متن ذیل بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در ديدار جمعى از نخبگان علمى كشور، مورخ 6/8/1388 میباشد که موضوعیت آن همیشه استمرار دارد، لذا همگان و به ویژه جوانان عزیز باید در آن تأمل و تفکر نمایند.
مقام معظم رهبری:
...اينى كه يكى از جوانهاى عزيز گفتند: «فعاليتها بايد بر اساس نيازهاى آينده باشد، اين آينده را ترسيم كنيد، اين نيازها را تصوير كنيد»؛ يا در همين زمينه جوان عزيز ديگرى گفتند: «جهت حركتمان را خودمان معين كنيم؛ نه اينكه جهت حركتى را كه ديگران - غربىها- ترسيم كردهاند، ما تكميلكنندهى پازلهاى زندگى آيندهى آنها باشيم؛ ببينيم چه نياز داريم، آن را تأمين بكنيم»، اين حرفها حرفهاى بسيار بزرگى است؛ حرفهاى بسيار مهمى است. اينها همان چيزهائى است كه هر انسان آگاهِ متفكرِ دلسوزِ متعهدى وقتى به نگاه كلان به حركت علمى كشور نگاه مىكند، اين چيزها را درك مىكند؛ منتها درك او كافى نيست؛ اگرچه لازم است؛ بر اساس آن برنامهريزى كردن، مهم است.
... اينكه گفته شد: «عنصر معنويت دينى را، نه معنويت فارغ از دين و جداى از دين- كه اساساً معنويت نيست، توهم است- را يك عنصر اصلى در حركت علمى و پژوهش علمى قرار بدهيم» - كه يكى از خانمها اينجا بيان كردند - كاملاً درست است. اين يكى از آن نقاط اساسى است كه بايد به آن توجه كرد. اگر اين شد، آن اخلاقى شدن جامعه هم- كه اين جوان عزيزِ اخير طرح توقع كردند كه اين توقع ماست و بارها اين توقع را تكرار مىكنيم- تحقق پيدا خواهد كرد؛ چون با شعار كه نمىشود پيش رفت؛ بايد حركت كرد؛ بايد رفت در جهت آن هدفى كه ترسيم شده.
من وقتى اين اظهارات را از شماها میشنوم، احساس اميد بيشترى میكنم و احساس يقين میكنم به اينكه اين جامعه، اين نظام، اين مجموعه، با اين حركت محسوس مادى و معنوى، علمى و اخلاقى كه دارد، به اهداف خودش بدون ترديد خواهد رسيد و همين است كه نظام جمهورى اسلامى مصونيت پيدا كرده.
حالا اشاره كردند به حوادث و مسائل اخير. خوب، در اين زمينهها خيلى حرف هست؛ خيال نكنيد آن حرفهائى كه صدا و سيما میزند، اين، همهى حرفهاست؛ نه، خيلى مطلب هست. گفت: «يك سينه حرف موج زند در دهان ما». اينجور نيست كه هر چه كه انسان احساس میكند، اين را گفته باشد يا بتواند بگويد. خيلى حرفهاى زيادى هست.
شما جوانها الحمدللَّه باهوشيد، بااستعداديد، به تدريج خيلى از حقائق براى شماها روشن خواهد شد. من مىبينم در همين حوادث سياسى اخير و در مجموع حوادث اين سى سال، كشور بتدريج به مجموعهى مصونيتدار، ضد ضربه، ضد بمب تبديل شده؛ يعنى نظام جمهورى اسلامى.
شوخى نيست. شما قدرت امنيتى و جاسوسى و تبليغاتى اين سرويسهاى گوناگون امنيتى و تبليغاتى دنيا را دستكم نگيريد. همه اين را احساس میكنند - حالا شايد كسانى كه كمتر توى مقولههاى گوناگون تبحر داشتند، كمتر ببينند - هاليوود را شما دست كم نگيريد. قدرتِ اثرگذارى هنرى - همين طور كه يكى از خانمها هم گفتند - در غرب و چينش بسيار دقيق حروف تبليغات در دنياى غرب را دست كم نگيريد.
همهى اين نيروى عظيم، به اضافهى ثروت بىپايان، به اضافهى دستگاههاى عظيم سياسى و تبليغاتى، افتادند به جان جمهورى اسلامى. امروز هيچ كشور ديگرى در دنيا پيدا نمیكنيد كه اينجور آماج حملات باشد؛ و جمهورى اسلامى دارد مقاومت میكند. اين شوخى است؟ اين موجودِ هفتجوشِ مستحكمِ مصونيتيافته، دارد مقاومت میكند. اين، كم چيزى نيست.
توطئهى توهم نيست؛ اين را جوانها، اين جوانهاى عزيز ما، بدانند. خيال نكنيد من از شنيدن اينجور حرفها ناراحت میشوم؛ نه، من از اينكه اين حرفها زده نشود، ناراحت میشوم.
بنده توى جلساتِ دانشجوئى، دانشگاهى كه اينجا هستند، گاهى كه ببينم حالا بعضىها روى ملاحظه، روى احترام، روى هرچه، بعضى از اين حرفها را كه خيال میكنند من خوشم نمىآيد، نمیزنند؛ از نگفتنش ناراحت میشوم؛ از گفتنش مطلقاً ناراحت نمیشوم.
اى كاش مجال بود تا گفته میشد، تا آنوقت انسان میتوانست آن برگهاى بر روى هم گذاشتهى كتاب حرف را، باز كند تا خيلى از حقائق روشن بشود. آينده، البته اين كارها خواهد شد.
اينجور نيست كه شما خيال كنيد توطئه نسبت به اين كشور، يك توهم است؛ نه، يك واقعيت است؛ از همه طرف دارد توطئه میشود. ممكن است آن كسى كه در جهت آن توطئهها در داخل كشور محور حركت قرار میگيرد، خودش اصلاً نفهمد.
فهميدنِ اين هم ذكاوت میخواهد. بعضىها اين ذكاوت را ندارند. ما آدمها را تجربه كرديم؛ نميفهمند دارند به ساز كى میرقصند. ولى، اين واقعيت را عوض نمیكند كه آنها بفهمند يا نفهمند؛ بدانند يا ندانند. اين توطئهها وجود دارد.
در عين حال اين كشور، اين نظام نه فقط سست نمیشود، ضعيف نمیشود؛ جامعهى علمىاش، جامعهى پيشرفتهاش - كه همين شما جوانها باشيد - امروزش از ده سال قبلش به صورت آشكارى جلوتر میرود. اين معنايش چيست؟ اين معنايش حقانيت است. اين معنايش اصالت است. اين معنايش ريشهدار بودن است. «الم تر كيف ضرب اللَّه مثلا كلمة طيّبة كشجرة طيّبة».
اعتقاد ما اين است. ما با اعتقاد، با دل كار میكنيم. من كمبودها را نفى نمیكنم؛ بيشتر از خيلى از منتقدين، بنده كمبودها را میدانم؛ منتها راه رفع كمبودها، اين چيزهائى كه تصور میشود، نيست كه حالا بيا اعلام كن كه مثلاً فلان جا فلانجور چه جورى است؛ نه، خيلى چيزها با اعلام درست نمیشود، با كار درست میشود. با حرف درست نمیشود؛ حرف، جنجالسازىِ تبليغاتى و لفاظى هيچ كمكى به حل مشكلات نمیكند؛ همچنانى كه شما ديديد.
تو همين قضاياى انتخابات، خوب، تبليغات انتخاباتى مثلاً بايد يك ماه يا بيست روز قبل از شروع انتخابات انجام بگيرد؛ اما از پيش از عيد نوروز تبليغات انتخاباتى شروع شد! همين تلويزيونى هم كه مورد انتقاد بعضى از دوستان است، متأسفانه منعكس میكرد. بنده موافق هم نبودم. اين را هم شما خيال نكنيد كه حالا بنده چون رئيس صدا و سيما را انتخاب میكنم، همهى برنامههاى صدا و سيما را مىآورند، دانه دانه بنده نگاه كنم، امضاء كنم. نخير، از خيلى از برنامههاى صدا و سيما بنده راضى هم نيستم؛ از جمله، از همين من راضى نبودم كه از سه ماه قبل از انتخابات - انتخابات بيست و دوم خرداد بود - از ماه اسفند، بلكه زودتر از اسفند، بعضى از سفرهاى تبليغاتى و حرفهائى كه زده شد و تظاهراتى كه میشد و مجادلاتى كه انجام ميگرفت، از تلويزيون پخش شود، كه متأسفانه تو تلويزيون پخش شد؛ به خاطر همين، كه يعنى ما آزادانديشيم! اينها توهم است؛ اين جنجالآفرينى در داخل كشور است.
