با مصیبت مرگ اقوام یا دوستان چگونه کنار بیاییم؟ وقتی خبر فوت کسی رو میشنوم بهم میریزم و با خودم حرف میزنم و میگم الان چی میشه و چجوری باور کنم؟! حتی گاهی با خودم کلنجار میرم و میگم وقتی من بمیرم، چی میشه چه جوری تحمل کنم؟! خیلی میترسم ممنونم راهنمایی کنید.
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): در حقیقت "ما نمیمیریم"، بلکه با گذر زمان، ما به سوی مرگ میرویم و مرگ به سوی ما میآید و پس از تلاقی، از آن عبور میکنیم. مانند گذر از حیات به صورت جَنین در رحِمِ مادر و ورود به این عالَم.
ابتدا بدانیم که واژهی "فوت" برای مرگ، صحیح نیست (و غلط مصطلح میباشد)، چرا که "فوت" به معنای گذشتن و از دست دادن فعل و یا زمان فعل است، مثل این که کسی بگوید: «امروز نماز صبح من فوت شد»؛ اما برای مرگ، واژهی "وفات" درست است که به معنای «تحویل گرفتن کامل و تمام یک چیز میباشد»، چرا که فرشتگان مرگ، جان آدمی را تماماً تحویل گرفته و به عالمی دیگر منتقل مینمایند:
«هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ» (غافر، 67)
ترجمه: اوست كه شما را از خاك آفريد، سپس از نطفه، آن گاه از علقه، سپس به صورت طفلى [از رحم مادران] بيرون مىفرستد، تا به كمال نيرومندى و قوت خود برسيد، آن گاه پير و سالخورده شويد، و برخى از شما پيش از رسيدن به اين مراحل قبض روح مىشويد، و [برخى زنده مىمانيد] تا به آن مدتى كه معين و مقرّر است برسيد، و براى اينكه شما [دربارۀ حق] تعقّل كنيد.
باور مرگ
شاید بسیاری حتی در وجود خداوند سبحان و معاد، شک و تردید یا حتی انکار و تکذیب داشته باشند، اما هیچ کس در مورد مرگ و حتمی بودن وقوع آن برای خود و دیگران، تردید ندارد، چرا که هم مرگ دیگران را به چشم میبیند و یا خبرش را میشنود، و هم میداند که خودش نیز مستثنا نمیباشد و خواهد مُرد. لذا همگان، نسبت به مرگ تمامی جانداران و از جمله انسان، یقین دارند؛ لذا چه مسلمان و اهل تلاوت قرآن کریم باشند و یا نباشند، به «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ – هر جانداری مرگ را خواهد چشید / آل عمران، 185» یقین پیدا میکنند.
کنار آمدن با مرگ خویشان و دوستان
"مرگ" واقع خواهد شد، چه کنار بیایید و چه نیایید، چنان که اسلام پیروز خواهد شد «وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ – اگر چه مشرکان را خوش نیاید / الصف، 9»، و قیامت نیز برپا خواهد شد، هر چند بسیاری نسبت به این واقعه، مردد و یا حتی کافر باشند «إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ * لَيْسَ لِوَقْعَتِهَا كَاذِبَةٌ - هنگامى كه واقعه [بسيار عظيم قيامت] واقع شود * كه در واقع شدنش دروغى [در كار] نيست / الواقعة، 1 و 2».
اما کنار آمدن با مرگ نزدیکان و صبر در این مصیبت، متناسب با حالات روحی و روانی مردمان متفاوت است و آن نیز مبتنی بر شناختها، جهانبینی و باورهای هر کسی میباشد.
برای کسانی که شناخت و باور درستی ندارند، از بیتفاوتی گرفته تا خودکشی، هر حالت و واکنشی در مقابل مرگ نزدیکان، ممکن است رخ دهد. اما نگاه، مواضع، واکنش و تحمل و صبر اهل ایمان متفاوت است.
