ایکس – شبهه / پاسخگویی به سؤالات و شبهات: کاملاً درست میفرمایید. از یک سو با گذشت زمان، گویشها و محاورهها تغییر میکند و گاه الفاظ به معانی دیگری رایج و مصطلح میشوند، از سوی دیگر دغدغهی پرهیز از ترجمهی غلط، سبب ترجمه تحت اللفظی گردیده است که اغلب به لحاظ جمله بندی و دستوری، برای ما غریبه و دشوار میباشد.
البته همان گونه که اشاره نمودید، علما و دانشمندان و مترجمین به این مهم توجه دارند. قطعاً ترجمههای معاصر از مرحوم علامه طباطبایی، مرحوم علامه جعفری، مرحوم آیت الله مشکینی (رحمة الله علیهم) یا آقایان فولادوند، بهرامپور و مجتبوی و ...، بسیار متفاوت است با ترجمههایی که از قدمایی چون مرحوم «شیخ عباس قمی» به جای مانده است. پس باید هر از چندگاهی، ترجمهای دقیقتر، روانتر و آشناتر به ذهن (به لحاظ الفاظ، لغات و معانی) صورت پذیرد.
اما توجه به چند نکته نیز لازم است:
الف – نه تنها در مورد قرآن کریم، یا نهج البلاغه، یا صحیفه سجادیه، بلکه ترجمهی هیچ متنی به زبان دیگر، نمیتواند دقیقاً و کاملاً گویای زبان اصلی باشد. از این رو محققین سعی دارند تا حدی که ممکن است، زبان اصلی موضوع مورد مطالعه را فرا گرفته و متن اصلی را مطالعه کنند و بر اساس اشراف به زبان اصلی، ترجمه کنند.
ب –کسی که ایجاد شبهه میکند نیز به اصل متن ایراد دارد، پس اگر حتی روخوانی آن را بلد نیست و بالتبع معنایش را نیز متوجه نمیشود، چرا و چگونه مستند به متن ایجاد شبهه میکند؟
البته همه مجبور نیستند که بروند زبان اصلی را کاملاً فرا بگیرند، اما دست کم باید از ترجمه غلط یا تفسیر به رأی خودداری کنند. شبهات بیشتر از این جهت است، بیشتر به شرح و برداشت و تفسیر غلط مستند است، نه به ترجمهی موثق.
ج – همان طور که حروف الفبا در زبانهای متفاوت نسبت به یک دیگر کم و زیاد هستند (فارسی 32 حرف – عربی 28 حرف – انگلیسی 26 حرف و ...)، قواعد دستوری نیز متفاوت هستند، چنان که در زبان فارسی و روسی حرف تعریف وجود ندارد – در انگلیسی یک حرف تعریف (The ) وجود دارد، در فرانسه دو حرف تعریف (La – Le) وجود دارد – در آلمانی سه حرف تعریف (Der – Die - Das) وجود دارد و در عربی نیز اسمها (مذکر، مؤنث یا خنثی) میباشند و این کار ترجمهی دقیق را سخت میکند.
د – نقص یک زبان نسبت به زبان دیگر، یا کمبود کلمهی جایگزین، در ترجمه هر متنی وجود دارد. آیا واقعاً ترجمه کلمات (Thank you)، همان تشکر به عربی، سپاس به فارسی و مرسی به فرانسه است؟ کجای این کلمه معنا و مفهوم "شکر" را میرساند؟! اما اصطلاحاً همه یک مفهوم را متوجه میشوند. این که گوینده "قدردانی" کرده است و همین "قدر، یعنی اندازه". آیا ترجمه "قرآن کریم" به انگلیسی «THE HOLY QURAN» - ترجمه فارسی این کلمه میشود «قرآن مقدس» - حال "کریم" را چگونه معنا کنند؟ ما به فارسی چه بگوییم؟
الفاظ و کلمات در عربی، بسیار غنی هستند، از این رو ترجمه دقیق همه آنها به فارسی ممکن نیست، مگر این که در چند خط یا حتی چند صفحه شرح داده شود، که آن وقت دیگر ترجمه نیست.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
ترجمه وقتی کاملاً دقیق است که اگر دوباره از زبان ترجمه شده، به همان زبان برگردد، همان کلمه تکرار شود. مثلاً اگر گفتیم آب به ترکی میشود "سو" و به انگلیسی میشود "واتر" و به آلمانی میشود "واسر" و به عربی میشود "ماء"؛ هر کدام را که به فارسی برگردانیم، همان آب میشود.
حال دقت کنید که در تمامی ترجمهها، در معنای «بسم الله الرّحمن الرّحیم»، نوشته شده "به نام خداوند بخشایندهی مهربان"؛ در صورتی که معادل خداوند به عربی "الله" نیست، بلکه "الله" اسم خاص خداوند است. برخی خداوند را به صاحب یا مالک ترجمه کردهاند، که آن هم گویا نمیباشد. ترجمهی بخشاینده به عربی نیز "جواد" میباشد و معادل مهربان نیز "رئوف" است.
اما چنین نیست که مترجمین که اشراف به عربی و فارسی یا زبانهای دیگر دارند، این معنا را بلد نبوده یا متوجه نشدهاند، بلکه در فارسی کلمه جایگزین نیافتهاند. مثل آن که برای «رحمان"، معادل فارسی وجود ندارد، مگر آن که شرح داده شود.
شبهه:
اما کار شبههسازی فرق دارد. شبهه ساز نه با متن کاری دارد و نه با ترجمه. البته تا جایی که بتواند از هر دو سوء استفاده میکند و از بیاطلاعی مخاطب بیشتر.
کار شبههساز، متن و ترجمه و تفسیر و تحقیق و سؤال برای دانستن نیست، بلکه "هدفدار" کار میکند و هدفش تحریف، تخریب و رخنه در ایمان و ایجاد انحراف در باورهاست. حال موضوع هر چه میخواهد باشد. قرآن یا غیر قرآن.
شبهه، شبیه کردن حق به باطل و باطل به حق است. آیا آن که در مسائل و روابط شخصی افراد را با ایجاد شبهه نسبت به یکدیگر و کار یک دیگر بدبین و مردد میکند، یا آن که در مسائل اجتماعی و سیاسی ایجاد شبهه میکند و ...، مشکل متن و ترجمه دارد؟!
*- پس، تلاش برای ترجمههای سلیستر (در هر متنی که به زبان فارسی نیست و از اهم آنها قرآن و سایر متون اسلامی میباشد)، یک ضرورت اجتناب ناپذیر است، اما دلیل نمیشود که ریشه و مبدأ شبهات، ترجمهها باشند، بلکه اغراض و امراض قلبی میباشند.
«فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَلَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ» (البقره، 10)
ترجمه: در دلهاى آنها بيماريى (از كفر و شك و نفاق) است، خدا هم بر بيماريشان بيفزود و بيفزايد و آنها را در مقابل آنكه دروغ مىگفتند عذابى دردناك است.
کلمات کلیدی:
قرآن