ایکس – شبهه – پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات : همه ساله زیارت کربلای معلی در اربعین، با شکوه و عظمتی فوقالعاده برگزار میشود، و امسال با شکوهتر از هر سال، برگزار خواهد شد – إن شاء الله. اما ضمن التماس دعا، توجه به چند نکتهی خاص، مقام زایر، ارزش این زیارت و دستآورد آن را مضاعف میکند.
میلیونها نفر هموطن [از زن و مرد و کوچک و بزرگ]، برای شرکت در عزاداری و تظاهرات بزرگ اربعین حسینی (علیه السلام)، عازم عتبات و کربلای معلی هستند. توفیق بزرگی است، «طوبی لَهُم وَ حُسنُ مَآب». و البته صدها میلیون چشم دوست و دشمن نیز نظارهگر آنهاست و بالاتر از همه آن که در محضر خدا و اولیای خدا و حجج الهی هستند. پس نکات بسیاری وجود دارد که توجه و رعایت آنها، میتواند ارزش و دستآورد این زیارت را مضاعف کند.
شاید بتوان تمامی این نکات را تحت یک عنوان «ادب حضور» بیان داشت.
بیتردید صاحبخانه و میزبان کریم است و از همه کریمانه پذیرایی میکند، اما جایگاه میهمان "با ادب" نزد آنان متفاوت است.
آداب معنوی حضور و زیارت بسیار است، و البته فرای سطح فهم نگارنده نیز میباشد، اما از باب ذکر و یادآوری، با تأسی به آموزههای خودشان، به چند مهم میتوان اشاره نمود:
1- معرفت به میزبان:
گاهی عظمت و شکوه مادی و معنوی ضیافت، چنان انسان را مدهوش میسازد که اصلاً فراموش میکند که چه کسی او را دعوت کرده؟ صاحبخانه، میزبان و صاحب عزا در این مصیب بزرگ کیست؟ در بدو ورود به چه کسی باید سلام دهد و عرض تعزیت و تسلیت نماید؟
بیتردید بسیاری خواهند گفت: این که معلوم است؛ حضرت امیرالمؤمنین، امام حسین، حضرت عباس و ... علیهمالسلام ما را دعوت کردهاند و صاحبخانه و میزبان هستند.
اما نباید غفلت کرد از این که تمام فیوضات الهی نیز به دست "امام زمان" هر عصری به مردمان و از جمله به "امّت" میرسد. حتی دعوت سایر امامان علیهمالسلام نیز به شفاعت و به واسطه ایشان صورت میپذیرد.
پس باید، متوجه امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف باشیم، در هر موقفی به ایشان سلام کنیم، عرض تسلیت و تعزیت نماییم و سپس در محضر و مجلس ایشان زیارت و عزاداری کنیم.
2- حرکت ضمن شعاری، شعوری و واقعی باشد:
همه در حرکت هستیم، چه تحرکات مادی (مثل پیاده رفتن یا ...) و چه تحرکات معنوی (مثل هجرت دل از دنیا به سوی خدا، رسول و اهل بیت علیهم السلام).
حرکت همیشه باید هدفدار باشد، وگرنه سرگردانی است؛ و حرکت هدفدار، همیشه از یک نقطه، به سوی نقطهای دیگر است. پس مستلزم دور شدن از نقطه فعلی و نزدیک شدن به نقطه هدف میباشد.
پس اگر خدا، صاحبخانه، میزبان، صاحبعزا، امام حسین علیه السلام و حضرت ابوالفضل و ...، از ما پرسیدند: «فَاَینَ تَذهَبون – به کجا میروید؟»، باید بتوانیم با شعار و شعور، با معرفت و صداقت، با همت و عزمی راسخ دو نقطه دوری و نزدیکی خود را ترسیم و بیان نماییم که:
«بَرِئتُ = دوری میگزینم» - وَبِالْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِكُمْ وَ النّاصِبينَ لَكُمُ الْحَرْبَ وَبِالْبَرائَةِ مِنْ اَشْياعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ.
«أتَقَرّبُ = نزدیکی میجویم» - يا اَبا عَبْدِاللهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللهِ وَ اِلىٰ رَسُولِهِ ، وَاِلىٰ اميرِالْمُؤْمِنينَ وَ اِلىٰ فاطِمَةَ ، وَاِلَى الْحَسَنِ وَ اِلَيْكَ بِمُوالاتِكَ.
