... محققان حرفهای، اغلب [در] بیان سه مرحلهی رهایی، آزادی و اختیار تفاوتی نمیگذارند، در صورتی که این مراحل دارای اختلافات اساسی هستند.
رهایی، عبارت است از برداشته شدن قید و زنجیری که به نوعی پایند انسان شده است. اعم از این که آن «قید و زنجیر جسمانی» باشد، یا «تعهدی قرارداری یا روانی».
آزادی، این پدیده عبارت است از رها بودن از قید و زنجیر، به اضافهی داشتن توانایی انتخاب یکی از راههایی که انسان د رمقابل خود دارد. انسان در این مرحله، که آزادی نامیده میشود، از استقلال و احساس شخصیت، بیشتر از مرحلهی رهایی برخوردار است، ولی خود این آزادی، تعیین کنندهی نیکی، بدی، عظمت، پستی، زشتی و زیبایی راهی که انسان آزاد انتخاب خواهد کرد، نیست.
اختیار، عبارت است از نظارت و سلطهی شخصیت به دو قطب مثبت و منفی کار، برای بهرهبرداری از آزادی، در راه وصول به خیر و رشد.
اگر آزادی را به عقل تشبیه کنیم، اختیار عبارت است از به دست آوردن معقول به وسیلهی فعالیت عقلانی، اختیار عبارت است از بهرهبرداری شخصیت از آزادی، در رویانیدن عوامل عظمتها و رشد انسانی.
هر اندازه که یک فرد و یا یک جامعه، در بهرهبرداری از آزادی، در راه اختیار پیشرفت داشته باشد، به همان اندازه از حیات معقول بیشتر برخوردار است.
در قرآن کریم آمده است: «برای وصول خیرات [و کمالات]، سبقت بجویید – البقره 148».
جای تردید نیست که تکاپوی اختیاری، هم در معنای سبقت نهفته است، و هم در خیرات. زیرا هدفهایی که با اجبار، در سر راه آدمی قرار میگیرد، فقط هنگامی با عنوان خیر قابل توصیف است که با اختیار به دست آید.
کلمات کلیدی:
در محضر استاد