راسیسم چیست؟ آیا نژادپرستی از دوران باستان بوده است، یا توسطه استعمارگرانی چون انگلیس و آمریکا و نازیهای آلمان بوجود آمده است؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): راسیسم، متشکل از دو کلمهی «race »، به معنی نژاد، و «ism» به معنای یک مکتب (اندیشه و باور)ی است که مورد پیروی قرار میگیرد، مانند: مارکسیسم، لیبرالیسم، فمینیسم و سایر "ایسم"ها.
ایسم:
ابتدا به مقولهی "ایسم" توجه کنیم. به لحاظ کلمه، برخی میگویند: از واژهی «شیسما» در زبان یونانی گرفته شده است و برخی دیگر میگویند: «هر دو از واژهی "اسم"» در زبان عربی گرفته شدهاند که به معنای "نشانه" میباشد. "اسم"ها، گاهی حقیقی هستند، گاهی اعتباری و گاهی دروغین! (1)؛ و در اصطلاح، "ایسم" که در پسوندی میآید، به معنای پیروی از یک مکتبی که با اسمش مشخص شده میباشد.
در جهانبینی اسلامی، که تصریح دارد: «دین را فقط خداوند متعال باید وضع، بیان و ابلاغ نماید، لذا دین نزد خداوند فقط اسلام است [إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ]»، تمامی مکاتب که همگی ساختهی بشر هستند باطل، و تمامی این اسمها و ایسمها، دروغین میباشند؛ حقیقت خارجی ندارند و به جز اسمهایی که خودشان و پدرشان روی مکاتب و باورهای خود گذاشتهاند، چیزی نیستند:
«إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى» (النّجم، 23)
ترجمه: اينها فقط نامهايى است كه شما و پدرانتان بر آنها گذاشتهايد (نامهايى بىمحتوا و اسمهايى بىمسمّى)، و هرگز خداوند دليل و حجتى بر آن نازل نكرده؛ آنان فقط از گمانهاى بىاساس و هواى نفس پيروى مىكنند در حالى كه هدايت از سوى پروردگارشان براى آنها آمده است!
از اینرو، شاهدیم که تمامی "ایسم"ها، مانند: داروینیسم، فرویدیسم، هگلیسم، مارکسیسم، اگزیستانسیالیسم، اومانیسم، ماکیاولیسم، فمینیسم، لیبرالیسم و آن چه که اخیراً تحت عنوان « collectivism- جامعهگرایی» دوباره مطرح میشوند، همه مبتنی بر "نظریه" هستند، یعنی همان ظنّ، حدس، گمان، خیالات ...، که شاید بتوانند مقدمهای برای تحقیق باشند، اما ارزش پیروی ندارند، چرا که "بار علمی" ندارند و فقط در سطح همان "نظریه" میباشند. لذا نفرمود که ظن، گمان و نظریه نداشته باشید، بلکه فرمود از آن تبعیت نکنید، چرا که بار علمی ندارند:
«وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا» (النّجم، 28)
ترجمه: و آنان به آن هيچ علمى ندارند جز از گمان پيروى نمىكنند و به يقين گمان از [شناخت] حقّ چيزى را كفايت نمیكند.
«وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ» (یونس علیه السلام، 36)
ترجمه: و بيشتر آنها، جز از گمان (و پندارهاى بىاساس)، پيروى نمىكنند؛ (در حالى كه) گمان، هرگز انسان را از حقّ بى نياز نمىسازد (و به حق نمىرساند)! به يقين، خداوند از آنچه انجام مىدهند، آگاه است!
نژاد:
در جهانبینی اسلامی، و تعریف قرآنی از "انسان و جوامع انسانی"، چیزی تحت عنوان "نژاد" وجود ندارد، چرا که همه از یک مرد و زن آفریده شدهاند، پس همه از یک نژاد میباشند. خداوند متعال، چند انسان مذکر و مؤنث و از چند ریشهی جداگانه و با ویژگیهای خلقتی متفاوت نیافریده است که پس از تکثیر هر کدام، چند نژاد به وجود آید.
از این رو، در قرآن کریم، سخن از تیرهها، اقوام، قبیلهها و زبانهای گوناگون آمده است، نه نژادهای متفاوت؛ و معیار و ملاک برتری را نیز "تقوا" بر شمرده است، نه نژاد، تیره، قبیله، زبان، رنگ و ...:
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ» (الحجرات، 13)
ترجمه: اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيرهها و قبيلهها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد؛ (اينها ملاك امتياز نيست،) گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!
نژاد پرستی:
واژهی "نژاد پرستی"، یک اصطلاح رایج در زبان فارسی است و اصلش همان "نژاد گرایی = racialism" میباشد و بسیار فرق است میان "پرستش" با "گرایش"؛ مثلاً ما اسلامگرا و معادگرا هستیم، اما اسلام پرست و یا معاد پرست نیستیم، ولایت و امامتگرا هستیم، اما امام پرست نیستیم، بلکه خداپرست هستیم؛ و چه بسیارند افرادی از "نژاد گرایان" که بتپرست میباشند و یا مسیح علیه السلام را به عنوان خدا و پسر و خدا میپرستند!
برای ریشهی "نژاد پرستی = نژاد گرایی" و یا آغاز پیدایش رسمی آن، نظریههای گوناگونی بیان شده است، برخی ریشه را در انگلیس دیدند و برخی در آلمان و نازیسم و برخی دیگر در امریکا و ...؛ اما واقعش این است که ریشهی این اندیشه و باور کاذب، به همان آغاز پیدایش و پراکندگی جمعیتهای انسانی و بالتبع میل برتری و سلطهی گروهی بر گروه دیگر میرسد.
این اندیشه و باور غلط، در "میل به برتری" در انسان ریشه دارد که البته اصل برتری خواهی، نه تنها بد نیست، بلکه بسیار خوب، لازم و ضرورتی برای رشد و سبقت میباشد. منتهی وقتی اعتقادی به خدا و معاد نبود، این "برتری خواهی"، مبتنی بر تکبر ظهور مینماید و مانند برتریجویی حیوانات [حتی میان خودشان] تجلی میکند. یک شیر یا بوفالوی نر، میخواهد تمامی نرهای همجنس خود را مغلوب کند، تا مالک مطلق منطقه و مادهها گردد!
امروزه، به خاطر جریانات سیاسی و مردمی، "نژاد پرستی" را در رنگ پوست جلوه میدهند و آن هم فقط "سیاه و سفید"، اما چه در گذشته و چه در حال، چنین نبوده و نیست؛ چنان که یک امریکایی نژادپرست [نژاد گرا]، سفید را برتر میداند، اما اگر بگویید که نژاد سفید در قارهها و کشورهای متفاوتی وجود دارد، میگویند: «مقصود از سفید، فقط نژاد سفید اروپایی است و آنها نژاد برتر هستند و حق حکومت بر جهان را دارند!»
در گذشته نیز مصریان، قبطیان را یک نژاد قلمداد نموده و خود را برتر میدانستند؛ اعراب جاهلی، برای برتری بر شمارش نفوس تکیه کردند و به همین خاطر، مُردهها را نیز افزودند! به قبرستان میرفتند و تعداد مُردهها را به جمعیت خود میافزودند، تا بگویند: ما به لحاظ کثرت جمعیت، برتریم!
«أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ * حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ – کثرات گرایی (تفاخر به زیادتی جمعیت قومی)، شما را مشغول داشت [بفریفت و بازی داد] * تا آن که [برای شمارش مُردهها] به زیارت قبور رفتید! / التکاثر، 1 و 2 »
معیار "نژاد" معلوم نیست و بر اساس منافع [سیاست]، تعیین میگردد. چنان که در یک دستهبندی، اروپاییان خود را از یک نژاد و تمامی آسیاییها را "نژاد آسیایی" مینامند و خود را برتر میدانند. و یا میانماریها، خود را از یک نژاد و مسلمانان را "روهینگیایی" میخوانند و به خود اجازه میدهند که آنان را قتل عام کنند، در حالی که نژادشان فرقی ندارد، بلکه از قبایل و اقوام متفاوت هستند و تعصبشان نیز دینی و اهدافشان از این مسلمانکُشی، صرفاً سیاسی میباشد.
قوم و قبیلهگرایی:
بنابراین، تمامی آن چه امروزه تحت عنوان "نژادپرستی و یا نژادگرایی" مطرح است، چیزی نیست به جز همان "قوم و قبیلهگرایی" که ریشه در اندیشهها و دستهبندیهای جاهلانهی جماعتهای اولیهی انسانی دارد و بهانه و توجیه تمامی جنگها و جنایات همین "قومگرایی" بوده است؛ و البته مستمسک نظام سلطه، برای انداختن اقوام به جان یکدیگر نیز چیزی جز همین "قومگرایی" نمیباشد.
●- اگر بدون تعصب مطالعه نماییم، معلوم میشود که آغاز تجزیه و انحراف و انشقاق در اسلام نیز مبتنی بر "قوم و قبیلهگرایی" کلید خورده است. سران قبیله در مکانی موسوم به "سقیفه = زیر یک سقف" جمع شدند و گفتند: چرا حکومت در بنی هاشم باشد، و در آخر نیز بین خودشان، قومیت چیره شد، چرا که گفتند: بالاخره طبق فرمودهی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، حکومت باید در قریش باشد! و نگفتند که حکومت باید الهی باشد.
خداوند متعال، قبل از رحلت پیامبرش، این خطر را به مسلمانان گوشزد نمود و متذکر گردید، و پرسید که پس از رحلت ایشان چه خواهید کرد؟ آیا به عقب بر میگردید و مرتجع میشوید؟! این ارتجاع چیزی نبود جز بازگشت به "برتری قومی و قبیلهای"، که سبب مابقی ظلمها و جنایتها و انحرافاتی گردید که هم چنان ادامه دارد:
«وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ» (آل عمران، 144)
ترجمه: محمد (ص) فقط فرستادهی خداست؛ و پيش از او، فرستادگان ديگرى نيز بودند؛ آيا اگر او بميرد و يا كشته شود، شما به عقب برمى گرديد؟ (و اسلام را رها كرده به دوران جاهليّت و كفر بازگشت خواهيد نمود؟) و هر كس به عقب باز گردد، هرگز به خدا ضررى نمىزند؛ و خداوند بزودى شاكران (و استقامت كنندگان) را پاداش خواهد داد.
●- بنابراین، "نژاد، نژاد پرستی یا نژاد گرایی"، دروغی است که همیشه توسط زیادهخواهان، برتری جویان و سلطه طلبان"، مطرح شده است و ریشه در جماعات اولیه بشر جاهل دارد.
مشارکت و هم افزایی - پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی
پرسش:
راسیسم چیست؟ آیا نژادپرستی از دوران باستان بوده است، یا توسطه استعمارگرانی چون انگلیس و آمریکا و نازیهای آلمان بوجود آمده است؟
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10429.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 2229
- 9 تیر 1399
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون