ایکس – شبهه / پاسخگویی به سؤالات و شبهات: سؤال و شبهه، یعنی مطلبی که انسان پاسخ آن را نمیداند؛ پس چرا باید متأثر از آن شود؟ انسان از چیزی که نمیداند تبعیت و پیروی نمیکند، بلکه به آن چه میداند دقت و عمل مینماید. چرا باید انسان تحت تأثیر علم قرار نگیرد، اما شبهات او را تحت تأثیر قرار دهند؟!
به نکات ذیل دقت و البته عمل نمایید:
الف – هر سؤالی نامش "شبهه" نیست. ذهن و فکر انسان تا زنده و سالم است کار میکند و بالتبع با سؤال مواجه میشود؛ اگر برایش مهم بود، پیگیری میکند تا پاسخش را بیابد، و اگر برایش مهم نبود، فراموشش میکند. البته برخی غفلت میکنند، به سؤال مهمی که در ذهنشان ایجاد شده توجه نمیکنند، برای یافتن پاسخ تلاش نمیکنند و گمان میکنند که مهم نیست و فراموش خواهد شد! اما غافل از آن که مهم بوده و در ذهن نقش بسته و یک جا خود و آثارش را بروز میدهد.
ب – شبهه، شبیه شدن حق با باطل است. ذهن با آن که در هر لحظه با سؤالهای بسیاری مواجه میگردد، به ندرت [به خودی خود] دچار شبهه میشود. شبهه را معمولاً (عالماً و عامداً) میسازند و به طرق متفاوت ترویج و القا میکنند.
شبههسازی، مثل مخلوط کردن یک خوراک مفید و لذیذ، با زهر یا سم یا داروهایی مضرّ است. مثل همین جنگ بیولوژیکی که امریکا (غرب و جهان صیهونیسم) در بسیاری از کشورهای دنیا و از جمله کشور خودمان به راه انداخته است. کالاها و محصولات متفاوت، با برندهای گوناگون و بستهبندیهای جذاب و تبلیغ تجاری و فرهنگی وارد و مصرف میشود، اما بسیاری از آنها عمداً آلوده شدهاند. بعد عواقبش چون: چرودگی پوست، نازایی، ناتوانی جنسی مردان، ریختن موها و دندانها، به دنیا آمدن نوزادان قبل از موعد و یا بیمار، افزایش سرطان، سکته در سنین پایین و ... بروز میکند.
*- پس چارهی اولیهی کار این است که اولاً انسان خود را در معرض "شبهه" قرار ندهد – ثالثاً وقت خود را صرف مطالعه در منابع متقن و مفید نماید – ثالثاً اگر شبههای در ذهنش ایجاد شد و یا دیگران القا کردند، پیگیری کند و پاسخ را بیابد. اما بداند که اگر خود را وسط میدان بیاندازد و مخاطب شبههافکنان (به ویژه در فضای مجازی) بنماید، جراحت و هلاکتش دور از تصور نیست.
ج – خودتان میفرمایید «وسواس»! بدیهی است که "وسواس"، چه فکری باشد و چه عملی، یک حالت طبیعی نیست، یا به تعبیر دیگری نوعی بیماری است و تنها چارهی وسواس، محل نگذاشتن است. لذا مطالعه، تحقیق و پاسخیابی برای سؤالات و شبهات یک مقوله است و وسواس یک مقوله دیگر.
د – وقتی اصول خود را درست شناختید، سؤال و شبهه، هر چه که باشد، آزارتان نمیدهد، چرا که مطمئن هستید کلیات شناخت و باور شما صحیح و درست است، هر چند که ممکن است پاسخ این سؤال یا شبهه را ندانید، خب با مطالعه و سؤال و بحث، بر طرف میشود.
به عنوان مثال: وقتی شما شناختید که "تهران" شهری بزرگ و پایتخت است، هیچ سؤال و شبههای در این باره شما را آزار نمیدهد، هر چند که پاسخش را ندانید. حالا یکی بپرسد: اگر اینجا پایتخت است، پس چرا اصفهان قدمت بیشتری دارد – یا بگوید: اگر در پایتخت زندگی میکنی، آیا میدانی فلان خیابان کجاست؟ یا شبهه کند که اگر تهران پایتخت است، پس چرا شهردارش چنین و چنان میکند ... و شما پاسخش را ندانید؛ آیا این سؤالات و شبهات، در علم و باور شما نسبت به پایتخت بودن شهر تهران، خللی ایجاد کرده و ذهن شما را آزار میدهد؟!
معارف دینی و بسیاری از حقایق و علوم دیگر نیز همینطور هستند. پس به جای غوطهور شدن در سؤالات و شبهات، باید سعی کرد قبل از هر کاری در اصول دین تحقیق نمود و احکام را عمل نمود تا موانع شناخت و تقوای بیشتر مرتفع گردد.
مرتبط:
با توجه به شرایط امروزی که دشمنان اسلام ایجاد کردهاند و در پی نابودی اسلام از نشر هرگونه پیام غیر اخلاقی ترسی ندارند و با مطالب نادرستی را انتشار میدهند وظیفهی ما چیست؟
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه