نوشتهاید که "ولایت فقیه" تقلیدی نیست، اما آیت الله العظمی سیستانی و برخی دیگر از مراجع میگویند: «تقلیدی» است؟
نوشتهاید که "ولایت فقیه" تقلیدی نیست، اما آیت الله العظمی سیستانی و برخی دیگر از مراجع میگویند: «تقلیدی» است؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): بسیار مهم، لازم و ضروری است که در شناخت اصول و فروع اسلام عزیز، اولاً با پیشداوری (متعصبانه و موافق میل) برخورد ننماییم و ثانیاً شعاری بررسی ننماییم و ثالثاً مراقب خلط مبحث در ذهن باشیم.
فرض کنید که در بحثی، سؤال از "اصل ولایت فقیه" میشود، و در بخث دیگری سؤال از حدود اختیارات ولیّ فقیه، و در بحثی سؤال از احکام مربوطه میشود؛ سپس کسی که دقت ندارد، در ذهنش خلط مبحث میگردد و پاسخ هر کدام را برای دیگری منظور میدارد و یا همه را یک مقوله تصور مینماید!
و یا فرض کنید که کسی تفاوت "حکم" و "فتوا" را نمیداند و از مرجع خود در مورد "حکم فقیه" سؤال مینماید؛ بدیهی است که مرجع میگوید: «حکم بر همگان واجب الاطاعت میباشد»؛ و او این پاسخ را با "فتوا" خلط مبحث میکند؛ اما اگر راجع به "فتوا" میپرسید، پاسخ این بود که اطاعت و تقلیدش فقط بر مقلدین همان مرجع واجب میباشد.
اصل ولایت فقیه
پس، آنگاه که دربارهی "اصل ولایت فقیه"، بحث مینماییم، کاری با احکامش نداریم، و گفته میشود که اصل آن "کلامی و اعتقادی" میباشد، نه فتوایی و تقلیدی. اما اگر وارد احکامش گردیم، بحث فقهی و احکامی و مستلزم فتوا میگردد.
●- آیا این اصل که «اگر حکومت اسلامی در جایی استقرار یافت، رهبری آن باید بر عهدهی فقیهی باشد که در فقه اسلام تخصص و تبحر دارد، در ضمن از ویژگیهای دیگری چون: مدیریت، تدبیر، بصیرت، اشتهار، محبوبیت و برخوردار باشد»، یک بحث فقهی است، یا عقل به آن گواهی میدهد؟! آیا عقل میپذیرد که رهبر یک نظام سکولار، یک فقیه شیعه و متلزم به رعایت قوانین و احکام اسلامی باشد؟ یا و رهبر یک نظام سرمایهداری، یک کمونیست متعصب و مخالف با نظام سرمایهداری باشد؟! یا رهبر یک حکومت اسلامی، کاملاً نسبت به قوانین، حقوق، فقه و احکام اسلامی، آن هم به صورت اجتهادی، بیگانه باشد؟! لذا امام خمینی رحمة الله علیه میفرمایند:
«حکومت اسلامی، حقِّ فقیهِ جامع الشرایط است و هر خردمندی آن را تصدیق میکند و غیر از سلطنت الهی، همهی سلطنتها بر خلافِ مصالح مردم و تحت عنوانِ «جور» است. روایاتی از معصومین (ع) نیز بر این معنا دلالت میکند» (کشف الاسرار، ص 185 ـ 187)
دقت شود که در مورد "اصل ولایت فقیه"، بحث از "حُکم خرد = عقل" میباشد، نه از فقه و احکام فقهی؛ به همین جهت نه تنها بین فقهای شیعه، بلکه بین مذاهب تشیع و تسنن نیز در اصل ولایت فقیه، وحدت نظر وجود دارد و تفاوتها در احکام مربوطه میباشد. مثل این که این ولایت مطلقه است یا مقیده.
امام شافع، میگوید: «یکی از شرایط رهبری علم است ؛ به گونهای که صلاحیت افتاء (فتوا) داشته باشد و اهل اجتهاد باشد» (الفقه الاکبر – شروط امامت – ص 39)
عبدالرحمان جزری مینویسد: «همه اتفاق نظر دارند که امامت برای مسلمانان واجب است تا در پرتو آن، آموزههای دین برپا داشته و حق مظلوم از ظالم گرفته شود ...» و شرایطی برای امام امت بر میشمرد که میگوید همگان بر آن نیز اتفاق نظر دارند، از جمله: « دانشمند و مجتهد باشد تا مردم را از احکام دین آگاه کند و به استفتا از غیر خود نیاز نداشته باشد» (الفقه على المذاهب الأربعة، بیروت، دارالکتب العلمیه، ج 5، ص316و317)
فقهای معاصر شیعه:
آیت الله العظمی سیستانی:
ولایت در آن چه - به اصطلاح فقها - امور حسبیه خوانده میشود برای هر فقیهی که جامع شرایط تقلید باشد ثابت است. و اما در امور عامه که نظم جامعه اسلامی بر آنها متوقف است هم در شخص فقیه و هم در شرایط به کار بستن ولایت امور دیگری معتبر است، از جمله مقبول بودن نزد عامه مؤمنین. (سایت رسمی ایشان).
پرسش : میخواستم بدانم اگر حکم مرجع تقلیدی با حکم ولی فقیه فرق داشت، مقلد باید از کدام اطاعت کند؟
پاسخ: حکم کسی ولایت شرعی دارد، در امور عامّه [که] نظام جامعه و معاش مردم بر آن مبتنی است بر همه نافذ است حتی بر مجتهدین دیگر، مگر اینکه علم به خطا بودن آن یا مخالفتش با آنچه از کتاب و سنت قطعاً ثابت شده داشته باشد.
دقت شود که سؤال کننده، از "حکم" میپرسد و نه از فتوا (که شاید فرقشان را نمیداند)، و ایشان میفرمایند: «حکم آن که ولایت شرعی دارد بر همگان و حتی مجهتدین نافذ است».
آیت الله العظمی تبریزی:
«شارع (خداوند متعال) راضی به تصدّی امور مسلمانان توسط ظالم فاسق نیست. بر مسلمانان قطع ایادی ظلمه -در صورت تمکّن واجب است و ایجاد امنیّت برای مؤمنان، از اهمّ مصالح میباشد و حفظ آن واجب است. اگر فقیه صالح یا مأذون از جانب فقیه،تصدّی امور مسلمانان را بر عهده گرفت، دیگران حقّ تضعیف وی را ندارند و وجوب اطاعت متصدّی در امور راجع به انتظام جامعه، بعید نیست. محدوده اختیارات وی از حفظ حوزه اسلام و مسلمین تجاوز نمیکند». (ایصال الطالب الی التعلیق علی المکاسب، قم، ۱۴۱۱، ج ۳، ص ۳۶-۴۰)
آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی:
پرسش 515 ـ در یکى از استفتائات، که در مورد ولایت فقیه صورت گرفته، حضرتعالى فرموده اید: «از مسائل عملى است» منظور از مسائل عملى چیست؟ با توجّه به این که ولایت فقیه شأنى از شؤون امامت است. آیا این بحث مربوط به علم کلام نمى شود؟
پاسخ: با توجّه به این که ولایت فقیه به معناى بودن فقیه در رأس حکومت است، و حکومت وظایفى دارد که مردم باید طبق آن عمل کنند، جنبه عملى به خود مىگیرد. و حتّى در مورد ولایت امام، بخشى جنبه عقیدتى دارد، و بخش دیگر ـ که مربوط به حکومت است ـ جنبه عملى دارد.
آیت الله العظمی نوری همدانی:
مسأله رهبری در اسلام از قداست و جایگاه والایی برخوردار است و یک مسأله وحیانی و الهی است؛ زیرا انسان کرامت دارد و خداوند سرنوشت انسانها را به دست ظالمان و مستکبران نمیسپارد... .
در جلسات گذشته بیان شد که دو نوع ولایت وجود دارد؛ ولایت تکوینی و ولایت تشریعی و بحث ما در ولایت فقیه، فقط بر سر ولایت تشریعیه است؛ اما ولایت تکوینیه که تصرف در عالم کون و هستی است مخصوص انبیاء و معصومین (ع) است... .
این قبیل از ولایات را ولایات تکوینی مینامیم که مختص کسانی است که خداوند آنها را انتخاب کرده و به آنها این قدرت را داده است، مانند انبیاء و معصومین. اما آنچه در ولایت فقیه مطرح است این نوع ولایت نیست بلکه ولایت تشریعه است یعنی ولایتی است اعتباری، و از طرف شارع برای ولی فقیه جعل (قرار داده) شده است. (پایگاه رسمی ایشان)
آیت الله العظمی، امام خامنهای:
اگر به استفتائات از امام خامنهای و پاسخ آنها دقت نماییم، به صراحت بیان نمودهاند که "اصل ولایت فقیه"، از ارکان و اصول مذهب میباشد؛ و حتی کسی را معذور از پذیرش میدانند که بر اساس استدلال و نه تقلید، به نتیجه نرسیده باشند؛ اما میفرمایند: احکام مربوط به "ولایت فقیه"، مانند سایر احکام فقهی میباشد.
پرسش 56: آیا اعتقاد به اصل ولایت فقیه از جهت مفهوم و مصداق یک امر عقلی است یا شرعی؟
پاسخ: ولايت فقيه که عبارت است از حکومت فقيه عادل و دينشناس، حکم شرعىِ تعبدى است که مورد تأييد عقل نيز مىباشد، و در تعيين مصداق آن روش عقلايى وجود دارد که در قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران بيان شده است.
پرسش 61: وظیفه ما در برابر کسانی که اعتقادی به ولایت فقیه جز در امور حسبیه ندارند، با توجه به اینکه بعضی از نمایندگان آنان این دیدگاه را ترویج میکنند، چیست؟
پاسخ: ولايت فقيه در رهبرى جامعه اسلامى و اداره امور اجتماعى ملت اسلامى در هر عصر و زمان از ارکان مذهب حقّه اثنىعشرى است که ريشه در اصل امامت دارد، اگر کسى به نظر خود بر اساس استدلال و برهان به عدم لزوم اعتقاد به آن رسيده باشد، معذور است، ولى ترويج اختلاف و تفرقه بين مسلمانان براى او جايز نيست.
پرسش 62: آیا اوامر ولی فقیه برای همه مسلمانان الزام آور است یا فقط مقلدین او ملزم به اطاعت هستند؟ آیا بر کسی که مقلد مرجعی است که اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه ندارد، اطاعت از ولی فقیه واجب است یا خیر؟
پاسخ: بر اساس مذهب شيعه، همه مسلمانان بايد از اوامر ولايىِ ولى فقيه اطاعت نموده و تسليم امر و نهى او باشند، و اين حکم شامل فقهاى عظام هم مىشود، چه رسد به مقلدين آنان. به نظر ما التزام به ولايت فقيه قابل تفکيک از التزام به اسلام و ولايت ائمّه معصومين (عليهمالسلام) نيست.
پرسش 67: آیا ولایت فقیه یک مسأله تقلیدی است یا اعتقادی؟ و کسی که به آن اعتقاد ندارد چه حکمی دارد؟
پاسخ: ولايت فقيه از شئون ولايت و امامت است که از اصول مذهب مىباشد. با اين تفاوت که احکام مربوط به ولايت فقيه مانند ساير احکام فقهى از ادّله شرعى استنباط مىشوند و کسى که به نظر خود بر اساس استدلال و برهان به عدم پذيرش ولايت فقيه رسيده، معذور است.
●●●- بنابراین، برای دوری از خلط مبحث، باید تفکیک نماییم بین نگاه کلامی و اعتقادی به اصل ولایت فقیه، که از شئون ولایت و امامت، و از ارکان و اصول میباشد، با احکام آن که در عرصه فقه مطرح میگردد. و البته "ولایت فقیه"، در عرصه فقه و احکام نیز جزو "احکام اولیه" میباشد.
مرتبط:
معلم دینی ما در مبحث مرجعیت گفت: «ولایت فقیه یک امر تقلیدی است و چون مرجع ما آن را قبول ندارد، پس ما وظیفهای در قبالش نداریم»؟! (6 اردیبهشت 1398)
مشارکت و هم افزایی (پرسش و نشانی لینک پاسخ)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
نوشتهاید که "ولایت فقیه" تقلیدی نیست، اما آیت الله العظمی سیستانی و برخی دیگر از مراجع میگویند: «تقلیدی» است؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9748.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 3852
- 10 اردیبهشت 1398
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: حقوقی و احکام