مطالب بسیاری در مورد "تحریفهای عاشورا" منتشر میگردد که اذهان عمومی را مشوش و گیج کرده است! مثلاً درباره حضرات "شهربانو" – "رقیه" (ع) و ... ؟!
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): چه تشویشی؟ حضرت شهربانو، همسر امام حسین علیه السلام باشند یا نباشند – ایرانی باشند یا نباشند و...، چه خلل یا تشکیکی در معرفت و ایمان ما و یا در ماجرای کربلا ایجاد میکند؟!
البته که هر واقعهی تاریخی، در مواقف گوناگون، با تحریفهای بسیاری مواجه میگردد؛ و این اختصاصی به تاریخ اسلام ندارد؛ چنان که قصهای به نام "هلوکاست" را به تاریخ جنگ جهانی دوم افزودند، سپس حتی قانون وضع کردند که هر کس در آن تشکیک کند و یا تعداد کشتههایش را کمتر شش میلیون بگوید، مجرم است و سخت مجازات خواهد شد – آیا تا کنون، برای مطالعه، تحلیل، نقد و بیان هیچ حادثهی تاریخی، قانون وضع شده است؟! و البته به این بهانه و برای جبران نیز به جای آن که بخشی از آلمان را به یهودیانِ صهیونیست بدهند، اسرائیل را به وجود آوردند و فلسطین را به غصب آنان درآوردند! «گنه کرد در بلخ آهنگری – به شوشتر زدند گردن مسگری»!
البته تاریخ اسلام و به ویژه تاریخ تشیع، بیش از تواریخ دیگر مورد تحریف قرار گرفته است، چرا که در قرون اول و دوم هجری، توسط دستگاه اموی و جاعلان حدیث مورد حملات تحریفی قرار گرفت و این تلاش در زمان عباسیان نیز قطع نشد و از قرن 19 به بعد نیز انگلیس سرمایهگذاری و تلاش فراوانی را به تحریف تاریخ اسلام و به ویژه شیعه، اختصاص داد!
نکته – اما در این بحث، دقت شود که نام هر اختلاف سندی در تاریخ را نمیشود "تحریف" گذاشت؛ لذا این که همه ساله به ویژه با آغاز ماه محرم، سر و صدایی تحت عنوان "تحریفهای عاشورا" به راه میاندازند، یک تاکتیک در جنگ تبلیغاتی و جنگ روانی میباشد؛ میخواهند همگان به همه چیز شک کنند و با نگاه تردید بنگرند! یک عده، وقتی نامی از کربلا و عاشورا برده میشود، زود میگویند: «تحریفهای عاشورا». بفرمایید: «شما به یقینیهایش رجوع کنید»!
دو حکایت متفاوت و جالب:
حکایت اول: میگویند یک روحانی عالِم و وزینی، برای دههی محرم، روضهخوانی را دعوت نمود و به او تأکید کرد که «خارج از مقتل چیزی نخوان و از خودت قصه نساز»! روضهخوان همین کار را کرد و آن روحانی دید که مجلس بیشتر مبهوت (عظمت فاجعه کربلا) است، تا شور عزاداری! به روضهخوان گفت: «حالا اشکالی ندارد که یک کمی از همان چیزهایی که خودت میگویی، به روضه اضافه کنی»!
حکایت دوم: می گویند: یک روحانی برای مراسم دهه، به یک منطقه سنی نشین رفت. فرماندار کنار او نشست و خوش آمد گفت و افزود: «میدانید که اینجا اهل سنت زیاد هستند، انشاء الله مطالب نوعی بیان نشود که اختلاف بیفتد و تنش ایجاد شود». روحانی گفت: «بله متوجه هستم». او افزود: «حالا اگر از امام حسین و یزید و شمر میگویید، دیگر به پدران و نسل و ریشهیابی مصیبت در غصب خلافت و ... نرسانید که بعضاً مقدسات اینهاست»! روحانی گفت: «بله متوجه هستم». افزود: حالا ذکر حوادثی که احساسات را تهییج میکند، مثل چگونگی بستن راه آب، بریدن دستها و سرها، حملات گروهی با سنگ و نیزه به یک نفر، تاختن روی بدنها و ... نیز زیاد هم لزومی ندارد، شما به کلیات بپردازید». روحانی گفت: «پس چه بگویم؟ آیا بگویم آنها را در کربلا برق گرفت و کشته شدند و یا بگویم همگی سکته کردند»؟!
●- بنابراین، ضمن آن که باید مراقب خرافهها و تحریفها بود؛ این نکته را نیز نباید فراموش نمود که برخی ابتدا با ذکر چند تحریف واقعی شروع میکنند و سپس همه چیز را رد میکنند و در نهایت میخواهند القا کنند که «بیخودی این همه ناراحت نباشید، غصه نخورید، عزاداری نکنید ... چرا که واقعه اصلاً آنگونه که به شما گفتهاند نبوده است»!
شهربانو علیها السلام – در این که امام حسین علیه السلام، همسری به نام "شهربانو" داشتند و ایشان نیز از تبار ایرانیان بودهاند، تردید جدی و زیادی وجود ندارد. محدثان و مورخان بزرگی چون: شیخ مفید، شیخ صدوق، قطب راوندی، ابن بابویه، یعقوبی، کلینی، مجلسی و ... بر آن تصریح دارد؛ و برخی دیگر که بیشتر از متأخرین میباشند نیز تشکیک کردهاند. در جمعبندی میتوان به سه نکته اشاره نمود:
1- شخصیتی به نام "شهر بانو" با اسامی و القاب گوناگون، همسر امام حسین علیه السلام بودهاند، اما در این که ایشان مادر امام سجاد علیه السلام باشند، به لحاظ سند تاریخی، تشکیک شده است. حتی استاد شهید، حضرت آیت الله مطهری رحمة الله علیه که بسیار بر "تحریفهای عاشورا" تأکید داشتند، مینویسند: «اینکه گفتیم پیوند زناشویی امام حسین (ع) با دختر یزدگرد مشکوک است از نظر تاریخ است، ولی در پارهای از احادیث این مطلب تأیید شده است. از آن جمله روایت کافی است که میگوید: دختران یزدگرد را در زمان عمر به مدینه آوردند و دختران مدینه به تماشا آمدند. عمر به توصیهی امیر المؤمنین (ع) او را آزاد گذاشت که هر که را میخواهد انتخاب کند و او حسین بن علی (ع) را انتخاب کرد».
2- مادر بزرگوار امام سجاد علیه السلام، مدت کمی پس از ولادت ایشان وفات نمودند، پس حتماً در کربلا حضور نداشتند.
3- به قطع و یقین، مزار "بیبی شهربانو" در شهر ری، مزار ایشان (همسر امام علیه السلام) نمیباشد، بلکه مزار یکی از بانوان مؤمن و فاضل است.
حضرت رقیه علیهاالسلام – در باره حضرت رقیه علیهاالسلام (باز هم به ویژه متأخرین)، بسیار تشکیک میکنند و البته برخی به لحاظ تاریخی، سخنی مستند دارند و برخی دیگر هوچیگری میکنند تا تشکیک و تردید دربارهی همه چیز را دامن بزنند!
1- در این که حضرت سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام، دختر سه سالهای داشتند که در کربلا نیز حضور داشت، تقریباً هیچ تردیدی وجود ندارد؛ منتهی برخی میگویند: «نام او فاطمه بوده است» - «برخی میگویند: "رقیه" به معنای مترقی، لقب ایشان بوده است» - برخی دیگر میگویند: «بعضی از فرزندان حضرت، دو اسم داشتند» و ... .
بنابراین، تردید و تشکیک فقط در این است که آیا این حضرت رقیه علیهاالسلام که در شام مدفون است، همان دختر است یا خیر؟
2- در این که مزار و حرم حضرت رقیه علیهاالسلام در شام متعلق به یک شخصیت بسیار والامقام بوده است که به شرحی که بیان شده در کنار خرابه از دنیا رفته است نیز جای تردید نیست و البته معجزات عینی و مستند نیز دال بر همین واقعیت میباشد. منتهی تردید در این است که آیا این شخصیت [دختر سه ساله]، همان فرزند حضرت سیدالشهداء علیه السلام میباشند، و یا فرزند یکی دیگر از شهدای کربلا که نزد امام عزیز بود و او نیز امام را مثل پدر دوست میداشت.
مهم:
اما، از تمامی این اختلاف نظرها که بگذریم، مهم این است که نگاه ما به اصولی چون: ولایت و امامت، و همچنین اتفاقاتی که زمینهساز وقوع فاجعهی عاشورا در کربلا شد و نیز "تولا و تبرا"ی ما، مبتنی بر حوادث، اتفاقات و مصیبتها نمیباشد که اگر گفتند و یا حتی به اثبات رساندند که فلان مسئله اینگونه نبوده است، در تمامی باورهای خود تشکیک نماییم.
حتی اگر فاجعهی کربلا رخ نمیداد، امام حسین علیه السلام، امام و ولیّ الله بودند – و در مقابل، چنان که به غیر از مستندات ترایخی، در زیارت عاشورا نیز میخوانیم، گروهی «اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ» بودهاند – گروهی «دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ و َاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتی رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فیها» بودهاند – گروهی به جنگ آمدند و «و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ» شدند و گروهی نیز به آنان برای جنگ، امکانات دادند و حمایت کردند «الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ». (زیارت عاشورا - صوتی).
●- بنابراین، این که شخصیتی به نام "شهربانو"، دختر یزدگرد بوده یا نبودهاند – مادر امام سجاد علیه السلام بوده یا نبودهاند – حضرت رقیه علیهاالسلام، دختر بلافصل امام حسین علیه السلام بوده یا نبودهاند و ...؛ نه نقشی در شناخت، باور و اعتقادات ما نسبت به "توحید، نبوت، ولایت، امامت و معاد" دارد – نه خدشهای به "تولا و تبرا"ی ما وارد میکند – و نه فاجعه و جنایات کربلا را تغییر میدهد. فجایع و جنایاتی که در کربلا و روز عاشورا رخ داد، آنقدر زیاد و وحشتناک است که اگر چند نقل قول در ذکر مصیبتها را بیاورند و بگویند: «سند تاریخی معتبری ندارد» و یا حتی اثبات کنند که تحریف است، باز هم از عمق و وسعت فاجعه و جنایات، کاسته نمیشود. بالاخره سد کردن راه ایشان – اعزام نیرو از کوفه و شام – شخصیت اراذل جنایتکاری چون یزید، شمر، خولی، عمر سعد، هرمله، عبیدالله بن زیاد و ... که قابل انکار نیست. در بستن راه آب - ترور و قتل عام فرزندان، خویشان و یاران – قطع کردن دستان مبارک حضرت عباس علیه السلام – بریدن سر امام حسین علیه السلام – تاختن اسب و ضربه شمشیر زدن به جنازهها - به اسارت بردن خاندان و ... که تردیدی وجود ندارد و در تمامی مقاتل معتبر و نیز سایر منابع تاریخی، به این فجایع و ظلمها تصریح شده است.
●- اما، مجدداً تأکید میشود که معرفت، عشق، محبت، مودت و ارادت ما به اهل بیت علیهم السلام - و امام، ولیّ الله، حجت الله، سفینة النجاة و مصباح الهداة شناختن آنها – و هم چنین دشمنشناسی ما و زنده نگهداشتن یاد کربلا، به عنوان نمایش کامل "اسلام ناب محمدی" در مقابل "تمام کفر، شرک، استکبار و ظلم"، و تداوم این راه، مبتنی بر انواع جنایات دشمنان دد منش نمیباشد.
مشارکت و همافزایی (پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
مطالب بسیاری در مورد "تحریفهای عاشورا" منتشر میگردد که اذهان عمومی را مشوش و گیج کرده است! مثلاً درباره حضرات "شهربانو" – "رقیه" (ع) و ... ؟!
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10531.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 3921
- 4 شهریور 1399
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: تاریخی