غم و غصهی مرگ دیگران، در واقع غم و غصه برای "خود" و از دستدادن تکیهگاهها، تعلقات، انسها و داراییهای "خویشتن" است. بیتابیها در چنین مصیبتهایی نیز به همین دلایل میباشند. اما خداوند متعال میفرماید که اهل معرفت و ایمان به من و بازگشت به سوی من و حیات ابدی، در تمامی مصیبتها و بلایا، ابتدا "جهانبینیِ" خود را به یاد میآورند و به خود و دیگران متذکر میشوند که [هر چند به خاطر عاطفهی قویِ انسانی و نیز علاقه به این شخص، دچار غم و غصهی شدیدی شدهام، و شاید این غم تا زندهام با من بماند]، اما من از او نیستم که با وفاتش، خودم را فانی ببینم، هدفم را گم کنم، از مسیر خارج شوم و یا خود را ببازم و این مصیبتها، همه امتحان برای گذر من از وضیعت فعلی و صعود به مرتبهی بالاتر میباشد:
«وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ * الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» (البقره، 155 و 156)
ترجمه: و هرآينه شما را به چيزى از بيم و گرسنگى و كاهش مالها و جانها و ميوهها (ثمرات، که از فرزندان گرفته تا نتایج مورد انتظار از کارها را شامل میشود) مىآزماييم و شكيبايان را مژده ده * همانان كه چون مصيبتى به ايشان رسد، مىگويند: ما از آن خداييم [از آنِ اوییم] و ما فقط به سوى او بازمىگرديم.
در آیهی بعد میفرماید: همینها هستند که مشمول هدایت واقع شده و رشد نموده و به کمال و قرب میرسند:
«أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ» (همان، 157)
ترجمه: آنانند كه درود و رحمت پروردگارشان بر آنهاست و آنان همان كسانى هستند كه هدايت شدهاند.
پس از مرگ من چه میشود؟
به پس از مرگ خود، به چشم حیات دنیوی نگاه نکنید. در دنیا هیچ اتفاق خاصی نمیافتد و همگان به رغم محبت و یا حتی مودت و نزدیکی و دوستی شدید نسبت به شما، به زندگی عادی خود، بدون شما ادامه میدهند؛ چنان که حتی پس از رحلت رسول خدا و شهادت ائمه اطهار صلوات الله علیهم اجمعین، به زندگی ادامه داده و میدهند؛ بلکه در مورد حوادث و اتفاقات و حالات پس از مرگ، باید از "عالَم غیب" به نور علم قرآن مجید و آموزههای معادن وحی و مخازن علم الهی (اهل عصمت علیهم السلام] مطلع شد.
بدیهی است که به محض وفات [مرگ]، به عالم دیگری به نام برزخ منتقل میشویم و البته که دیدن عالمی دیگر، که پردههای حیات مادی از آن کنار رفته و حقایق بسیاری دیده میشود، متوفی، با تمام وجودش که همان روح اوست، در بهت و حیرت شدیدی فرو میرود؛ و البته که ترس و وحشت عجیبی بر او غلبه مییابد، چرا که نه میشناسد، نه میداند که چه خواهد شد، و نه دیگر اختیاری دارد که به جای دیگری برود و یا کاری بکند! اما این ترس و وحشت، به سرعت یا برطرف میشود، یا میماند و شدیدتر میشود.
●- بدیهی است که احوال مردمان پس از مرگ نیز به چگونگی عقاید، ایمان و عمل آنان در دنیا بستگی دارد.
برای اهل ایمان و عمل صالح ، مرگ و ورود به عالم برزخ، مانند حمامی روح افزا و زدودن چرکهای کهنه شده و بوی بد از بدن، درآوردن لباسهای ضخیم و چرک و پوشیدن لباسهای نرم و زیبا و خروج از زندان دنیا و رهایی از شکنجههایش و ورود به زندگی امن، راحت و فرحبخش میباشد. باز شدن دری از درهای بهشت به رویش و استشمام بوی بهشت از فاصلهای نزدیک، نه تنها برایش نشاط و راحتی میآورد، بلکه شوق و امیدش را تشدید مینماید. دیدن خویشان، دوستان و آشنایان مؤمن، دیدار شهدا، حتی زیارت اهل بیت علیهم السلام یا حرمهایشان که دیگر با چشم برزخی میبینند، دیدار عبادات و اعمال نیکوی خود، مثل نماز و ...، به صورت افرادی که برای انس و کمک به آنها آمدهاند، و خلاصه حضور در مجالس تدریس معارف قرآنی، آشنایی با حقیقت ولایت و ...، آن هم بدون حجابهای مادی، تا سطحش بالا رود و برای ورود به بهشت آماده شود، برایش بهجتآور است، و حال بماند سرور و لذت از نعمات و پذیراییها.
اما، اهل کفر، شرک، نفاق، ظلم، معصیت، جهالت، کفر، تکبر، خیانت و کسانی که فقط هوای نفس خود و دیگران را بندگی کردهاند، با حوادث بسیار سختی مواجه میشوند و انواع عذابهای روحی و حتی جسمی (بر بدن برزخی آنها)، وارد میشود. به عنوان نمونه:
●- اول آن که مجرمان با سیلی و ضرب و شتم فرشتگان مأمور خودشان، از این دنیا خارج میشوند و با ضرب و شتم فرشتگان مأمور برزخ، وارد آن عالَم میشوند. مثل مجرمی که او را در خانهاش دستگیر کنند، و با ضرب و شتم به پاسگاه ببرند و سپس با ضرب و شتم به زندانش که آتش جهنم برزخی است، بیندازند؛ چنان که در قرآن مجید میفرماید که از پشت سر و پیش رو مورد ضرب و شتم قرار میگیرند:
«وَلَوْ تَرَى إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ» (الأنفال، 50)
ترجمه: و اگر مىديدى آنگاه كه فرشتگان جان كافران را برگيرند! بر روى و پشتشان مىزنند و[گويند:] عذاب سوزان را بچشيد.
●- دوم آن که به محض وفات (وقوع مرگ) و ورود به عالَم برزخ، اولین جملهی اهل عذاب که حقایقی را به چشم میبینند و دیگر اختیاری هم ندارند، این است:
«حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ» (المؤمنون، 99 و 100)
ترجمه: (آنها هم چنان به راه غلط خود ادامه مى دهند) تا زمانى كه مرگ يكى از آنان فرارسد، مى گويد: «پروردگار من! مرا بازگردانيد * شايد در آنچه ترك كردم (واگذاشته و كوتاهى نمودهام) عمل صالحى انجام دهم!» (ولى به او مى گويند:) چنين نيست! اين سخنى است كه او به زبان مى گويد (دیگر بازگشتی نیست و اگر بازگردد نیز كارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند!
البته عذابهای روحی شدیدتری هم هست که از هر عذاب جسمانی سختتر است، مانند: غم جدا شدن از تعلقات دنیوی – غم و حسرت بیثمر و حتی مضر دیدن اندوختههای دنیوی – غم بیکسی و بییاوری ... و بدتر از همه، غم، غصه و وحشت قهر خداوند کریم و دوری از رحمت واسعه و مغفرت کریمانهی او، که باید در دنیا خود را شامل آن میگردانید.
چه کنیم؟
ترس از مرگ، اگر منطقی باشد، بسیار خوب است؛ چرا که "ترس و امید"، دو عامل انگیزه، حرکت و جهتگیریها و مواضع مثبت و منفی و نیز انتخاب و عمل برای انسان میباشند.
از اینرو، باید فارغ از توهمات و تخیلاتی که به غلط آن را "فکر" مینامند، در مورد مرگ، حیات پس از مرگ در برزخ و قیامت، مطلع شد، اندیشید و تعقل نمود.
"فکر" یعنی: «کار ذهن روی معلومات، برای به دست آوردن و معلوم نمودن مجهولات»؛ مانند حل یک مسئلهی دو یا چند مجهولی در ریاضی. بالاخره تا دادههای معلومی وجود نداشته باشند که فکر نمیتواند کاری کند و مجهولی را برای خود معلوم سازد!
خداوند متعال، نه تنها ما را از مرگ و زندگی پس از مرگ، بیخبر نگذاشته است، بلکه به غیر از براهین و ادلهی اثباتی، نسبت به آن عوالم و احوالاتش که برای ما در غیب است، خبر داده و ما را تعلیم داده است. بنابراین باید، با مطالعه (به ویژه قرآن، حدیث و شرح و تفسیر آنها)، با فکر و تعقل، به شناخت مطلوب برسیم و با قوای عقل، قلب و اختیار، و با نور وحی، و پیروی از معلمان، راهنمایان و رهبران الهی، راه درست را برگزینم؛ در هر امری عمل صالح را انجام دهیم و با توکل و امید به فضل، مغفرت و رحمت بیکران الهی، با شور و نشاط و شوق، مراحل رشد و کمال را طی نموده و به قرب بیشتر برسیم. ان شاء الله.
مشارکت و هم افزایی - پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی
پرسش:
با مصیبت مرگ خویشان و نزدیکان چگونه کنار بیاییم؟ شدید به هم میریزم، از مرگ خودم میترسم و دائم فکر میکنم که پس از مرگم چه میشود؟!
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10073.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 2273
- 8 آذر 1398
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون معاد