاری، امنیت روانی، اخلاق، اقتصادی و حتی سیاسی نیز فردی نمیباشد. پس، در فرهنگ و اعتقادات ما، بد حجابی حقوقی از دیگران ضایع میکند که نتایج آن نیز صرفاً شخصی و متوجه یک یا دو نفر نیست، بلکه کل جامعه را شامل میگردد.
کلمات کلیدی:
حقوقی و احکام حجاب انتخاب