جنجال فكرى غير از مباحثات صحيح است. بنده گفتم كرسى آزاد فكرى را در دانشگاهها به وجود بياوريد. خوب، شما جوانها چرا به وجود نياورديد؟ شما كرسى آزاد فكرى سياسى را، كرسى آزاد فكرى معرفتى را تو همين دانشگاه تهران، تو همين دانشگاه شريف، تو همين دانشگاه اميركبير به وجود بياوريد. چند نفر دانشجو بروند، آنجا حرفشان را بزنند، حرف همديگر را نقد كنند، با همديگر مجادله كنند. حق، آنجا خودش را نمايان خواهد كرد.
حق اينجورى نمايان نمیشود كه كسى يك انتقادى را پرتاب بكند. اينجورى كه حق درست فهميده نمیشود. ايجاد فضاى آشفتهى ذهنى با لفاظىها هيچ كمكى به پيشرفت كشور نمیكند. شما تجربهى اين پدر پيرتان را در اين زمينه داشته باشيد. آنى كه كمك میكند به پيشرفت كشور، آزادى واقعىِ فكرهاست؛ يعنى آزادانه فكر كردن، آزادانه مطرح كردن، از هو و جنجال نترسيدن، به تشويق و تحريض اين و آن هم نگاه نكردن.
يك وقت شما يك حرفى میزنيد، ناگهان مىبينيد همهى ناظران سياسى جهان كه وجودشان انباشتهى از پليدى و خباثت است، براى شما كف میزنند. به اين تشويق نشويد. به قول رائج بين جوانها، جوگير نشويد. بحث درست بكنيد، بحث منطقى بكنيد. سخنى را بشنويد، سخنى را بگوئيد؛ بعد بنشينيد فكر كنيد. اين همان دستور قرآن است. «فبشّر عباد. الّذين يستمعون القول فيتّبعون احسنه».
سخن را بايد شنفت، بهترين را انتخاب كرد. والّا فضاى جنجال درست كردن، همين میشود كه ديديد. جنجالِ قبل از انتخابات، بعد از انتخابات، انعكاسش میشود اين؛ بخصوص وقتى دست بيگانه هم دخالت دارد.
به چه دليل، با چه توجيهى شما فكر میكنيد دستگاههاى تبليغاتى دنيا حوادثى را كه فكر میكنند به ضرر نظام جمهورى اسلامى است، لحظه به لحظه منتشر میكنند؟ با چه محاسبهاى اين كار انجام میگيرد؟ اين را نبايد فكر كرد؟! نبايد رويش مطالعه كرد؟! اينهاست آن چيزهائى كه بايد به آنها توجه كرد.
... حالا من با شما جوانها به خصوص، خيلى حرف دارم. اين نكتهاى كه اين خانم هنرمند گفتند، به نظر من خيلى مهم است. يكى از كارها همين است؛ كسانى بيايند طعم نياز بازارهاى غربى را، مثلاً فرض كنيد به تابلو نقاشى، به دست بياورند، بعد بيايند اينجا، پشتيبانى مالى كنند و نقاش ما را به سمت تأمين آن نياز سوق بدهند. عين همين قضيه در فيلمسازى هست.
فيلمهائى را براى جشنواره نامزد كنند كه در جهت خواست آنهاست. عين همين قضيه در كار علمى ماست؛ در مقالهاى است كه در آى.اس.آى منتشر میشود؛ در موضوع تحقيقى است كه شما در پژوهشگاه خودتان دنبال میكنيد. به تعبير متأسفانه رائج فرنگىِ امروز، اسپانسرها مىآيند در بخشهاى مختلف، كمكهاى مالى، كمكهاى مادى، اعانهها را میگذارند براى اينكه در آن جهت كار انجام بگيرد. به اين توجه كنيد.
استقلال علمىِ كشور يكى از لوازمش همين است: استقلالِ حركت علمى، حركت هنرى و به طريق اولى، حركت سياسى. بعضى از حركات سياسى هم از اين قبيل است.
- تعداد بازدید : 1242
- 29 فروردین 1393
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: رهبری جوان