3- سلام و لعنت:
زایر باید متوجه باشد که «سلام» به اهل بیت علیهم السلام، با سلام و علیک ما در احوالپرسیها متفاوت است، بلکه از سنخ (اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ) میباشد و دقت کند که «لعن» نیز فحش و ناسزا نیست، بلکه معنایش دوری از رحمت است و حاکی از بصیرت در دشمن شناسی زایر میباشد. لذا لعنتش نیز از سنخ (وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ وَ وَلِىٌّ لِمَنْ والاکُمْ وَعَدُوٌّ لِمَنْ عادٰاکُمْ) باید باشد. و البته نه مقطعی و موضعی و محدود به مکان یا زمان خاص، بلکه «اِلى يَوْمِ الْقِيمَةِ».
4- مدهوش نشانهها نشدن:
انسانی وقتی کسی را دوست داشته باشد و به او عشق بورزد، نشانههای او را نیز دوست دارد و به آنها عشق میورزد؛ اما از ضعف معرفت و غفلت است که کسی "نشانه" را هدف بگیرد، مدهوش نشانه شود و از صاحب نشانه غافل گردد.
گنبد و گلدسته و ضریح و ایوان، همه "نشانه"ها هستند، چنان چه "کعبه مکرمه" نیز فقط یک نشانه است تا ره گم نشود.
بدیهی است زایر پس طی طریقی طولانی و تحمل زحمات آن [از عشق محبوب]، وقتی از دور نشانهها را میبیند، خوشحال میشود و دلش به تپش میافتد که فراق رو به پایان و وصال و لقا نزدیک است، اما مبادا گمان کند که به زیارت گنبد و گلدسته و ضریح میرود و چنان مدهوش و مشغول آنها شود که محبوب و صاحب نشانه را فراموش کند. «حاجی احرام دگر بند، ببین یار کجاست؟»
5- دعا و عرض حاجت:
خداوند منّان کریم است. خلیفه و حجت او نیز کریم است. توصیه شده در زیارات مرتب بگویید: «عادَتُکُمُ الإحسانُ وَ سَجیّتُکُمُ الکَرَم»، یعنی رویه شما احسان است و منش و سیرهی شما کرم است؛ حال اگر از شما بپرسند: بسیار خب، حالا بگو از ما چه میخواهی؟ چه خواهی گفت؟
دعا، مبین شخصیت، بینش، دانش و اهداف انسان است. اولویت هر دعایی، نشان از اولویت هدف و دغدغهی دعا کننده دارد.
پس زایر باید ابتدا با "عقل و بصیرت" و نیز با "قلب و نیت خالص" و سپس با "زبان و بیانش"، پایان غیبت و ظهور امام زمانش علیهالسلام را از خداوند ارحم الراحمین بخواهد و عرض کند:
«فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِي أَكْرَمَ مَقَامَكَ وَ أَكْرَمَنِي (بِكَ) أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ ثَارِكَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ»
ترجمه: (ف یعنی پس / زایر عرضه میدارد: حال که به این مقام و توفیق رسیدم، پس از خدا میخواهیم) – پس از خدا كه مقامت را گرامى داشت، و مرا به وسيله تو كرامت بخشيد، درخواست میكنم كه خونخواهى تو را همراه پيشواى يارى شده از اهل بيت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) روزى منكند.
مرا به مقام محمود برساند و خونخواهی در سپاه و رکاب امام زمان را رزق من گرداند:
«وَ أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ ثَارِي (ثَارَكُمْ) مَعَ إِمَامٍ هُدًى (مَهْدِيٍّ) ظَاهِرٍ نَاطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْكُمْ»
نکته:
زیارت امام حسین علیهالسلام، در هر زمان و مکانی که باشد [حتی از راه دور و با قرائت زیارت عاشورا]، زیارت امام در یک موقعیت استراتژیک و جنگی است. شاید یکی از حکمتهایی که گفتند: زایر با همان سر و وضع خاکی که میرسد، وارد حرم شود، همین معنا باشد که در چنین شرایطی، وقت تنگ است؛ موقعیت، موقعیت دید و بازدید عادی نیست. باید فوراً به سپاه ایشان وصلو ملحق شوی. لذا زایر، باید بداند که وارد چه عرصهای شده است؟ مبادا وقتی امتحان پیش آمد، معلوم شود که دینش و محبتش به امام حسین علیهالسلام، لقلقه زبان بوده است!
برای امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف و امام حسین علیه السلام و در رأس همه، حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام بسیار مهم و حایز اهمیت است که میزان ولایتپذیری، دانش، معرفت، بینش، بصیرت، صدام و آمادگیِ مدعی سربازیش تا چه حد است؟
مهم است که آیا او، دغدغه اسلام و مسلمین را دارد یا فقط نگران گذران زندگی شخصی خودش است؟ ولایت شناس و ولایت پذیر هست یا خیر؟ دشمن شناس و دشمن ستیز هست یا خیر؟
زیارت قبول و التماس دعا
منبع:
یادداشت – www.iranpn.ir
مرتبط:
- تعداد بازدید : 1286
- 11 آذر 1393
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت